تحولات اخیر در روابط آمریکا و اوکراین، از جمله تنشهای ایجاد شده در دیدار میان دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی، نشانهای از تغییر سیاست ایالات متحده در نظام بینالملل است، چنانکه گویی این کشور میل به انزواطلبی دارد. در شرایطی که ایالات متحده رویکردی منفعلانهتر در قبال مسائل جهانی در پیش میگیرد، پرسش اساسی این است که آیا اروپا میتواند این خلأ را پر کرده و به رهبر جدید جهان آزاد تبدیل شود؟ پاسخ به این پرسش، وابسته به توانایی اتحادیه اروپا در بهرهگیری از این فرصت تاریخی و غلبه بر چالشهای پیش روی آن است.
نیاز به استقلال راهبردی
اروپا، بهویژه در دهههای اخیر، بهطور قابلتوجهی به حمایتهای نظامی و امنیتی ایالات متحده وابسته بوده است. اما تحولات اخیر نشان داده است که تکیه صرف بر واشنگتن، دیگر یک استراتژی پایدار نیست. اگر اروپا قصد دارد نقشی پیشرو در تحولات جهانی ایفا کند، باید استقلال راهبردی خود را افزایش دهد. این امر مستلزم تقویت سیاستهای دفاعی مشترک، افزایش هزینههای نظامی و ایجاد ظرفیتهای مستقل در حوزه امنیتی است. پیشنهاد دیرینهی ایجاد «ارتش اروپایی» که تاکنون با مقاومتهایی مواجه شده بود، اکنون میتواند بهعنوان یک ضرورت غیرقابلاجتناب مطرح شود.
دیپلماسی فعال در بحران اوکراین
با کاهش تعهدات آمریکا در قبال اوکراین، اتحادیه اروپا میتواند نقش اصلی را در تعیین مسیر جنگ و مذاکرات صلح ایفا کند. در صورتی که کشورهای اروپایی بتوانند بهعنوان یک صدای واحد در این بحران ظاهر شوند، میتوانند جایگاه خود را در دیپلماسی بینالمللی مستحکمتر کنند. این اقدام نهتنها به تقویت امنیت اروپا کمک میکند، بلکه چهرهای مقتدر و مسئولیتپذیر از این قاره در سطح جهانی ارائه خواهد داد.
اقتصاد بهعنوان ابزار نفوذ جهانی
اروپا یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی جهان است و میتواند از این قدرت برای کاهش نفوذ روسیه و چین بهره ببرد. اتخاذ سیاستهای تجاری هوشمندانه، گسترش همکاریهای اقتصادی با کشورهای در حال توسعه، و کاهش وابستگی به منابع انرژی و مواد اولیه خارجی، میتواند به اتحادیه اروپا کمک کند تا نهتنها اقتصاد خود را مقاومتر کند، بلکه به بازیگری تأثیرگذارتر در معادلات جهانی تبدیل شود.
چالشها و موانع پیش رو
البته مسیر اروپا برای دستیابی به جایگاه رهبری جهانی، بدون چالش نخواهد بود. اختلافات داخلی میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر سر سیاست خارجی، چالشی جدی است که میتواند مانع از شکلگیری یک استراتژی منسجم شود. همچنین، رکود اقتصادی و فشارهای اجتماعی ناشی از بحرانهای داخلی، ممکن است تمرکز دولتهای اروپایی را از مسائل ژئوپلیتیکی منحرف کند. در کنار این موارد، افزایش تهدیدات امنیتی از سوی روسیه و خطرات ناشی از افراطگرایی نیز از جمله عواملی هستند که اروپا باید برای آنها راهکارهای مؤثری بیابد.
لحظهای سرنوشتساز برای اروپا
بحرانهای بینالمللی همواره فرصتی برای ظهور رهبران جدید در نظام جهانی بودهاند. امروز، اروپا در آستانه چنین فرصتی قرار دارد؛ فرصتی برای نشان دادن توانایی خود در هدایت جهان آزاد، نهتنها از طریق قدرت اقتصادی، بلکه از طریق دیپلماسی هوشمندانه و تقویت توان نظامی. اگر اتحادیه اروپا بتواند بر چالشهای پیش رو غلبه کند و با اتحاد و عزم راسخ، نقشی فعالتر در تحولات جهانی ایفا کند، میتواند دوران جدیدی را در سیاست بینالملل رقم بزند دورانی که در آن اروپا نهتنها یک بازیگر مهم، بلکه یک رهبر واقعی در جهان آزاد خواهد بود.