ستاره صبح - مصطفی فروغی: مشکلات خرد و کلان مردم به‌ویژه جوانان روزبه‌روز بیشتر می‌شود و دست‌اندرکاران حکومتی هم درگذشته و حال نه‌تنها نتوانسته‌اند از بار مشکلات بکاهند، آنها یا توجه ندارند یا اینکه توجه دارند ولی از پذیرش واقعیت‌ها امتناع می‌ورزند. جهان امروز نسبت به دهه‌های قبل تفاوت اساسی و معنادار کرده است. ذائقه افراد جوامع به‌ویژه جوانان نسبت به گذشته تغییر ماهوی کرده و بسیاری از افراد به لحاظ فکری به‌جای اینکه به سرزمین خاص تعلق داشته باشند یا نسبت به آن تعصب بورزند، خود را شهروند جهان‌شمـول می‌بینند و به دلیل رشـد وسایل ارتباط‌جمعـی و شبکه‌ای شدن جوامـع بشـری، عموم افراد جامعه به‌ویژه نخبگان با بهره‌گیری از قاعده هزینه-فایده حساب می‌کنند که زندگی و آینده‌شان در ایران بهتر تأمین می‌شود یا در دیگر کشورها. متأسفانه تب مهاجرت آن‌هم به‌سوی کشوری غربی به‌ویژه کانادا و امریکا بالاست. شگفت اینکه با توجه به اتحاد استراتژیکی که ایران با شرق به‌ویژه روسیه و چین دارد قبله آمال جوانان، نخبگان دانشگاهی غرب است نه شرق. به همین دلیل مقابل سفارت‌خانه‌های غربی صف مهاجرت دیده می‌شود اما مقابل سفارت‌خانه‌های چین و روسیه نخبه ای برای مهاجرت دیده نمی شود. جامعه شناسان، روانشناسان، اقتصاددانان و سیاسیون بر این عقیده‌اند که وقتی جوان احساس می‌کند آینده خوب پیش رو ندارد و یا در جای دیگر از احترام بیشتر برخوردار است، حقوق درآمد بهتر دارد و مهم‌تر اینکه در زندگی شخصی او دخالت نمی‌شود به این نتیجه می‌رسد که از کشور برود. این اتفاق در حالی در کشور افتاده که در دنیای مدرن سرمایه انسانی (Human Capital) بزرگ‌ترین مؤلفه برای توسعه به‌حساب می‌آید. خروج نیروی انسانی که با پول نفت و مالیات ایرانی ها آموزش‌دیده و تخصص کسب کرده‌اند برای حال و آینده کشور یک خسارت جبران‌ناپذیر است.گزارش پیش رو به این موضوع می پردازد: