ستاره صبح-مصطفی فروغی: انقلاب صنعتی در فاصله سالههای 1760 تا 1840 در انگلستان رخ داد و سپس و به دیگر کشورهای اروپایی، آمریکا و آسیا گسترش یافت. از آن زمان تاکنون 183 سال سپریشده است. این انقلاب هرچند چهره جهان وزندگی انسان را تغییر داد اما پیشرفت روزافزونش و استفاده از سوختهای فسیلی که تولید گاز کشنده دیاکسید کربن میکند سلامت بشر را به خطر انداخته و با پمپاژ دود و آلاینده به سیاره زمین و ریههای شهروندان آن سلامت هم زمین و هم موجودات روی آن را در معرض تهدید و نابودی قرار داده است. دمای زمین از زمان انقلاب صنعتی تاکنون بیش از یک درجه سانتی گراد افزایشیافته است. ده کشور در جهان بیشترین تخریب زیستمحیطی را دارند. متهم اول چین و متهم دوم آمریکاست. ایران با تولید سالانه هزاران تن گاز دیاکسید کربن در رتبه هفتم کشورهای آلودهکننده زمین قرار دارد. دانشمندان و بوم شناسان و اقلیم شناسان میگویند اگر دمای هوای زمین نسبت به زمان انقلاب صنعتی یک درجه سانتیگراد بیشتر شود و گرمایش زمین به دو درجه نسبت به آن زمان برسد زمین و موجودات آن در معرض خطر جدی قرار میگیرند و آب دریاها بالا خواهد آمد و ریزگردها، طوفانها، خشکسالی و.. جهان را فرامیگیرد. رهبران جهان که نجات زمین و ساکنان آن در دستان آنهاست دو هفته در دوبی گرد هم آمدند تا راهی برای عبور از انرژیهای فسیلی پیدا کنند. پس از بحث و مجادله سرانجام سران بیش از 90 کشور که در کنفرانس کاپ 28 حضور داشتند به یک تصمیم تاریخی دست پیدا کردند و تعهد دادند که ازاینپس تلاش خواهد کرد تا بهتدریج تا سالهای 2025 و 2030 و بعدازآن از گازهای گلخانهای یعنی گاز دیاکسید کربن فاصله بگیرند. گفتنی است که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اکنون در اتوبوسها، مینیبوسها، قطارها و تاکسیها بهجای استفاده از بنزین، گاز و گازوئیل از انرژی برق و انرژی خورشیدی و خودروهای برقی استفاده میشود. چیزی که جایش در ایران خالی است. در ادامه یادداشتی از نصرتالله تاجیک دیپلمات پیشین میخوانید:
حکومت و جامعه ایرانی بیش از حد سیاست زده شده اند! حکومت از خود اصلاحی عبور کرده و گرفتار امور غیر ضروری شده. اما جامعه ایران امروزه هنوز زنده ، پر انرژی است و خاصیت ترمیمی قوی دارد و این ویزگی باید خود را در یکی از مهمترین مسائل زیست بشری نشان دهد.
توافقنامه نهایی کاپ ٢٨ یک گذار سازمانیافته را به دور از سوختهای فسیلی و هدف قرار دادن انتشار کربن صفر تا سال 2050، ترسیم میکند و این پیام را به سرمایهگذاران و سیاستگذاران میرساند که جامعه بینالمللی برای حذف سوختهای فسیلی بسیج شده است. اگرچه نفت، گاز و زغالسنگ هنوز منبع حدود ٨٠ درصد از انرژی قابل مصرف در جهان است اما اهداف بلندپروازانهای چون سهبرابر شدن ظرفیت انرژیهای تجدید پذیر در سطح جهان تا سال 2030، تسریع تلاشها برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و تسریع استفاده از فناوریهای نوین مانند باد ، خورشید و جذب و ذخیره کربن میتواند صنایع نوینی را پایه گذاری کند.
لذا ما وقت زیادی نداریم تا منابع نفت و گاز را که به تدریح قیمتشان نزولی میشود و درآمد کشورهای تولید کننده کاهش پیدا می کند ، به سرمایه های پایدار تبدیل کنیم. لذا با این تصمیماتی که در این اجلاس گرفته شد ما فرصت چندانی برای کنار گذاشتن سیستم اداری فاسد ، پوسیده غیر پاسخگو و غیرکارآ نداریم که نه تنها هیچ نوآوری ندارد بلکه هر خلاقیت را هم سترون و خشک میکند! یعنی با سیستم اداری کشور که استراتژی کویرزائی دارد هیچ مشکلی را نمی توانیم حل کنیم!
با این وضعیت متعجبم از اینکه با این اوضاع آب و هوائی کشور و نیز کمبود برق و گاز چرا دولت ها روی انرژی پاک که:ظرفیت فنی و بستر جغرافیائی فراوان دارد و ایجاد شغل و هدایت و جذب سرمایه گذاری می کند، جدی و بعنوان یک نیاز ملی وارد نمی شوند؟! الا اینکه این دستگاه های عریض و طویل و متعدد اینکاره نیستند و راهش تنها مطالبه گری مردم ، جامعه مدنی، سازمانهای مردم نهاد و احزاب و رسانه های کشور از حکومت برای موظف کردن دولتها برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی در کشور و رو اوردن به استفاده از انرژیهای تجدید پذیر است. این یک اقدام توسعه ائی برای تامین زیر ساخت های لازم برای ریل گذاری رشد و توسعه کشور در این زمینه است. انشاالله!