نظر شما درباره هدف رشد 8 درصدی در اقتصاد چیست؟آیا این پتانسیل در اقتصاد کشور ما وجود دارد؟
ابتدا باید گفت که رشد 8 درصدی یا بر مبنای یک برنامهریزی شکل میگیرد یا روند موجود به عدد 8درصد میرسد و یا این میزان رشد یک هدف تعیین میشود.پرسش این است که چرا 4 درصد نه؟چرا 10 درصد نه؟در اقتصاد ایران تجربه 6 درصد و 8 درصد وجود داشته البته تجربه رشد منفی هم وجود داشته است.بنابراین رسیدن به ارقامی که پیشازاین تجربه آن وجود داشته امر محالی نیست.
رشد 8 درصد نامعقول و دستنیافتنی نیست.اما باید بررسی شود تعیین این میزان رشد بر مبنای یک برنامهریزی است و یا صرفاً یک هدفگذاری اقتصادی.ازنظر تولید ملی یا تولید ناخالص داخلی ما تا پیشازاین به رشد 8 درصد دستیافته بودیم.
اینکه چگونه باید به این رشد دوباره دست پیدا کرد این است که یا باید ظرفیتهای خالی احیا شوند و نیاز ارزی آنها تأمین و یا یک ظرفیت جدید ایجاد شود.
به نظر بنده در شرایط کنونی نیازی به ایجاد ظرفیت جدید وجود ندارد همان پروژههای قبلی که روی زمینمانده باید احیا شود و منابع مالی آنها برای بهرهوری تأمین گردد.اقتصادی که در رکود رفته یعنی بخشی از ظرفیتش تعطیل شده بنابراین با احیای این ظرفیت میتوان به اعداد قبلی دست پیدا کرد.
برای تأمین نیاز ارزی واحدهای تعطیل شده، دولت باید اقدام کند و با توجه به شرایط خوبی که دولت دارد این کار دور از انتظار نیست.به نظرم ظرفیت تولید نفت قرار است افزایش پیدا کند و در بخش صنعت خطوطی که خوابیده است دوباره احیا شود.
همینکه منابع ارزی و ریالی توسط وامهای بانکی تأمین شود رشد 8 درصدی رخ میدهد.موتور پیشران رشد 8 درصدی تأمین ارز تولیدکنندههاست.برای ژاپن و آمریکا رشد 8 درصد که هیچ رشد 4 درصد هم سخت است.زیرا این کشورها زیر ظرفیت کار نمیکنند بلکه برای رشد 4درصدی باید ظرفیت ایجاد کنند.
برای کشوری که در رکود بوده رسیدن به رشد 8 درصد کار سخت و پیچیده نیست.سؤال این است که دولتها تا چه میزان به قول خود برای تأمین نیاز ارزی تولیدکننده عمل میکنند؟این نکات است که میتواند هدفگذاری را تأمین کند یا نکند.
باوجود تحریم آیا دولت میتواند نیاز ارزی را تأمین کند؟
به نظر بنده بله دولت میتواند.دولت با تلاش برای آزادی سازی پولهای بلوکهشده و انتقال ارز به کشور نشان داده می تواند این نیاز را تأمین کند.تنها موردی که وجود دارد تعهد به برنامه و برنامهریزی است.باید پرسید که سازمان برنامه و بانک مرکزی تا چه میزان به تعهدات خود عمل میکنند.
شما شرایط پیش روی تورم را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عقیده من نمیتوان انتظار داشت که تورم کاهش پیدا کند.بنده دلیلی برای تورم در این کشور نمیبینم.تورم مانند بارندگی آمده و تمامشده است.تورم به خاطر مسائل تحریم ، نرخ ارز و رشد نقدینگی اتفاق افتاده است.امسال دیگر دلیلی برای افزایش تورم وجود نداشته است.مگر نرخ ارز تغییر کرده که تورم آبان ماه 45 درصد شده است؟نه تحریم سنگین شده و نه مواد اولیه نایاب شده است.
باید به این موضوع رسیدگی شود که چرا وقتی قیمت کالاها در برخی مقاطع بالا میرود دیگر پایین نمیآید؟این موضوع مربوط به عدم نظارت دولت است.به نظر میآید تنها دلیل تورم فعلی چاپ پول دولت برای تأمین کسری بودجه است در غیر این صورت دلیل دیگری وجود ندارد.
طبق قانون بانک داری جدید بانک مرکزی اختیارات تازهای گرفته که میتواند جلوی چاپ پول را بگیرد بنابراین موظف است این را انجام دهد.باید دید آیا بانک مرکزی جلوی این عامل تورم را میگیرد یا خیر.بهطورکلی میتوان گفت عدم تعهد دولتها به قولی که میدهد یکی از مشکلات اساسی است.شرط لازم برای رسیدن به یک شرایط نسبتاً مطلوب اقتصاد رعایت برنامهریزی است که خود دولتها انجام میدهند.دولت باید روی حرفش بایستد.