داشتن درآمد مناسب
اگر اینترن یا رزیدنت در مراکز درمانی فقط آموزش بگیرد سهچهارم وقتیکه در مراکز درمانی میگذراند را باید آزاد باشد. این گروه در مراکز درمانی کار میکنند، اگر رزیدنتها در مراکز درمانی دانشگاهی حضور نداشته باشند این مراکز تعطیل میشوند، بنابراین درآمد او باید طوری باشد که بتواند یک زندگی را اداره کند. در آمریکا رزیدنت شغل محسوب میشود و از حداقل حقوق کمی بیشتر به او پرداخت میشود، یعنی حدود سالی ۴۰ الی ۵۰ هزار دلار در امریکا به یک رزیدنت حقوق میدهند که تقریباً حقوق یک پرستار دارای سابقه است.
رزیدنتها باید درآمد منطقی داشته باشند که بتوانند زندگی خودشان را اداره کنند، درغیراینصورت نمیتوانند کارشان را درست انجام دهند، طبق قوانین به رزیدنتها خوابگاه نمیدهند، هر دانشگاهی هم که خوابگاه داده خودش برای دانشجوها این کار را انجام داده است، دانشجویی که خوابگاه ندارد چه کاری باید انجام بدهد.
گرفتن زیر میزی
در دولت اول آقای روحانی که طرح تحول سلامت مطرح شد، دکتر هاشمی به عنوان وزیر بهداشت تعرفههای پزشکی را اضافه کرد و در مقابل بهشدت درباره زیرمیزی گرفتن پزشکان موضع گرفت، یعنی تعرفهها را زیاد کردند و گفتند نباید زیرمیزی بگیرید، در این اقدام یک منطقی وجود دارد، اما اگر تعرفه پزشکان را با توجه به تورم تغییر ندهی و پایین نگهداری نمیتوانی جلوی زیرمیزی گرفتن را بگیری. کسی نمیتواند بگوید زیرمیزی گرفتن کار درستی است، اما شما زمانی میتوانی جلوی آن را بگیری که طرف دیگر ماجرا یعنی تعرفه و درآمد پزشکان را درست کرده باشی، وقتی چنین توانی نداری بنابراین مسئله زیرمیزی گرفتن حل نمیشود. سکه و دلار گرفتن توسط پزشک کار مناسبی نیست، اما چند درصد جامعه پزشکی این کار را انجام میدهند؟ به نظرم در کل کشور دو درصد هم نمیشود.
مهاجرت خواسته رایج در نسل جوان
الآن چند سال است که میل مهاجرت تبدیل به خواسته رایج در نسل جوان پزشکان و نسل میانسال پرستاران شده است، مدتی قبل به مهاجرت یکی از بهترین پرستاران بخش سیسییو پیوند کبد واکنش نشان دادم، پرستاری با ۱۵ سال سابقه کار به آلمان مهاجرت کرد. یک موقع هست کسی کاری را دوست دارد انجام بدهد که در این کشور موقعیتش وجود ندارد، بنابراین مهاجرت میکند که باز هم به نظرم کار درستی است، اما وضعیت بدتر زمانی است که کسی همین کاری که اینجا انجام میدهد را میخواهد جای دیگر انجام بدهد. اینجا سابقه دارد، اما قید این ۱۵ سال سابقه را میزند و مهاجرت میکند.
کمبود پرستار
امروز مهمترین چالش در حوزه سلامت نیروی انسانی است و این چالش در سالهای آینده بیشتر خواهد شد. تعداد پرستار خیلی کم است. برخی بخشهای بیمارستانهای تازه افتتاحشده فعالیت نمیکنند، در برخی بیمارستانها رزیدنت دارند، اما پرستار ندارد و تعطیل است. اتاق عمل و کادر پزشکی داریم، اما پرستار نداریم که بتوانیم از اتاق عمل استفاده کنیم. بخشی که 30 بیمار دارد با دو پرستار اداره نمیشود و الآن خیلی از مراکز درمانی اینطور هستند. چرا پرستار سرکار نمیآید؟ برای اینکه درآمدش خوب نیست. الآن هم که میل و عمل به مهاجرت زیاد شده است، به خاطر اینکه پرستار میبیند کاری که اینجا دارد انجام میدهد برود همین کار را در آلمان، عمان، استرالیا، کانادا یا هر جای دیگر انجام دهد درآمدی خواهد داشت که استانداردهای اولیه زندگی را تأمین میکند، بنابراین مهاجرت میکند. آقایان گمان میکنند با افزایش ظرفیت پذیرش پرستاری و پزشکی در دانشگاهها مسئله کمبود کادر درمان حل میشود، درحالیکه باز هم از جیب مردم ایران برای کانادا پرستار تربیت میکنند، برای اینکه پرستار آموزشدیده بعدی هم وقتی با این شرایط مواجه شود مهاجرت میکند.
محتاج پزشکان خارجی خواهیم شد
آزمون پذیرش دستیار که رقابتی بود الآن ۸۰۰ صندلی آن خالی مانده است، در رشتههایی مانند طب اورژانس، داخلی، جراحی، کودکان، بیهوشی، تعداد زیادی جای خالی وجود دارد، تازه ۵۰ درصد رزیدنتهایی بیهوشی بعد از قبولی انصراف میدهند، بنابراین به صندلیهای خالی اضافه میشود. امروز برای دستیاری رشتهها لوکس متقاضی وجود ندارد، من نمیدانم چه زنگ خطری باید به صدا دربیاید که یک عدهای از خواب بیدار شوند که رفتاری که دارید با پزشکی میکنید نتیجهاش این میشود که پزشکی کشور محتاج پزشکان خارجی میشود، البته دیگر ۵۰ سال قبل هم نیست که پزشک هندی و بنگلادشی به ایران بیاید، او هم به انگلیس میرود، آن موقع که به ایران میآمدند درآمد خوبی داشتند، اما الآن برای چه به ایران بیایند، یعنی کشور را به سمتی میبریم که در آینده نزدیک متخصص بیهوشی برای عمل آپاندیس هم در شهرستان نداشته باشیم.
کاهش امید به آینده
ما گرفتار یک زنجیره بههمپیوسته هستیم، تا اقتصاد و شرایط اجتماعی و سیاسی ما درست نباشد، دلیلی ندارد آدمها مهاجرت نکنند! نسل من چیزهایی داشت که تحت هر شرایط در کشور میماند، اما این نسل متفاوت است میخواهد زندگی راحتی داشته باشد، بنابراین به جایی که احساس میکند این زندگی را برایش فراهم میکنند مهاجرت میکند، حتی ممکن است اشتباه هم کند. به هر حال ما امروز با جامعهای روبهرو هستیم که به آینده امید کمی دارد.