پیمان مولوی، دبیر انجمن اقتصاددانان ایران در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به تغییر بازیگران بازار سرمایه ایران در سال ۹۹ نسبت به سالهای قبل گفت: «در سال ۹۹ شاهد ورود حجم زیادی از افراد حقیقی به بازار سرمایه بودیم که با رویکردهای متفاوتی وارد بازار شدند. یکی موتورسیکلت خود را فروخت، یکی اجاره خانه خود را آورد، یکی برای خرید خانه وام گرفت و... و هرکدام بخشی از سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کردند و همه این موارد ناشی از خطای تکرار است. ازآنجاکه اکثر این افراد در حوزه سرمایهگذاری در بورس آشنا نبودند، فکر میکردند تا ابد رشدهای عجیبوغریب تابستان ادامه داشته باشد. به همین دلیل ریسکهای زیادی کردند و این ریسکها بدون شناخت از محیط بازار سرمایه و بهطورکلی محیط اقتصاد ایران بود. بسیاری از این افراد اگر بخواهند در حوزههای کوچکتر خرید و فروشی انجام بدهند پرس و جوی زیادی میکنند، اما بهواسطه تبلیغات دولت بهراحتی پول خود را وارد این بازار کردند. گرچه این بزرگترین اشتباه از سوی سیاستگذاران اقتصاد بود. به نظر من دعوت از مردم برای ورود به بورس و بیان حمایت از آن، اشتباه بود زیرا ناخودآگاه بورس را برای مقاصدی که در کوتاهمدت میخواست از آن استفاده کند بدون ریسک جلوه داد و مردم سرمایههای خود را به بورس آوردند.»
سلب اعتماد مردم
وی همچنین در ادامه خاطرنشان کرد: «گرچه واقعیت این است که دولتها هرجایی از دنیا چیزی را اعلام کنند بسیاری از افراد اعتماد میکنند؛ اما در ایران بعد از ایجاد اعتماد، با جهشهای ناگهانی و ریزش یکباره شاخص بورس، این اعتماد کاملاً سلب شد. از زمانی که بازارها به سمت نزول حرکت کردند شیبی ملایم را به سمت بالا داشتیم. بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همه منتظر بودند که ببینند چه اتفاقی میافتد. در این شرایط عدهای میگویند تحریمها روی ما فشار نیاورده و برای ما نعمت بوده است. این در حالی است که بخش بزرگی از مردم و صاحبان کسبوکارها تحتفشار بوده و هستند. از طرفی باید دانست که جنس رشد و نزول در بازار سرمایه متفاوت است. جنس نزول این است که سهامدار شاهد است که بین دولت و مجلس بر سر بودجه کشور تضادی حکمفرماست، او شاهد است که تورم وجود دارد و نقدینگی تولید میشود. او با چشم خود میبیند که تحریمها پابرجاست و درآمدهای ارزی ممکن است سال آینده نباشد، او میبیند که ریسک انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد، او میبیند که صادرات غیرنفتی نسبت به دورههای مشابه قبل دچار مشکل شده است و... . بنابراین ریسکهای انباشته او را مجاب میکند که سریعتر بتواند از این بازار خارج شود. درنتیجه این روند ادامهدار خواهد بود.»
شرایط رشد پایدار
مولوی در ادامه به شرایط رشد پایدار بورس اشاره و تصریح کرد: «زمانی میتوانیم به رشد پایدار بازار سرمایه امیدوار باشیم که خبر خوبی در مورد رشد اقتصادی، برداشته شدن تحریمها و کاهش اختلافات و تضادهای سیاسی بشنویم؛ اما به نظر میرسد که تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1400، این فضای مبهم همچنان ادامه داشته باشد. هنگامیکه کلیات بودجه ۱۴۰۰ در مجلس رد شد، این تصمیم عجولانه و نسنجیده نمایندگان مجلس یازدهم فضای تعلیق را در اقتصاد ایجاد کرد، و باعث شد افراد محافظهکارتر شوند و تأثیر آن را در بازارهای مختلف به چشم خود دیدیم. تأثیر رد کلیات بودجه در بازار بورس با خروج خود را نشان میدهد، در بازار دلار و طلا خود را با خرید نشان میدهد. در بازار بورس این تأثیر به این شکل است که مدیرعامل شرکتهای حقوقی به دنبال بازده هستند و سعی میکنند ریسکهای خود را به حداقل برسانند. به همین دلیل صحبت از رد بودجه، فشار روانی زیادی را بر اقشار حقیقی وارد کرد و آنها هم این ریسک را درک کردند و کاملاً به آن واکنش نشان دادند که هنوز هم تبعات آن ادامه دارد».
هدایت نقدینگی به بورس
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در پایان گفت: «این روزها افت شاخص کل بورس برای بسیاری از سرمایهگذارانی که بهتازگی وارد این بازار شدهاند، نگرانی ایجاد کرده است؛ بااینحال دلایلی که باعث رشد بازار بورس شده بودند، هنوز پابرجا هستند. به لحاظ بنیادی، افزایش نقدینگی، رشد تورم، افزایش پایه پولی و کسری بودجه دولت عواملی هستند که موجب خواهند شد بازارها رو به رشد باشند؛ بازار سرمایه هم جزئی از این بازارهاست و از همین قاعده تبعیت میکند. بنابراین پیشبینی میشود در آینده نزدیک مجدداً شاهد روند صعودی شاخص کل بورس باشیم؛ مگر اینکه اخبار و اتفاقات جدید سیاسی و اقتصادی بازار را تحت تأثیر قرار دهند. تقریباً از ابتدای سال 1398 پیشبینی میشد که تمامی بازارها رشد داشته باشند، اما بازار سرمایه که در سال گذشته بازدهی زیادی ارائه کرده بود، شاهد آن بودیم که علاقه مردم به ورود و سرمایهگذاری در بورس بیشتر شد. از طرفی تأکید و تمایل بیشتر دولت به هدایت نقدینگی سرگردان در بازارها به سمت بازار بورس باعث شد نقدینگی بیشتری به سمت بورس حرکت کند. البته در مقایسه با سایر کشورها بهخصوص کشورهای درحالتوسعه، درصد کمی از دارایی مردم ایران به بازارهای مالی واردشده است. مردم ایران نیز بهمرور در حال طی کردن این مسیر هستند و باتجربه بیشتر به اینسو حرکت خواهند کرد. از طرفی میتوان گفت بازارها مملو از تغییر هستند و هرروز شاهد افتوخیز قیمتها هستیم. عوامل محرک مختلفی ازجمله موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، کرونا و... میتوانند بر روی قیمتها تأثیر بگذارند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که بازارها همواره در شرایط ثبات و رو به بالا باشند. این جزئی از ذات بازارهاست و عوامل بنیادین هستند که تعیینکننده سمتوسوی حرکت قیمتها هستند.»
سود و زیان طبیعی
مصطفی حقیقی، فعال ارشد بازار بورس نیز در ارتباط با اعتراض سرمایهگذاران بورس به ستاره صبح گفت: «باید دانست که سود و زیان، طبیعت بورس است اما گروهی که در زمان روند صعودی شاخص و قیمتها وارد این بازار شدند، در افت شاخص زیان فاحشی دیدند و این باعث شد تا بسیاری از این افراد با زیانهای سنگین از این بازار خارج شوند. این روزها بازار دچار یکروند فرسایشی شده که باب طبع تعداد زیادی از سهامداران جدید بازار سرمایه نیست. البته سرمایهگذاران باید بدانند که شرایط اخیر بازار بهتر از چند ماه گذشته و اواخر تابستان است. در ماههای ابتدایی سال استقبال مردم و ورود نقدینگی قابلتوجه، باعث رشد هیجانی و حبابی شاخص کل و قیمت سهام شد، بسیاری از افراد در آن دوران خانه، خودرو، طلا و بسیاری از داراییهای خود را برای ورود به بازار سرمایه فروختند که برای این گروهها گرفتاریهایی ایجاد شد و بسیاری از این افراد دچار زیان شدند.»
مهمترین عامل افت شاخص
وی بابیان اینکه ذات و ماهیت بازار سرمایه، سود و زیان است، افزود: «این اتفاقات به دلیل رفتار اشتباه گروههای تازهوارد بود، سودهای اولیه و ابتدای سال به مذاق این افراد شیرین میآمد، اما تحمل زیان را نداشتند و در بدترین شرایط از بازار خارج شدند. این گروه هیجانزده و بیتجربه سهام خود را در بالاترین قیمت خرید کردند و در پایینترین قیمت فروختند که به دلیل بیتجربگی و ناآگاهی این افراد بود. اصل فعالیت در بورس این است که در صف فروش و پایینترین قیمت بخرید و در صف خرید و بالاترین قیمت بفروشید. هنوز هم افرادی از باقیمانده این گروه در بازار با ریزش بازار بیدلیل اقدام به فروشهای بیمنطق و بهدوراز تحلیل میکنند و این رفتار در ماههای اخیر همچنان تکرار میشود. این در حالی است که هنوز بازار سرمایه مطلوبیت بالایی دارد. میتوان گفت مهمترین عامل شاخص ریزش بورس عملکرد نسنجیده مشتریهای جدید در بازار سرمایه است.»
توصیه به تازهواردها
حقیقی همچنین توصیههایی برای افراد تازهوارد داشت و گفت: «این افراد چنانچه اطلاعات کافی ندارند، باید به سبدگردانها و صندوقها مراجعه کنند، زیرا در این تشکیلات کارشناسان با تحلیل و بررسی، بهترین سهام را خریداری و در زمان ریزش بازار هم افت کمتری دارند. بازار سرمایه یک بازار تخصصی است، روزانه ابزارهای جدید وارد این بازار شده و تخصصیتر میشود، در این شرایط باید همگام با بازار سرمایه اطلاعات خود را باید افزایش داد، یا بهوسیله تشکیلات تخصصی مانند صندوقها و سبدها وارد بازار شد تا بتوان ریسکهای سرمایهگذاری را پوشش داد. از طرفی باید دانست که ذات بورس بر معاملات آزاد و بر اساس عرضه و تقاضاست و چنانچه دخالتهای برخی مسئولان اجرایی شود، ماهیت بازار سرمایه زیر سؤال میرود. بازاری که قیمتگذاری دستوری داشته باشد، امکان رقابت ندارد و بازاری که رقابت در آن نباشد، بورس نیست، بنابراین سهامداران باید به سرمایهگذاری بلندمدت در بورس فکر کنند، زیرا با این رویکرد از خریدوفروشهای هیجانی در بازار خودداری خواهند کرد و دیگر بسیاری از اتفاقاتی که اکنون در معاملات بورس ایجادشده است را شاهد نخواهیم بود.»