کارشناس ارشد موساد در پاسخ خبرنگاری که پرسید در این جنگ دوازده روزه سه جانبه ایران، اسراییل و آمریکا کدام طرف پیروز شد؟ گفت هیچ کدام!
پیروزی در جنگ تعریف استاندارد دارد. طرفی پیروز است که تمام اهداف مورد نظر از جنگ تحقق یابد. آمریکا خواهان هدف استراتژیک حذف غنی سازی در ایران بود. اسراییل با هزینه گزاف بیست میلیارد دلار و جمع آوری اطلاعات از زمان پیروزی انقلاب تاکنون توسط نفوذیها و تمرکز بر ضد انقلاب خارج و داخل به ویژه سلطنت طلب ها هدف تغییر رژیم و تجزیه ایران را در سر داشت که به علت اتحاد و هوشمندی مردم فهیم ایران در داخل و خارج کشور و تفرقه ضد انقلاب موفق نشد، اما خسارت هنگفتی بر کشور وارد کرد که باید در این فرصت آتش بس جبران نمود. پیشنهادات ذیل به نظر خوانندگان میرسد:
۱-حمایت بی دریغ اروپا و آمریکا از اسراییل که مأموریت کشتار در خاورمیانه را از طرف غرب عهده دار است و صرفه نظر از کمک تسلیحاتی و اطلاعاتی بابت این مأموریت، روزانه چهار میلیارد دلار کمک بلاعوض از غرب دریافت میکند وعلیرغم محکومیت در دادگاه بین الملل لاهه، آزادانه به کشتار مردم بی گناه منطقه ادامه میدهد و تاکنون بیش از چهارصد هزار نفر فقط در غزه کشتار کرده است، نباید در محاسبات هزینه -فایده جنگ علیه ایران توسط کارشناسان نظامی و سیاسی کشور، دشمن ایران فقط یک کشور ارزیابی شود بلکه با نگاه اتحاد کشورهای توسعه یافته اروپا مثل انگلیس، فرانسه و آلمان با هماهنگی آمریکا نگریست، البته کشورهای عربی منطقه با حمایت از پایگاههای آمریکا و ترکیه با کمک به حذف بشار اسد، راه آسمان سوریه را برای اسراییل برای دستیابی به آسمان ایران باز کرد، در ارزیابی نظامی ملحوظ نمود.
۲-جنگ عقل و احساس در ایران همواره ضربات مهلک بر پیکر کشور وارد کرد از جمله جنگ قاجار با روسیه در دویست سال قبل که موجب جدا شدن گرجستان، ارمنستان و آذربایجان از ایران گردید. نتیجه احساسات علمای آن زمان بر عقلانیت فرمانده نظامی جنگ شد که از نبرد با قوای روسی پرهیز داشت.
امروز عدهای متعصب مخالف مذاکره کننده هستند و علیه رییس جمهور که آمادگی برای مذاکره را اعلام نموده شعار میدهند و به عواقب آن که تجزیه ایران به پنج کشور آذربایجان جنوبی، کردستان شرقی، عربستان شرقی، بلوچستان غربی و ترکمنستان جنوبی نمیاندیشند، باید گفت تشر امام راحل در دهه شصت به فرماندهان سپاه که برای جنگ با اسراییل به لبنان رفته بودند را یاد آور شد که فرمود: جنگ با اسراییل، جنگ با دنیای غرب است.
۳-بهترین بهانه برای جنگ آمریکا و اسراییل با ایران که در مصاحبه ترامپ در بعد از جنگ برآن تاکید کرد شعار «مرگ بر آمریکا و اسراییل» است و او در جواب گنگره گفت: چهل سال است انقلاب ایران خواهان نابودی آمریکا و اسراییل است و بمباران مراکز هستهای ایران برای حفظ موجودیت کشورمان انجام شد، آیا وقت آن نرسیده از شعارهای احساسی که هیچ سابقهای در سنت پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) ندارد، دست برداشت؟!
۴-بار دیگر پیشنهاد میشود نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور به جای پرداختن به اپوزیسیون بی آزار داخل، به کشف نفوذیهای دشمن حربی بپردازند که بهترین فرزندان خبره و نخبه نظامی و علمی کشور را به شهادت رساندند. همچنین برای ایجاد اتحاد ملی آزادی زندانیان سیاسی و عفو مهاجرین ایرانی که حملات ناجوانمردانه اسراییل و آمریکارا از داخل زندان و خارج کشور محکوم کردند را مورد توجه قرار دهند، لقب «پیر کودک» توسط دکتر سروش دانشمند مهاجر به بچه دیکتاتور بزرگترین ضربه به این عنصر وابسته به صهیونیزم زد که از هزار سال تبعید و زندان موثرتر بود.
۵-راه دیپلماسی هنوز باز است. اگر یکسال قبل مذاکره مستقیم میشد قطعاً برگ برنده در دست هیات ایرانی بیش از امروز بود لذا برگ برنده امروز نیز در دست هیات ایرانی بیش از فرداست و نباید زمان را از دست بدهند که پشیمانی فردا سودی برای امروز کشور ندارد. همه می دانیم آثار اقتصادی این جنگ دوازده روزه جبران ناپذیر است و اگر زیر ساخت ها مثل انرژی، آب و برق مورد حمله قرار میگرفت زندگی مردم مانند غزه متوقف میشد و باید منتظر کمکهای خارجی میماندیم. هر چند دشمن هم ضربه خواهد خورد و به قول ریس مرکز مطالعات کشورهای خاورمیانه در واشنگتن، تنها کشوری که در خاورمیانه میتواند در مقابل اسراییل مقاومت کند ایران است.
پیشنهاد میشود هیات ایرانی ترکیبی از وزرای سابق و اسبق وزارت خارجه مثل ظریف، علی اکبر صالحی و خرازی به سرپرستی وزیر خارجه فعلی باشند تا از تجارب گذشته نیز بهره برداری شود، البته در این مذاکرات دوستان شرقی ما مثل چین و روسیه باید حمایت نظامی و دیپلماسی خودرا با صراحت اعلام کنند، هر چند توکل ما بر پروردگار عالم است. به قول حافظ:
هزار دشمنم آر میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مراامید وصال توزنده میدارد
وگرنه هر دمم هجرت توست بیم هلاک