با توجه به ادعای جیک سالیوان آیا اسرائیل میتواند جنگ را ماهها ادامه دهد؟
به عقیده بنده اسرائیل نمیتواند در بلند مدت در غزه بجنگد. اولین دلیل پایین بودن تعداد نیروی نظامی اسرائیل است که حداکثر با مجموع نیروهای ذخیره به حدود ۳۰۰ هزار نفر میرسد. دلیل دوم عمق استراتژیک اسرائیل است که این کشور ندارد زیرا فلسطین اشغالی حداکثر ۱۰ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. سوم آنکه سابقه جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۶۷، ۱۹۷۳، و جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ... نشان میدهد اسرائیل قادر به انجام یک جنگ طولانی نیست و این این نکته درست است. زیرا استراتژی آنها در جنگها این است که ضربه را موثر در کوتاه مدت وارد کنند و نه در بلند مدت. آنها در جنگها ازتاکتیک غافلگیری استفاده کردند اما اینبار خودشان غافلگیر شدند.
70 روز بمباران و کشتار مداوم اسرائیل به معنای عمق و گستردگی جنایات جنگی اسرائیلیها است.این اتفاق به خاطر حمایت همهجانبه آمریکا و در اختیار قرار دادن تمام امکانات نظامی است.
با وجود حمایت های غرب از اسرائیل بنده معتقدم اسرائیل نمیتواند جنگ را طولانی کند. به عنوان نمونه در جریان کمک نظامی آمریکا به اوکراین، از بایدن پرسیده شد که چرا سلاحهای مجهز به اورانیوم ضعیفشده در اختیار اوکراین گذاشتید؟ او گفت انبارهای مهمات ما به آخر رسیده و این بدان معناست که آمریکاییها همه سلاحهایی که در جنگها نیاز به آزمایش داشت به اوکراینیها داده است. اما حالا که نوبت به اسرائیل رسیده است انبارهای سلاحهای پیشرفته و جدید در اختیار جنایتکاران اسرائیلی قرار داده میشود. هنوز جنگ غزه جزو گروه جنگهای طولانیمدت به شمار نمیرود و تمام تلاش این است که تا ماه ژانویه برکل غزه مسلط شوند. باید به این نکته توجه کرد که از سال ۱۹۴۸ تاکنون طوفان الاقصی بزرگترین، مهمترین و گستردهترین ضربه نظامی و امنیتی است که به اسرائیل وارد شده و از همه مهمتر این جنگ بدترین ضربه را به چهرهای که اسرائیلیها در سطح جهان از خود ساخته بودند، وارد کرد.
نظر شما درباره طرح «همه پرسی» جمهوری اسلامی برای فلسطین چیست؟ آیا میتوان این طرح را در ابعاد بین المللی دنبال کرد؟
مهمترین اقدام در این راستا تبیین ابعاد و جزئیات این طرح چهارمرحلهای برای افکار عمومی در داخل و بعد در خارج کشور است.
رهبر انقلاب به صورت کلی چهار مرحله این طرح را بیان کردهاند که شامل «اعمال حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین تاریخی خود»، «برگزاری یک همهپرسی ملی در میان مردمان فلسطین شامل پیروان همه ادیان که قبل از بیانیه بالفور در فلسطین ساکن بودهاند برای تعیین سرنوشت و تعیین نوع نظام سیاسی»، «تشکیل نظام سیاسی مورد نظر اکثریت مردم فلسطین» و در نهایت هم «تصمیمگیری درخصوص وضعیت ساکنان غیربومی فلسطین توسط نظام سیاسی منتخب اکثریت» است اما لازم است کارشناسان و صاحبنظران این را تئوریزه کرده و به طور مشخص و با جزئیات برای جهانیان تشریح کنند تا به سؤالات و ابهامات دیگران درباره ابعاد این طرح پاسخ داده شود.
رهبر انقلاب در آخرین تبیین خود از این موضوع فرمودند اشغالگران حق شرکت در این همهپرسی را ندارند. بیشتر یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی صهیونیست هستند و تفکیک بین یهودیان و صهیونیستها برای شرکت یا عدم شرکت در همهپرسی بسیار سخت است زیرا براساس این طرح یهودیان، مسیحیان و مسلمان فلسطینی میتوانند در این همهپرسی شرکت کنند.
همهپرسی در سایر کشورها بین کسانی برگزار میشود که شهروندی کشور خود را قبول دارند اما در خصوص فلسطین ماجرا تا حد زیادی فرق میکند و مسئله پیچیدهای است. زیرا افرادی که در این ده هزار کیلومتر مربع زندگی میکنند، همگی این سرزمین را فلسطین یا اسرائیل نمیدانند بطوریکه عدهای آن را فلسطین و عدهای آن را اسرائیل میشناسند. حال این سؤال مطرح میشود که محل برگزاری همه پرسی در فلسطین است یا میتواند در همه دنیا در مکانهایی که فلسطینیها زندگی میکند برگزار شود؟ یا آنکه صرفاً قرار است فقط در کرانه باختری، غزه و قدس شرقی به منزله مناطق اشغالی از نظر سازمان ملل برگزارشود.
مسئله بعدی این است که در صورت برگزاری همهپرسی چگونه قرار است نتایج آن اجرایی شود؟ برای نمونه با ۷۰۰ هزار شهرکنشین در کرانه باختری و قدس شرقی چه کار خواهیم کرد؟ لذا باید ابتدا در داخل کشور چارچوب این طرح کلی تئوریزه شده، جزئیات آن مشخص شود و زمینههای اجرایی آن معرفی شود و بعد در خارج از کشور به ویژه در سازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی، جنبش عدم تعهد، این طرح را تبیین کرد.
بنابراین اکتفای صرف به طرح همهپرسی کفایت نمیکند، همانطور که صرف بیان راه حل دو دولت تاکنون به نتیجهای نرسیده زیرا حامیان آن از چگونگی اجرای این طرح حرفی نمیزنند به ویژه در موقعیتی که ۳۰ هزار شهرک اسرائیلی ارتباطات درونی فلسطینیها را از بین برده و امکان شکلگیری دو کشور را نمیدهد.