با توجه به تلاش کشورهای غربی چرا آتشبس در غزه رخ نمیدهد؟ راهکار پایان جنگ در غزه چیست؟
ابتدا باید گفت سیاستی که دولتها بهصورت عمومی از خود نشان میدهند الزاماً با اهدافی که در پشت پردهدارند همخوانی ندارد. دولتها ملاحظات خاص خودشان را دارند. اما مردمی که به خیابان میآیند چه در حمایت از اسرائیل و چه در محکومیت آن دیدگاههای خودشان را فارغ از منافع، آزادانه مطرح میکنند. اعتراض ها بر اساس وجدان انسانی بیان می شود و با زد و بندهای روابط بین الملل ارتباطی ندارد.
چهره واقعی اسرائیل در این جنگ بیشتر افشا شد. دولتهایی مانند آمریکا آن فشاری که باید بیاورند را اعمال نمیکنند. آمریکا تلاش میکند از خود یک چهره صلحجو بسازد و در قالب رفتاری «Perfection management» یعنی مدیریت ادراک بروز دهد. این بحث در حقیقت یعنی افکار عمومی چطور درباره یک کشور فکر کنند. سازوکارهای مختلفی برای این موضوع وجود دارد. دولتها راهکارهای مختلفی برای پیادهسازی این موضوع ارائه میکنند اما یکی از راههای آن تلاش دولتها برای ایجاد یک چهره «Belding image» است تا در اذهان دنیا مثبت ارزیابی شود.
اکنون اگر آمریکا بخواهد از این حد جنایات اسرائیل حمایت صریح کند برایش آبرویی در دنیا باقی نمیماند. بنابراین تلاش میکند یک چهره مثبت از خود نشان دهد. درعینحال که از حق دفاع اسرائیل میگوید اما این را هم اعلام میکند که نباید مردم غزه کوچانده شوند و یا آنها را نابود کرد.
اگر ایالاتمتحده آمریکا واقعاً میخواست به اسرائیل فشار بیاورد میتوانست کمکهای خود را قطع و یا کم کند. فشار باید جایی آورده شود که تأثیرگذار باشد. چطور ایران را متهم میکنند به روسیه سلاح میدهد تا علیه مردم اوکراین استفاده شود حال اگر آن بد است چطور به یک جنایتکار مانند اسرائیل اسلحه میدهند؟ آیا این مشارکت در جنایت نیست؟
افرادی مانند مکرون و سیاستمداران آلمانی و انگلیسی به خاطر آن جنایت بزرگی که در دوره هولوکاست انجامشده و اروپاییها یهودیان را بیرون کردند و به فلسطین فرستادند یک احساس دین نسبت به آنها دارند و برای خود یک مسئولیت تاریخی قائل هستند. مشارکت غربیها با اسرائیل معنوی است. در انگلیس 500 هزار نفر در حمایت از فلسطین و پایان جنگ به خیابان آمدند. حتی در برلین جمعیتی که به خیابان آمدند بیسابقه بود.
بنده تصور میکنم تلاش غربیها برای آتشبس در غزه جدی نیست و آنها طرحی که قابلاجرا باشند ندارند.
تشکیل دو دولت در فلسطین ظاهر خوبی دارد اما قابلیت اجرا ندارد. اولاً جناح تندرو اسرائیل با این طرح مخالف است و دلایل خود را دارد. آنچه که میخواهد اجرا شود یک مانع بزرگ دارد و آنهم 700 هزار شهرکنشین در کرانه باختری است. این سرزمین بر اساس نظر سازمان ملل متعلق به فلسطین است اما اسرائیل در آنجا شهرکسازی کرده است. اگر امروز بخواهند طرح دو دولتی را اجرایی کنند این 700 هزار نفر به کجا بروند؟
بنابراین باید طرحی ارائه شود که قابلیت اجرایی داشته باشد و اسرائیل مجبور به اجرای آن باشد. کشورها بهجای اینکه به دنبال یک طرح باشند به دنبال کوچ دادن اجباری مردم فلسطین به سمت مصر و اردن هستند.
دنیا وقیح شده و میخواهد عده زیادی از مردم عادی را به کوچ اجباری تحمیل کند تا فرزند نامشروع خودشان در خاورمیانه زندگی کنند. همانطور که فلسطینیها باید دولت تشکیل دهند یهودیها هم باید دولت داشته باشند اما بحث این است که چطور باید این اجرا شود. در شرایط فعلی این پیشنهاد امکان اجرایی ندارد. بنابراین در شرایط فعلی اولویت پایان دادن به خونریزی و جنگ در غزه است.
رفت آمدهای سیاسی به قطر و منطقه خاورمیانه صرفاً برای گزارش دادن دولتهای غربی به افکار عمومی دنیاست.