مجله انگلیسی اکونومیست نوشت: که راهحل بحران خاورمیانه، به نظر میرسد حول محور مسئله فلسطین و در قالب کلیدهای چهارگانهای است که میتوان این مشکل را از طریق آنها موضوع را حل کرد.:
1- پایان نزاع اسرائیلی ـ فلسطینی، «راهحل دو کشوری»، و تشکیل کشور فلسطین در کنار اسرائیل است.
2- راهحل دو کشوری، عادیسازی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی است.
3- عادیسازی روابط با عربستان، پایان جنگ در غزه است.
4- پایان جنگ غزه، توافق مبادله اسیران میان دولت اشغالگر و «حماس» راهحل آخر است.
بر اساس گزارش «الخلیج الجدید»، این تحلیل به شکل اساسی بر نقش ایالات متحده در استفاده از این کلیدها برای دستیابی به راهحلی متمرکز است که تضمینی برای بازگرداندن ثبات به منطقه و تلاش برای تبدیل فاجعه کنونی ناشی از جنگ غزه به یک «فرصت» است.
دولت بایدن، دو هدف گسترده را در دستور کار خود قرار داده است:
1-توقف جنگ به هر طریقی پیش از فرا رسیدن ماه رمضان با درخواست از میانجیگران منطقهای، چرا که ماه رمضان یک مناسبت مقدس برای مسلمانان به شمار میرود.
2-برقراری آتش بس پیش از ورود به موسم انتخابات (ریاست جمهوری) امریکا در ماه نوامبر آینده.
مبادله اسیران
بر اساس کلیدهای چهارگانه، تمام اهتمام و پیگیری امریکا و میانجیگران منطقهای در حال حاضر بر اولین کلید، یعنی «قرارداد مبادله اسیران» متمرکز است و به نظر میرسد دستیابی به این قرارداد قریب الوقوع است، با وجودی که اختلافات میان اشغالگران اسرائیلی و حماس درباره مسئله شروط این جنبش همچنان پابرجاست، حماس توقف تجاوزات اسرائیل و عقب نشینی کامل آن از غزه را شرط مبادله اسیران اعلام کرده که دولت نتانیاهو با آن مخالفت کرده است.
نتانیاهو این نکته را درک میکند که توقف کامل جنگ و خارج کردن ارتش از غزه «لحظه مواجه با واقعیت» برای وی است که یک لحظه دردناک خواهد بود، چرا که در آن زمان، به احتمال زیاد، دولت وی فرو خواهد پاشید و در انتخابات آتی هم در رقابت با بنی گانتس، شکست خواهد خورد.
سران اسرائیلی به سوی هدف واقعبیانهتر حرکت کردهاند و آن بازگرداندن اسیران است که در این زمینه امتیازدهیهایی از سوی برخی طرفها در تل آویو ــ البته نه از سوی راستگرایان اطراف نتانیاهو ــ برای تحقق این هدف در حال تبلوریافتن است.
راهحل دو کشوری
پس از آنکه واشنگتن، در راستای عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل به دور از مسئله فلسطین، به ترویج توافقات آبراهام پرداخت، دولت بایدن به درخواست ریاض، تلاش برای بازتنظیم توافق را پس از گنجاندن راهحلی برای مسئله فلسطین آغاز کرد.
دولت بایدن در حال حاضر خیلی واضح و روشن از نیاز به تعهد «غیر قابل بازگشت و با مدت زمان مشخص» اسرائیل به کشور فلسطینی سخن میگوید، همانطور که خواهان چه بسا عقب نشینی آن از برخی اراضی کرانه باختری یا توقف واقعی ساخت شهرکها در کرانه باختری است.
شرط عادیسازی عربستان با اسرائیل
این توافق میتواند به شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اجازه دهد که بگوید عامل پایان جنگ غزه و بخشیدن کشور به فلسطینیان است و میتواند ایران را نگران کند و بر امارات متحده عربی برتری پیدا کند که نتوانست از روابط خود با اسرائیل برای پیشبرد هیچ راهحل دیپلماتیک استفاده کند. پس از تمام آنچه بیان شد، بهای صلح با اسرائیل، پرهزینهتر شده است، نه صرفاً «پس از فلسطینی» مبهم همانطور که قبلاً بررسی شد، بلکه از نظر پایبندی به کشور فلسطینی، با گامهای بدون ابهام و یک جدول زمان بندی مشخص. یکی از منبع عربستانی در این باره گفته است: «ما به سمت فرصت طلایی در حال حرکت هستیم»
طرح روز بعد
در این تحلیل آمده است که «حماس» از طریق مصر، عدم تمایل خود برای کنترل اداری مجدد نوار غزه پس از جنگ را اعلام کرده است.
تحلیلگران اسرائیلی ابراز عقیده میکنند که «حماس» چه بسا بخواهد مدل «حزب الله» (لبنان) را از طریق روی کار آمدن دولت ضعیف در غزه با ادامه حفظ توانمندیها و سلاح خود حفظ کند، در حالی که دیگران از شورای انتقالی در غزه سخن میگویند که امکان تشکیل آن با اختیار رسمی تشکیلات خودگردان یا کشورهای عربی ممکن باشد.
در اینجاست که مسئله «اصلاح تشکیلات خودگردان فلسطین» و آمادهسازی آن برای سیطره مجدد بر نوار غزه مطرح میشود. واشنگتن موضوع تشکیل «گروه تماس» را برای فشار در راستای اصلاح این نهاد بررسی میکند که شامل مصر، اردن، پادشاهی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و چه بسا قطر یا ترکیه میشود. امریکا ابزارهای فراوانی برای فشار وارد کردن بر اسرائیل در اختیار دارد، به دور از متقاعد کردن خاص، بایدن میتواند انتقادهایش را به صورت علنی مطرح یا کمکهای نظامی را تعلیق یا متوقف کرده و اسرائیل را از وتوی قطع نامههای مخالف آن در سازمان ملل محروم کند. امریکا علاقه مند خواهد بود که همچنان نفوذ خود بر نتانیاهو را در طول دوران حضور وی در قدرت حفظ کند و البته ممکن است بایدن خود را از او جدا کند، اما نه حالا.