پیش بینی شما از آینده قانونی که توسط 11 نفر برای جامعه ای 85 میلیون نفری تصویب خواهد شد چیست؟
اجرای قانون حجاب تنش های اجتماعی ایجاد می کند و نتیجه نمی دهد. حاکمیت توان اجرای این قانون را نخواهد داشت. حکمی که در پستوی کمیسیون به دور از نقد و بررسی بریده شود، در کف جامعه 85 میلیونی قابلیت اجرا نخواهد داشت.
اگر بخواهیم بر آن چه که در کمیسیون به تصویب رسیده، برابر با مقرراتی که در قانون گذاری مجلس وجود دارد، شان و مقامی قائل شویم؛ باید گفت این مصوبه شان و منزلتی در جامعه نخواهد شد.
مصوبه نمایندگان با ماهیت و ترتیبات قانون گذاری مغایر است و به شان قانون گذاری بی احترامی شده است.
مردم بر مبنای خصوصیات اجتماعی شان خود را موظف به عمل به معروفاتی می دانند و از اصولی تبعیت می کنند ولی قانون عفاف و حجاب مردم و جامعه را ندیده است.
قانون را با رعایت آنچه که به آن اعتبار می بخشد می نویسند. اگر اعتبار را از مصوبات مجلس بگیریم قوانین در اجرا با مشکل روبرو خواهند شد و مصوبه عفاف و حجاب از این دسته است.
کشور پیش از این هم مقررات حجاب داشت. دیدیم که کار به کجا کشید؟!
از منظر یک حقوقدان در بررسی اشکالات این قانون چه مواردی را برجسته می بینید؟
چنین قانونی به عده ای در ارگان ها و به ضابطین قضایی اختیاراتی اضافی می دهد بدون اینکه بررسی شود آیا این فراد صلاحیت چنین اختیاراتی را دارند یا نه؟!
به سمتی می رویم که اختیاراتی بیش از اندازه به افراد داده شود درحالیکه دستگاه های نظارتی قادر به کنترل و نظارت مستمر بر این افراد نیستند.
این اختیارات قانونی در جامعه امروز مشکل ایجاد خواهد کرد و تنش ایجاد می کند
وقتی از حجاب زنان و دختران صحبت میشود از نیمی از جمعیت کشور حرف می زنیم. آیا قانون عفاف و حجاب ضابطین قضایی و افرادی در ارگان ها و ادارات را در برابر جمعیتی بزرگ قرار نمی دهد؟
وقتی نوع پوشش فردی را به صورت یک جرم با مجازات تعریف می کنیم از جرمی مثل دزدی حرف نمی زنیم که مجرم سعی می کند خود را پنهان کند، تعداد این مجرمین در سطح شهر کم است و سعی می کنند با ضابطین روبرو نشوند و یا در حال ارتکاب به جرم دستگیر نشوند، ولی در مورد حجاب نیمی از جامعه بانوان هستند و در آزادانه در جامعه تردد می کنند و در جامعه این پذیرش وجود ندارد که فرد بی حجاب یا بد حجاب مجرم است. دستگیری زنان و دختران مطابق این قانون می تواند در جامعه امروز واکنش برانگیز و تنش آفرین باشد.
در دهه 60 اختیارت زیادی به افراد خاص و ضابطین داده شد تا جاییکه حتی پای اختلافات خانوادگی هم به کوچه و خیابان کشید و هر کسی با دیگری خصومتی داشت او را ضد انقلاب معرفی می کرد.
اجرای قانون عفاف و حجاب می تواند ما را به شرایطی برگرداند که اگر کسی با دیگری مشکل داشت به حجاب وی گیر دهد. این یکی از عارضه های اجتماعی این قانون است.
قانون عفاف و حجاب اصول اساسی حقوق جزای عرفی و اسلامی را نقض کرده است. به خاطر کسی که حجاب را رعایت نمی کند، طبق این قانون کسب و کار دیگری را می بندند. در این قانون ظرفیت های عجیب و غریبی برای عصبی کردن جامعه ایجاد کرده ایم.
تاریخ حقوق و جزا ترتیباتی را گذرانده و تحولاتی را سپری کرده است. تمدن بشری از روزی که یک نفر جرمی مرتکب می شد و قبیله ای را به جایش مجازات می کردند گذشته است. اگر کسی تخلفی می کند فقط خود او باید مجازات کرد.
در قانون بحثی به عنوان تناسب جرم و مجازات وجود دارد. در قانون عفاف و حجاب تناسب جرم و مجازات را نادیده گرفته است. اگر مجازات با جرم متناسب نباشد مجرم در نگاه مردم به قهرمان تبدیل می شود نه یک خلافکار، عتصر ضد اجتماعی یا یک هنجار شکن! بگیر و ببند، جریمه های سنگین، پلمپ کردن کسب و کار ها، توقیف وسیله نقلیه و... منجر خواهد شد که از نظر افکار عمومی مجرمین به شکل قربانی دیده شوند نه یک خلاف کار. زیرا مجازات در این قانون متناسب با عملکرد فرد نیست.
امروزه در برخی از جرایم گذشت می شود و در مجازات برخی از جرایم حبس زدایی کرده ایم. اگر کسی در خیایان فریاد بزند و شیشه مغازه ای را بشکند با وجود اینکه رفتارش بر هم زننده نظم اجتماعی است، نهایتا به جریمه ای معادل دو برابر شیشه ای که شکسته است محکوم می شود، اما در مقابل در قانون عفاف و حجاب برای دیدن شدن مچ پا جریمه چند میلیونی تعیین شده است. این آشفتگی ها به نظام قانونی و قضایی کشور صدمه می زند.
قانون عفاف و حجاب از منظر عدالت قضایی چه جایگاهی دارد؟ آیا شورای نگهبان این قانون را خواهد پذیرفت؟
عدالت ما را به سمت تعادل می برد. اگر به دنبال اجرای عدالت هستیم باید بدانیم که این قوانین تعادل جامعه را به هم می زند. واکنش کیفری و مجرم دیدن مردم در موضوعی مثل حجاب ناعادلانه است.
احتمال دارد شورای نگهبان ایراداتی بر این لایحه بگیرد و در مواردی مجازات ها از جمله جرایم نقدی را کاهش دهد. اما در نهایت این قانون با فشار طیف تندرو تصویب خواهد شد.
اگر نمایندگان مجلس نماینده اکثریت ملت باشند، چنین قوانینی از مجلس بیرون نمی آید. قانون عفاف و حجاب اقلیت تندرو را راضی می کند.
قانون گذاران معمولا تحت تاثیر هیجانات هستند. روزی چند نفر کفن پوش جلوی مجلس اجتماع می کنند و برای موضوعی رای می گیرند. زمانی دیگر دسته ای روبروی مجلس تحصن می کنند و برای قانونی دیگر رای می گیرند.
ولی چنین قوانینی در اجرا اثر گذاری ندارد چون بار هیجانی و تبلیغی آن بیشتر است. ضرورت تصویب یک قانون باید ابتدا در جامعه احساس شود و سپس با تحقیق و بررسی کارشناسی و استفاده از نظر متخصصین در کمیسیون ها به بلوغ برسد و تصویب شود.