انتخاب استانداران به دلایل متعدد سیاسی و اجتماعی از جمله شعار وفاق رییس جمهور و به اجماع نرسیدن نمایندگان و متنفذین و ... به کندی پیش میرود.
حامیان پزشکیان یا همان اصلاح طلبان خواستار انتخاب استانداران با گرایش سیاسی اصلاح طلبی هستند، اما وفاق گرایی و وعده رییس جمهور منتخب در استفاده از اقوام، جناحها و گرایشات سیاسی کار را دشوار کرده و وزیر کشور را در چالشی سخت قرار داده است.
اسکندر مؤمنی با انتصاب استاندارانی از میان اصلاحطلبان و اعتدالگرا و حتی اهل سنت در راستای شعار «وفاق ملی» در حرکت بوده و سهم استانها را تا به امروز به اردوگاه چپ اختصاص داده است. هرچند بعد از اظهاراتش مبنی براینکه از همه تفکرات استفاده خواهد شد گمانهزنیهایی درباره حضور اصولگرایان در استانداریها مطرح شده است.
وزیر کشور با تشریح فرایند انتخاب استانداران تصریح کرد که رییس جمهور در شعارهای انتخاباتی خود بر وفاق ملی تاکید کرد و این عهد خود را محقق کرد و ما هم در وزارت کشور در همین مسیر حرکت کردیم و به همین منظور کارگروهی شامل خبرگان این موضوع، متخصصان و افراد مورد وثوق تشکیل شد و پیشنهاداتی برای استانداران ارائه دادند. صرف نظر از سابقه، جنسیت، گرایش سیاسی یا مذهبی استانداران منتخب و استاندارن بالقوه ذکر این نکته ضروری است که کشور در حال حاضر به یک سکاندار اقتصادی در هر استان نیاز دارد تا بتواند ظرفیتهای بومی اقتصادی هر استان را زود از دیگران شناسایی و به فعلیت برساند.
بی تردید بخش اعظم کسانی که دغدغه انتخاب استاندار منطبق با سلایق سیاسی خود دارند، دغدغه نان ندارند و اساساً غصۀ نان، انسان را از حضور در مجامع سیاسی و سینه زدن زیر علم این جناح و آن جناح باز میدارد! امید است استانداران جدید اولویت برنامههای خود را به دغدغههای اقتصادی مردم اختصاص بدهند و با شناسایی پتانسیلهای کشاورزی، صنعتی، گردشگری، ورزشی و ... به ایجاد فرصتهای جدید شغلی و توسعه اقتصاد بومی بپردازند. منابع طبیعی نقش کلیدی در اقتصاد محلی دارند و استانداریها میتوانند با مدیریت درست این منابع به بهبود وضعیت اقتصادی استانشان کمک کنند. تلاش در جهت جذب سرمایه گذار و اجرای طرح و برنامههایی منهای بودجههای دولتی شاید اولین گزینه و چاره در حل چالش بیکاری در بسیاری از استانهای کشور باشد. استانداریها مسئول اجرای سیاستهای کلی اقتصادی و توسعهای دولت در سطح منطقه هستند و میتوانند با برنامههای توسعهای، زیرساختها و پروژههایی با محوریت بخش خصوصی به رشد اقتصادی استانها کمک کنند، اما در حال حاضر نگاه تخصصی با محوریت بخش خصوصی در به فعلیت رساندن ظرفیتهای استانی، به سیاستهای کلی اقتصادی و توسعهای ارجحیت دارد. وجود چند هزار پروژه نیمه کاره در استانها ما حاصل چشم دوختن استانداران گذشته به کیسه دولت است! شناسایی ظرفیتهای استانی را از یاد نبریم.