شکاف جنسیتی
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات گفت: «نهادهایی که در حوزه حقوق بشر زنان در دنیا فعالیت میکنند در تلاشاند وضعیت حقوق بشر بهبود یابد. هرچند با نسلکشی که در غزه شاهدیم نشان میدهد از دست نهادهای بینالمللی حقوق بشر نیز برای توقف این جنایتها کاری ساخته نیست و نشان میدهد حقوق بشر به یک امر سیاسی تبدیلشده است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در منازعات رنج مضاعف میبینند. جوامع اگر حقوق زنان را نقض کنند و زنان جامعه در تبعیض و رنج باشند آن جامعه رنگ توسعه را نخواهند دید. زیرا شاخص توسعهیافتگی و شاخص عدالت جنسیتی دو شاخص در هم تنیده و به هم وابسته است. به همین دلایل در دو دهه گذشته مجمع جهانی اقتصاد شاخص شکاف جنسیتی کشورها را مورد ارزیابی قرار میدهد. بر اساس آخرین گزارش منتشرشده توسط این بانک، رتبه شکاف جنسیتی در ایران بین ۱۴۶ کشور جهان، رتبه ۱۴۳ را دارد. تا این تبعیضها علیه زنان رفع نشود، مناقشه بر سر حجاب پیچیدهتر خواهد شد. امروز اگر بخشی از زنان ایران مطالبه حق انتخاب پوشش دارند، دلیل اصلی آن نادیده گرفتن حقوق آنهاست. برای اینکه حق انسان (اعم از مرد و زن) رعایت شود باید در عرصه حیات اجتماعی و در ساخت سرنوشت خود حضور فعال داشته باشد. زمانی میتوان میان انسانها به لحاظ استعداد و شایستگی بنیادین مقایسه داشت که امکان حضور افراد بهطور مساوی در همه عرصههای حیات اجتماعی وجود داشته باشد.»
توجه به کرامت انسان
سید محمد خاتمی در پیامی به نشست «احزاب، زنان و نسلهای حقوق بشر؛ ظرفیتها و چالشها» نوشت:
«به نام خداوند بزرگ که انسان را آفرید و انسان را خردمند و آزاد آفرید؛
کام روائی جمعیت محترم حمایت از حقوق بشر زنان را در همه عرصههای فکری و عملی از پروردگار توانا خواستارم و امیدوارم نشست این جمعیت دستاورد ارزنده برای جامعه به ویژه زنان گرانقدر داشته باشد. بخشبندی هائی که در جوامع انسانی صورت میگیرد و پارهای طبیعی و پارهای دیگر اعتباری است همگی بر پایهای یگانه یعنی «انسان» استوار است و «انسانیت» بر همه این تقسیمات ازجمله «زن بودن» و «مرد بودن» مقدم است و پرسش مهم اینکه: «انسان کیست؟» به اجمال میتوان گفت که گوهر انسانیت انسان «کرامت ذاتی» او است که:
در ساحت نظر در صورت خردورزی و اندیشه گری بروز میکند و در عرصه عمل «به ویژه اخلاق» به صورت ارادهی آزاد و توان اختیار و انتخاب آدمی و در ورای این دو عشق به «حقیقت و زیبایی» که اوج عاطفه است.
هر نظام حقوقی، سیاسی، اجتماعی و... در صورتی مطلوب «و حتی موجّه» است که بر کرامت انسان مبتنی باشد و نظامهای حقوقی و سیاسی و اجتماعی به تناسب تحول در پرسشها و نیازهای آدمی و سیر تکاملی جوامع میتوانند و باید تغییرپذیر و اصلاحپذیر باشند.
نکته دیگر اینکه انسان «چه زن و چه مرد» موجودی است «رشد» یابنده و رشد او را نهایتی نیست؛ چراکه هدف رشد آدمی بینهایت است و به آن میتوان نزدیک شد. وجود هدف متعالی بیکران سیر مدام این موجود شگفتانگیز را که معجزه آفرینش است، ایجاب میکند. در عرصه حیات این جهان، «رشد» که استعداد آن بهطور مساوی در همه انسانها (اعم از زن و مرد) نهاده شده است و به فعلیت رسیدن و رساندن آن مهمترین حق همگانی است؛ امری اجتماعی است. رشد در سامان وجودی آدمی که به طبع یا بهناچار مدنی و اجتماعی است، در وجه اجتماعی زندگی قابل حصول و وصول است. برای اینکه این حق مهم ایفاء و استیفا شود انسان باید در عرصه حیات اجتماعی و در ساحت سرنوشت حضور فعال داشته باشد و در صورتی میتوان میان انسانها به لحاظ استعدادها و شایستگیهای بنیادین مقایسه کرد که امکان حضور آنان بهطور مساوی در همهی عرصههای حیات اجتماعی وجود داشته باشد. (جماران)