گروه اقتصاد: بابک زنجانی به دلیل بدهی «دو میلیارد ۸۰۰ میلیون دلاری» به وزارت نفت حکم اعدام و حبس گرفت. رئیس قوه قضاییه اعلام کرده که این بدهی پرداختشده اما معلوم نیست که این پول به خزانه بازگشته یا خیر؟ زنجانی مانند مسولان و مدیران بانک آینده که میلیاردها تومان به خودشان و اعضای هیت مدیره وامهای میلیاردی دادند و بازپرداخت نکردند و درنهایت بار ضرر و زیان بانک را به دوش بانک ملی انداختند و وقتی غرق در بدهی شدند این بدهی را مثل ادغام 5 بانک .... به بانک سپه منتقل کردند و آن بانک را ناتران کردند. این تراژدیهای مالی باعث شده بانک سپه و ملی دچار بدهی انباشته شوند. پرسش این است که وقتی رئیسجمهور میگوید ما ارز نداریم، معلوم است ارزها و پولها بارانت به چه ابر بدهکاران پررویی رسیده است که بهجای ندامت اکنون برای کشور خطونشان هم میکشند و برای اقتصاد نسخه می پیچند؟ مسئولیت ضرر و زیانی که این افراد اختلاسگر و مافیا با تورم و گرانی به جیب مردم زدهاند بر عهده کیست؟
برج لوکس «ابرمتنم نفتی»
بابک زنجانی پس از خروج از زندان فیلمهایی را از برج لوکس خود که دفتر شرکت اوست منتشر میکند که برای کشور خطونشان میکشد. بابک زنجانی مردی است که سالها پیش با عنوان «ابرمتنم نفتی» شناخته میشد، اما حالا در هر ماجرای اقتصادی یا حتی اجتماعی، ردپایی از او دیده میشود. از ادعای برداشت میلیاردی از حسابش در پرونده کر سنت از بانکی که البته گفته میشود وجود خارجی ندارد تا ویدیوهای تبلیغاتی از تاکسیهای برقی و حرفهای عجیبش درباره ساخت «نتفلیکس ایرانی»؛ همه اینها بخشی از بازگشت آرام اما پر سروصدای زنجانی به صحنه افکار عمومی برای بازسازی چهرهای است که سال ها همگان او را بالباس زندان و در دادگاه دیدهاند.
طعنه زنجانی به دولت
زنجانی در یک توییت کنایهآمیز نوشت: «خدا را شکر چند تصمیم «اقتصادی» گرفته شده است: چهار صفر از پول ملی حذف خواهند کرد تا تورم کوچک به نظر برسد! «ریال» را «قِران» خواهند کرد تا مردم حس آرامش پیدا کنند! نام «بانک آینده» را «ملی» میگذارند تا نا ترازیاش هم ملی شود! وارد میدان شد.« چند ساعت بعد هم ویدیویی منتشر کرد؛ پشت میز کارش با خودکاری در دست، با ادبیاتی طلبکارانه از «مجسمه طلایی» گفت که گویا قرار بوده از او ساختهشده و مقابل وزارت نفت نصب شود. گفت که میخواسته ایرانمال را بخرد ولی به او نفروخته اند. این نمایش رسانهای با لحن شبیه مدیران تکنوکرات، بیشتر از آنکه تصویر یک متهم با ادعای تسویه بدهیهایش را نشان دهد، یادآور تلاشی ناشیانه برای بازسازی چهرهای است که هنوز سایه سنگین حاشیهسازیهایش بر اقتصاد کشور باقی است.
رابطه زنجانی با بانک آینده
برجی لوکس در ابتدای اتوبان جهان کودک، دفتر فعلی شرکت «دات وان» متعلق به زنجانی است، به گفته منابع بانکی این مکان از املاک بانک آینده بوده است. روایتها میگویند او این ملک را خریداری کرده اما هنوز مبلغ آن را بهطور کامل تسویه نکرده است. حالا که بانک آینده به تاریخ پیوسته و داراییهایش در مسیر انتقال به بانک ملی است، این پرسش مطرح میشود که سرنوشت برج زنجانی چه خواهد شد؟ آیا جزو مطالبات تسویه نشده بانک است یا پروندهاش در قالب بدهیهای این بانک قرار میگیرد؟
زنجانی و جنگ 12 روزه
ماجرا وقتی عجیب میشود که زنجانی در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه غزه مدعی شد همین برج هدف حمله رژیم صهیونیستی قرارگرفته است! بیآنکه توضیح دهد چرا یا چگونه. این ادعا نه از سوی مقامات امنیتی تأیید شد و نه حتی از سوی رسانههای نزدیک به او پیگیری شد. تنها نتیجهاش افزودن یکلایه تازه از ابهام به چهرهای بود که گویا از پیچیدگی روایت لذت میبرد.
خریدار ایرانمال
بانک آینده در سالهای اخیر، خود به نمادی از ناکارآمدی، تخلف و بحران اعتماد در نظام بانکی کشور تبدیلشده بود؛ بانکی که با داراییهای مردم، برج ساخت، ایران مال را علم کرد،شرکت خرید و شبکهای از منافع درهمتنیده ایجاد کرد. حالا با فروپاشی این شبکه، رد برخی از همان منافع به نامهایی چون بابک زنجانی گرهخورده است. شاید وقت آن رسیده باشد که او بهجای سخنرانی درباره شفافیت، توضیح دهد چه نسبتی میان او و این بانک وجود دارد و چرا هر بار که موضوعی مالی در کشور مطرح میشود، نام او دوباره بر سر زبانها میافتد؟
بابک زنجانی اگر حقیقتاً به شفافیت باور دارد، بهتر است ماجرای خرید برج از بانک آینده، نحوه پرداخت یا عدم پرداخت آن، و ادعای عجیبش درباره حمله اسرائیل را با جزئیات روشن کند.