گروه سیاسی: فشار خارجی و نارضایتی داخلی از ناکارآمدی در کشور، مشکلات اقتصادی، معیشتی، کاهش قدرت خرید، سخت شدن زندگی بر حدود 60 میلیون ایرانی که قرار است با کالا برگ حمایت شوند، واقعیت هایی را از یک سو به حاکمیت و از سوی دیگر به تندروهای حامی پروپاقرص سیاست های رادیکالی دیکته کرده است.این جماعت که می پنداشتند با توپ و تشر می توانند آمریکا و اروپا را بترسانند و از آن ها امتیاز بگیرند در سال های اخیر به ویژه پس از حمله 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) حماس به اسراییل فهمیدند که شعار، نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه به مشکل هم می افزاید. مهم تر اینکه این جماعت می پنداشتند که با حمله حماس به اسراییل کار این رژیم تمام است که این طور نشد و اسراییل، غزه و لبنان را شخم زد. رژیم سوریه که حامی ایران بود سقوط کرد. به نظر می رسد این اتفاقات تندرو ها را نگران کرده و باعث شده تا آن ها از مواضع رادیکالی خود عقب نشینی کنند و به جای مخالفت با مذاکره آمریکا به صف موافقت به مذاکره پرداخته اند.این اتفاق به نفع مردم است.البته جای پرسش از بانیان وضع موجود به قوت باقی است. روزنامه وطن امروز که تا پیش از این با هر نوع مذاکره مخالف بود حالا موافق شده است و همین طور کیهان، جوان و ... یکی پس از دیگری از صف مخالفان خارج شده به صف موافقان مذاکره پیوسته اند بدون اینکه توضیح دهند چرا در گذشته مخالف بوده اند و اکنون موافق شده اند.
البته این جماعت کماکان می گویند ایران در مذاکرات دست بالا را دارد و برخی از همفکران آن ها مثل مهدی کوچک زاده، امیر حسین ثابتی، حسین شریعتمداری، محمود نبویان و... کم و بیش برای آمریکا خط و نشان می کشند.این درحالی است که خواسته آمریکا با یک نامه به رهبری ارسال شده و پاسخ آن هم با یک نامه داده شده است.بنابراین خواسته طرفین معلوم و مشخص است.
پرسش این است چقدر دو طرف که قرار است روز 30 فروردین در پایتخت ایتالیا برای با دوم با هم مذاکره کنند، از خواسته های حداکثری خود کوتاه می آیند و به خواسته حداقلی بسنده می کنند.
دستاورد بزرگ مذاکره دور اول این بود که قیمت دلار حدود 20 هزار تومان و سکه بیش از 20 میلیون تومان کاهش قیمت داشتند.این ضربه به مافیای ثروت و کاسبان تحریم است.مشاهدات میدانی نشان می دهد مردم طالب مذاکره و توافق هستند و از تیم مذاکره کننده حمایت می کنند و خواستار توافق هستند نه شکست مذاکرات که آنچه در دولت روحانی و در ابراهیم رییس اتفاق افتاد.
حال که تندرو ها از آمریکا ستیزی دست کشیده اند باید توضیح دهند موضع قبلی شان درست بود یا موضع فعلی. چون نمی شود هم آمریکا ستیزی درست باشد و هم مذاکره و توافق و دست کشیدن از شعار مرگ بر آمریکا، پرچم آتش زدن، از روی پرچم آمریکا رد شدن، برجام را پاره کردن و خط و نشان کشیدن.اکنون وقت آن است که دفتر کنسولی در سفارت آمریکا دایر و سفارت این کشور بازگشایی شود، در مقابل آمریکا هم سفارت ایران در واشنگتن و بنیاد علوی را که مصادره کرده پس دهد.این دو می تواند نقطه آغاز بهبود روابط ایران و آمریکا شود.