دارا نثاری - پژوهشگر دکتری علوم سیاسی
سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری خود در تاریخ 24 دی ماه با موضوع انتخابات مجلس شورای اسلامی، نکتهای را خاطر نشان کرد که میتواند نقطه عطف و ویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه باشد.
وی تصریح کرد که "۴۰۰ دهههفتادی برای انتخابات تأیید صلاحیت شدند."
طبیعی است که این نکته دیده نشود، زیرا اگر بخواهیم در همه سالهای اخیر نقطه مشترکی بین جناحهای مختلف سیاسی ترسیم کنیم آن، عدم توجه به جوانان است.
این عدم توجه در حالیست که در رخدادهای مختلف سیاسی و اجتماعی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده، از چپ و راست سنتی تا تحولخواه و عدالتگرا در تحلیلهایشان چند جمله به صورت مشترک بارها تکرار شده است؛ «حاکمیت حرف نسلهای جدید را نمیفهمد»، «نسلهای جدید نمایندهای در قدرت ندارند»، «نسلهای جدید را نمیشناسیم»، «زبان سخن با نسلهای جدید را بلد نیستیم»، اما حالا که از وقایع فاصله گرفتهایم گوشی برای شنیدن این خبر وجود ندارد که دهه هفتادیها بزرگ شدهاند، میتوانند نماینده مجلس شوند، میتوانند نماینده خود را در ساختارهای قدرت داشته باشند.
حال باید دنبال تلنگر بود، تلنگری جدی در مرحله اول به سیاسیون و در مرحله بعدی به جامعه که این فرصت را غنیمت بشمارد. چند صد دهههفتادی از فیلتر باریک شورای نگهبان گذشتهاند، با توجه به شرایط جدید قانون انتخابات دهه هفتادیهایی که تاییدع شدهاند دست کم سابقه پنج سال کار اجرایی دارند، یعنی حداقل شرطها را برای حضور جوامع تاثیرگذاری چون مجلس شورای اسلامی را دارند. چند صد دهههفتادی که دغدغه وطنشان را دارند، سوادشان برای امروز است نه برای ۴ دهه گذشته، این دهه دو پای تنومند دارد برای دویدن، ساختن و اصلاح.
سه گروه باید بپذیرند که در این دوره از مجلس باید حداقل یک صندلی سبز بهارستان برای دهههفتادیها باشد؛ اول سیاسیون، نخبگان سیاسی از جناحهای مختلف باید بپذیرند که حضور دهه هفتادیها ولو یک نفر میتواند خلأ ارتباط نسل جوان با حاکمیت را پر کند.
دوم جامعه؛ جامعهای که با هوشیاری نسبت به تمام موضوعات روز، خود را در مقام مقایسه با جوامع توسعه یافته و پیشرفته قرار میدهد،
باید بداند در جوامع توسعه یافته به چه میزان از جوانان با چه تاثیرگذاری در نهادهای قدرت من جمله مجلس قانونگذاری حضور دارند و آن را مطالبه نماید
سوم- نسل جدید؛ نسل جدیدی که هرچند حق دارد بگوید کاندیدای دهههفتادی تأیید صلاحیت شده سبک زندگی متفاوتی از من دارد اما باید این را بپذیرد که همان کاندیدای دهه هفتادی با سبک زندگی متفاوت از همنسلانش نزدیکترین گزینه است تا حرف و مطالبه دهههفتادیها و هشتادیها را در نهادهای تصمیم گیر قدرت فریاد بزند.
طبق آمارهای رسمی امروز حدود 21 میلیون جوان 18 تا 35 ساله در کشور داریم، جوانانی که با قاطعیت میتوان گفت در خیلی از حوزهها شکل زندگی متفاوتی نسبت به نسلهای گذشته خود دارند، در واقع سخن ما در خصوص یک چهارم جمعیت کشور است جمعیتی که حق دارد در مهمترین نهاد سیاست گذاری کشور نمایندهای داشته باشد تا درتصمیم گیریهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی صدایی داشته باشد. امیدواریم حال که شورای نگهبان به عنوان یک نهاد حاکمیتی خلأ نبود جوانان در عرصههای تصمیم گیری را حس کرده است و این را با تأیید صلاحیت بیش از 400 دهه هفتادی به خوبی نشان داده سیاسیون ما در جناحهای مختلف نیز با درک این موضوع و تأثیر مستقیم آن در آینده کشور، در لیستهای انتخاباتی خود سهمیهای هرچند کم در اختیار این نسل قرار دهند.