در این میان، ممکن است پژوهشگران دارای برخی پیش فرض ها و پیش پنداشته ها باشند که مربوط به موضوع علمی نباشد ولی بر فرآیند و فرآورده های پژوهش اثر بگذارد؛ می توان نشان داد که در موارد عدیده، این پیش پنداشته ها، ضمنی و ناخودآگاه است. این "پیش پنداشتهها" مشکل عمده در پژوهش جانبدارانه علمی است. این مشکل از دیرباز بوده است. نمونه ای از مکانیک ارسطویی متأثر از اسطوره های دینی یونان آورده می شود. در اسطوره های یونان، جایگاه خدایان در آسمان یک "پیش فرض" (pre-assumption) بود. از اینرو لازم بود مرز زمین و آسمان تعیین شود. بر اساس این پیش فرض، در مکانیک ارسطویی، "زمین" از "کره خاک تا ماه" و "آسمان" پهنه ی" بالاتر از ماه"، تعریف شد. حرکت در آسمان "دورانی" دانسته شد؛ "حرکت دورانی" قدسی و جاودانه دانسته شد (Aristotle, 2007) تا با قدسیت و جاودانگی خدایان همخوان باشد. یعنی دانش آن روز، در عین تلاش برای واقع نمایی، با پندارهای دینی یونانی نیز آمیخته بود. یعنی پژوهش ارسطو درباره ی آسمان مقید به "پنداشته های پیشین درباره ی خدایان" بود: نوعی از دخالت ارزش در دانش زمانه. این چنین، تا مدت ها حرکت دورانی بر حرکت خطی برتری ذاتی یافت. با این که در اسلام، خدا مکان ویژه ای ندارد، صورتی پنهان از آموزه های ارسطویی، برگرفته از اسطوره های دینی یونان در میان دانشمندان مسلمان واگویه شد و میدان یافت. انتظار می رود که پژوهش جانبدارانه علمی در سایه ی اعتبار علمی جریان اصلی (mainstream)، امکان نشو و نما به جریان های نو مخالف ندهد. در نتیجه، در صورت محق بودن جریان های مذکور، شناخت برتر واقعیت رخ ندهد. در این مورد می توان از جریان مسلط داروین گرایان و نوداروین گرایان در رشته زیست شناسی یادکرد که به یافته های دیرین شناسی، باستان شناسی و مانند آن میدانی نداد. در این باره در آینده بحث مبسوط خواهد شد (برای نمونه های عدیده ر.ک. به Hitching, 1982). نتیجه و خلاصه: پژوهش جانبدارانه علمی با شرط پرهیز از دروغ علمی، تا کشف نو از واقعیت پذیرفته است. در صورتی که این شرط نقض شود، بر حسب اصل واقع نمایی علم، از پژوهشگر پذیرفته نیست. "پژوهش جانبدارانه اجتماعی" به معنای منظور کردن انسان به عنوان یک عامل ویژه جدا از سایر عوامل است. این نوع پژوهش ها بر دو دسته است. برخی در حمایت از انسان و حقوق آن بوده اند و برخی دیگر در پی اهداف دیگر مانند مهار، اقناع یا حتی سرکوب انسان و جوامع بوده اند. در واقع، "پژوهش جانبدارنه اجتماعی" ابزاری برای مبارزه اجتماعی است. برای نمونه می توان از پژوهش های قومی، اقلیتی، نژادی، جنسیتی، زیست محیطی و مانند آن یاد کرد. این نوع پژوهش نیز پرپیشینه است. از جمله ی ویژگیهای این نوع پژوهش می توان یاد کرد: - آشکار بودن یا به آسانی قابل نشان دادن جانبداری ویژه، - ارایه واقعیت برای اهداف جانبدارانه، - سوق دادن فرآیند پژوهش برای دست یابی به اهداف جانبدارانه، - تلاش برای بزرگ نشان دادن قوت ها و کوچک نشان دادن ضعف های خود و عکس آن برای طرف های مقابل است. با این ویژگی ها به روشنی می توان دریافت که "پژوهش جانبدارانه اجتماعی" یک ماشین جنگ اجتماعی است.
پینوشت:
. Aristotle, On the Heavens, (translated by J. L. Stocks) Forgotten Books, 2007. Francis Hitching, The Neck of Giraffe, or Where Darwin Went Wrong, Pan Books, 1982 (ترجمه فارسی "گردن زرافه" توسط پویا رضوی، نشر شباویز، خرداد 1367
@Roshangari