نشست سهجانبه نمایندگان ایران، روسیه و چین در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از اجلاس شورای حکام، نشاندهنده اهمیت همگرایی قدرتهای مستقل در برابر فشارهای غرب است. این نشست با هدف هماهنگی مواضع درباره برنامه هستهای ایران برگزار شد و بار دیگر تأکید شد تنها راهحل پایدار برای اختلافات، گفتوگو بر پایه احترام متقابل است.
ایران با اتکا به همکاریهای راهبردی با روسیه و چین، میتواند از حقوق مشروع خود در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای دفاع کند. در شرایطی که برخی کشورهای غربی تلاش دارند پرونده هستهای ایران را سیاسی کرده و از آن بهعنوان ابزار فشار استفاده کنند، همراهی دو عضو دائم شورای امنیت با ایران، وزن دیپلماتیک کشور را افزایش میدهد. این همگرایی نه تنها مانع یکجانبهگرایی غرب میشود، بلکه پیام روشنی به جامعه بینالمللی دارد: ایران تنها نیست و در کنار قدرتهای بزرگ، مسیر خود را ادامه خواهد داد.
از منظر راهبردی، چنین نشستهایی میتواند زمینهساز تقویت دیپلماسی چندجانبه و ایجاد جبههای مشترک در برابر زیادهخواهی آمریکا و متحدانش باشد. ایران با بهرهگیری از این حمایتها، قادر خواهد بود ضمن حفظ استقلال و حقوق هستهای خود، فشارهای سیاسی و اقتصادی را مدیریت کرده و مسیر توسعه علمی و فناوری را ادامه دهد.
قالیباف: تغییرات فردی، سلطه آمریکا را پایان نمیدهد
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی تلویزیونی در پاکستان با اشاره به انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک، تأکید کرد انتخاب یک فرد در آمریکا نمیتواند ساختار سلطه و ظلم این کشور و اسراییل را تغییر دهد. او در پاسخ به پرسشی درباره انتخاب زهران ممدانی گفت: هرچند این انتخاب بازتابی از تغییر افکار عمومی در آمریکا و افزایش حمایت از فلسطین است، اما سیاستهای کلان واشنگتن همچنان بر پایه حمایت از اسراییل و فشار بر ملتهای مستقل بنا شده.
تحلیل این موضع نشان میدهد تغییرات فردی در ساختار سیاسی آمریکا، هرچند نشانهای از تحول اجتماعی در آن کشور باشد، نمیتواند جایگزین مقاومت ملتها شود. قالیباف با اشاره به نظرسنجیهای معتبر که از پیشی گرفتن طرفداران فلسطین در آمریکا خبر میدهند، تأکید کرد که این تغییرات نتیجه عملکرد ترامپ و نتانیاهو در جنگ غزه و ایران است. با این حال، تا زمانی که سیاستهای سلطهگرانه آمریکا ادامه دارد، تنها راه مقابله، انسجام و ایستادگی امت اسلامی است.
ادعای ترامپ درباره درخواست ایران برای رفع تحریمها
اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایران خواستار لغو تحریمهای آمریکا شده، بیش از آنکه بازتابدهنده واقعیت دیپلماتیک باشد، نشانهای از بهرهبرداری تبلیغاتی او از موضوع ایران است. ترامپ در ضیافت شام با سران آسیای مرکزی مدعی شد که ایران درباره امکان رفع تحریمها پرسوجو کرده است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده تنها در چارچوب احترام متقابل و لغو واقعی تحریمها حاضر به گفتوگو خواهد بود و هیچگاه از موضع ضعف وارد مذاکره نمیشود.
تحلیل این موضع نشان میدهد ترامپ در شرایطی چنین ادعاهایی را مطرح میکند که فشار تحریمها و جنگ ۱۲ روزه با اسراییل، نهتنها ایران را تضعیف نکرد بلکه قدرت بازدارندگی و توان پاسخگویی ایران را به نمایش گذاشت. واکنش موشکی و پهپادی ایران به تجاوزات اخیر، نشان داد که تهران در برابر فشارها عقبنشینی نمیکند. از سوی دیگر، طرح چنین سخنانی از سوی ترامپ را باید در چارچوب اهداف انتخاباتی و مدیریت افکار عمومی آمریکا ارزیابی کرد. او میکوشد خود را سیاستمداری منعطف و آماده مذاکره معرفی کند، در حالی که سیاستهای خصمانه واشنگتن همچنان ادامه دارد. واقعیت این است که ایران تنها زمانی وارد گفتوگو خواهد شد که لغو عملی تحریمها و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران در دستور کار قرار گیرد.
دیپلماسی هستهای؛ مسیر باز میان ایران و آمریکا
گزارش اندیشکده کارنگی نشان میدهد با وجود توقف مذاکرات ایران و آمریکا و وقوع جنگ ۱۲ روزه، مسیر دیپلماسی هستهای بهطور کامل بسته نشده. ایران با کاهش لحن درباره خروج از معاهده NPT و ادامه گفتوگو با اروپا و آژانس، همچنان بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای پایبند است. در مقابل، آمریکا باید از سیاستهای حداکثری خود دست بردارد؛ زیرا مطالبه «صفر غنیسازی» و برچیدن کامل برنامه هستهای ایران نهتنها غیرواقعی است، اعتمادسازی را ناممکن میسازد.
کارنگی پیشنهاد میکند که واشنگتن و تهران برای بازگشت به میز مذاکره باید چرخه اجبار و تهدید را بشکنند، درباره قالب مذاکرات به اجماع برسند و در موضوعات کلیدی مانند سطح غنیسازی و ذخایر اورانیوم مصالحه کنند. ایران در طرحهای خود بر توافقهای مرحلهای و اعتمادساز تأکید داشته، در حالی که آمریکا به دنبال توافق جامع بوده است؛ همین اختلاف رویکرد، مانع اصلی پیشرفت مذاکرات بوده است.