ستاره صبح- فائزه صدر: پس از حمله موشکی انتقام جویانه ایران به اراضی اشغالی، تل آویو اعلام کرد به این حمله واکنش نشان می دهد. رسانه ها اهداف اقتصادی، نظامی و هسته ای ایران را در پیش بینی های تحلیلی خود فهرست کردند. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که در عین پشتیبانی از اسرائیل از حمله تل آویو به تاسیسات هسته ای ایران حمایت نخواهد کرد. حتی بایدن مخالفت خود با حمله اسرائیل به تاسیسات نفتی ایران را به صورت خفیف تری مطرح کرد. طی روز های گذشته روسیه نیز در رابطه با حمله به تاسیسات اتمی ایران به اسرائیل هشدار داد. کشور های حاشیه خلیج فارس نیز عواقب حمله به تاسیسات نفتی ایران را به اسرائیل متذکر شدند. اما نوع اهداف و سطح حمله اسرائیل به ایران، همچنان به صورت ابهامی باقی مانده است. ستاره صبح در گفت و گو با میرقاسم مومنی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:
آیا پاسخ اسرائیل به حملات ایران در اول اکتبر می تواند چرخه جنگ را از حالت پینگ پنگی به جنگی تمام عیار مبدل کند یا خیر؟
اسرائیل طی یک سال گذشته تجربه ای از تشنج آفرینی در منطقه داشته و با خودشیفتگی نه تنها در برابر جنایاتش پاسخگو نبوده، بلکه خواسته دیگر قدرت ها، کشور ها، گروه ها و ملت ها را در پاسخگویی به تبعات اقدامات خود سهیم کند. اقدامات خشونت بار اسرائیل عواقبی دارد که دامان منطقه و جهان را می گیرد.
بن گوریون یکی از بنیانگذاران اسرائیل درباره دشمن و نوع جنگ مطالب زیادی به زیردستانش آموخته است. او می گوید ما همیشه به یک دشمن خارجی نیاز داریم تا وحدت داخلی را حفظ کنیم. این استراتژی در 7 دهه رفتار اسرائیل قابل مشاهده است. همواره با خلق دشمن خارجی خود را در معرض تهدید قرار می دهند تا استحکام و وحدت داخلی حفظ شود.
بعد از بحران اوکراین مسائلی اقتصادی در جهان به وجود آمد و صف آرایی های نظمی و امنیتی جدیدی شکل گرفت. اسرائیل از این موضوع استفاده کرد تا در این فضا با از بین بردن گروه های محور مقاومت در راستای تضعیف جمهوری اسلامی قدم بردارد. همین مساله توطئه بزرگی را اشکار می کند. اسرائیل مرحله به مرحله در حال پیشروی است. وقتی تکه های پازل را کنار هم قرار می دهیم متوجه می شویم این نقشه از مدت ها پیش طرح ریزی شده و اسرائیل منتظر طوفان الاقصی بود تا حملات دومینویی اش به محور مقاومت را آغاز کند.
آیا می توان با اطمینان گفت که در حمله اسرائیل به ایران کشور های منطقه یا امریکا در کنار اسرائیل نخواهند بود؟
به دلیل اخطار ها و تهدید ایران شاید در ظاهر کاری نکنند ولی پیمان ها برقرار است و حمایت ادامه دارد. سیاست آمریکا و کشور های عربی درباره اسرائیل نقطه مشترک و آن تضعیف گروه های مقاومت و آزادی بخش است که با اسرائیل می جنگد از این رو حملات و جنایات اسرائیل درباره حماس و حزب الله با واکنش کشور های عربی منطقه روبرو نشد.
مبارزه با داعش و دیگر گروه های تروریستی منطقه ظرفیت ها، تجربه و فرماندهان ایرانی را آشکار کرد. اسرائیل شروع به حذف فرماندهان کرد ، حماس را تضعیف کرد و امروز حزب الله لبنان را هدف قرار داده است.
بحث این است که فقط اسرائیل در برابر ایران نیست، ما با اتحادی مواجه هستیم که اسرائیل، آمریکا و برخی از متحدین منطقه ای آن ها شکل داده اند تا محور مقاومت و در راس آن ایران را تضعیف کنند. هدف این است که ایران از تاثیر گذاری در معادلات منطقه کنار گذاشته شود.
آیا پس از هشدار های آمریکا، روسیه و کشور های منطقه به اسرائیل می توان پیش بینی کرد که تاسیسات زیربنایی ایران از خطر حملات مصون خواهند ماند یا خیر؟
آمریکا بررسی می کند که حمله اسرائیل به ایران حداقل بازتاب را داشته باشد. اسرائیل برای در امان ماندن از عواقب حمله به ایران به دنبال روش هایی برای به حداکثر رساندن تخریب و به حداقل رساندن پاسخ است. در این مسیر غرب و کشور های منطقه به اسرائیل کمک می کنند وگرنه این جنگ در روز های اول خاتمه پیدا می کرد اراده ای وجود داشت تا محور مقاومت تضعیف شود. گستره این اراده فقط در اسرائیل نیست.
هدف این جنگ از بین بردن حماس در غزه نیست اگر این طور بود امروز حماس تقریبا در غزه تضعیف شده و باید جنگ فروکش کند، ولی جنگ ادامه پیدا کرده و حتی شعله ور شده چون هدف اسرائیل تضعیف محور مقاومت است. اسرائیل به دنبل اجرای روشی است که قبلا آن را آزموده مثل انفجار پیجر ها در لبنان که نقش مهمی در تضعیف سازماندهی اولیه نیروهای حزب الله شد. اگر حملات بعدی اسرائیل به لبنان موثر بود به دلیل به هم خوردن نظم تشکیلاتی و مجروح شدن نیروهای حزب الله بود. باید بر بخشی تمرکز کنیم که کمترین اطلاعات، تکنولوژی و بیشترین اسیب پذیری را در آن جا داریم. اسرائیل با حملات سایبری می تواند اختلال ایجاد کند، شبکه ارتباطی را تضعیف کند و با حملات نرم افزاری مصونیت خود را بالا ببرد و ضربه بزند.