مهدی اسماعیلتبار- نویسنده و روانشناس
انسان سهگانهای دارد که شامل جسم، فکر و روان اوست. سلامت کلی انسان نیز در گروی امنیت و سلامت این ابعاد است. هر فرد ایرانی در طول سالهای اخیر و با ظهور شبکههای اجتماعی، تجربیات تازه و جدیدی را در زندگی و خانواده کسب کرده است؛ البته شاید برخی از این تجربهها خوشایند نبوده و آسیبهای روانی را برای او در پی داشته. «خودکشی یا مرگ خودخواسته» را میتوان یک مثال مهم برای این واقعیت در نظر گرفت. ما هرگز بهاندازه ۱۰ سال گذشته خبر مرگ خودخواستهٔ مثل مجری، بازیگر، خبرنگار، دانشآموز و ... را نشنیده بودیم.
*انسان موبایلی، برده شبکههای اجتماعی
اکثر مشکلاتی که جامعه با آن دستوپنجه نرم میکند، در وهله نخست به «ورودی اطلاعات» شهروندان و خانوادهها برمیگردد؛ جامعه در طول شش ماه گذشته، بالاترین نرخ طلاق در تهران و مشهد داشته است. افراد باهدف طلاق و جدایی با یکدیگر ازدواج نمیکنند، پس از امنیت روانی صحبت میکنم. دیدگاه من این است که منشأ بخشی از این اتفاقات، وابسته به ورودی اطلاعات به ذهن ماست.
بخشی از این مصائب و مشکلات هم مربوط به موبایلی شدن شخصیت افراد است؛ «انسان موبایلی» تحرک کمتری دارد و برای دستیابی به هر چیزی کمتر درجا میزند. این مفهوم بر گروهی اطلاق میشود که ورودی تمام دیتا و اطلاعاتشان از شبکههای اجتماعی است، این شبکهها به افکار و اعمال انسان جهت میدهند و بهنوعی فرد را برده خود میکنند.
بخش دیگر ناشی از عدم تأمین «امنیت روانی» در جامعه است. صدها کشور در دنیا وجود دارند، اما آیا مراکز آموزشی کشورهای دیگر هم بهاندازه مدارس و دانشگاههای ایرانی با حاشیه و بحران روانی و امنیتی مواجه بودهاند؟
*فهم جمعی
مقصود من از این گفتوگو رسیدن به آن راهکار است. بهعنوانمثال، من بهواسطه مشکلی که برایم پیشآمده و حتی جنبه عمومی هم دارد، میخواهم شهردار تهران را ببینم، اما این امکان برای من فراهم نمیشود.
*رابطه ترس و مشکلات
همانطور که یک فرد در مواجهه با یک مارسمی، سعی میکند محل حادثه را ترک کرده و فرار کند، میتوان نتیجه گرفت که فرار نتیجه ترس است.
«این ترس به همان ورودی اطلاعات برمیگردد. در خانواده و مدرسه گاه فرزند یا دانشآموز در آن محیط بهاجبار تن به رعایت قانونی میدهد که اعتقادی به آن ندارد، اما در خارج از محیط آن عمل را انجام نمیدهد چون باور او چیزی دیگری است. باور هم یکشبه برای فرد به وجود نمیآید.»
*نقش استرس در امنیت روانی
«باور به شبکههای اجتماعی بسیار هولناکتر از یک جنگ فیزیکی است. حجم انبوهی اطلاعات وارد ذهن ما شده که امنیت و سلامت روان هر فرد را به طرق گوناگون تهدید میکند. باید توجه داشت نشاط اجتماعی قبل از اینکه فرد به آشتی شخصی با خود برسد، ممکن نیست.»
وقتی شرایط اجتماعی اینچنین است، اعتماد و صداقت کاهش پیدا میکند ما باید به فکر باشیم و برنامهریزی کنیم؛ مثلاً ساعت استفاده از موبایل را کنترل کنیم. موبایل واقعیتی است که بر تمام ابعاد زندگی تأثیر میگذارد و ما این مفهوم را نتوانستیم به فرزندان خود منتقل کنیم. فرزندان امروز ما با دیدن فیلمهای موجود در شبکههای اجتماعی [اصطلاحاً] فیلم شدهاند.
*چه باید کرد
۱-فضای مجازی را درک کنیم
۲-قبول کنیم بخشی از مشکلات امروز جامعه به مدیران برمیگردد. در خانواده هم همینطور است؛ من بهعنوان یک متخصص، مشکلی را در نوجوانان و نوجوانان ندیدهام که به پدر و مادر و افراطوتفریط آنها برنگردد. در خانوادههای ما معمولاً پدر میشود رهبر و مادر هم انگار نقش رئیس دولت را ایفا میکند و هردو با بهکارگیری سیاستهای غلط، فرزند را بهاشتباه تربیت و بزرگ میکنند.
منبع: خبرآنلاین