گروه فرهنگ و هنر - پری ثابت: آکادمی سوئدی جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۵ را به لاسلو کراسناهورکایی، رماننویس ۷۱ ساله اهل مجارستان، اعطا کرد. این انتخاب، بار دیگر توجه جهانیان را به ادبیات اروپای مرکزی و زبان پرمایه و پیچیده این نویسنده معاصر جلب کرد. کراسناهورکایی بهخاطر آثاری که در فضایی از وحشت و دلهره آخرالزمانی، قدرت هنر و تأمل انسانی را به شکلی شفاف و بیرحمانه به تصویر میکشند، شایسته این جایزه مهم شناخته شد.
کراسناهورکایی، نویسندهای پساساختارگرا و پستمدرن است که به دلیل سبک منحصر به فرد خود، شامل جملات بلند و پیچیده و روایتهای مالیخولیایی، اغلب با نویسندگان بزرگی چون گوگول و کافکا مقایسه میشود. آثار او نه فقط بازتاب جامعه اروپای مرکزی بلکه بازتابی از بحرانهای انسانی، اجتماعی و فلسفی جهان امروز هستند. این نویسنده با نگاهی دقیق و تاملبرانگیز به شرق آسیا، به ویژه مغولستان و چین، توانسته است جهانی را به قلم بکشد که در آن تاریخ، سیاست و سرنوشت انسانها درهم تنیدهاند.
رمان «تانگوی شیطان» که نخستین بار در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، نقطه عطفی در کارنامه کراسناهورکایی است. این رمان که داستان یک جامعه روستایی در حال فروپاشی را روایت میکند، بهگونهای تیره، پیچیده و تاثیرگذار تصویر میکند که نه فقط خواننده را درگیر میکند بلکه نمایی نمادین از فروپاشی نظامها و بحرانهای انسانی به دست میدهد. فیلم هفت ساعته «تانگوی شیطان» به کارگردانی بلا تار که از این رمان اقتباس شده، نمونهای موفق از همکاری میان ادبیات و سینماست و نشاندهنده قدرت متون کراسناهورکایی در خلق دنیایی فراواقعی و در عین حال ملموس است.
لاسلو کراسناهورکایی که در سال ۱۹۵۴ در دیولا، مجارستان به دنیا آمد، در طول دوران حرفهای خود جوایز متعددی کسب کرده است، از جمله جایزه ملی کتاب آمریکا در سال ۲۰۱۹ برای بهترین کتاب ترجمهشده و جایزه بینالمللی منبوکر در سال ۲۰۱۵. این جوایز نشاندهنده تاثیرگذاری و نفوذ ادبیات او در سطح جهان هستند. یکی از ویژگیهای برجسته آثار کراسناهورکایی، پرداختن به موضوعات آخرالزمانی و ویرانشهری است که با نگاه تیزبین و زبانی شاعرانه به تصویر کشیده میشوند. این ویژگی باعث شده است منتقدان و خوانندگان، او را استادی در خلق جهانی مالیخولیایی و در عین حال واقعی بدانند. این جهان، جهانی است که در آن انسانها در مقابل تقدیر، تاریخ و نیرویی بزرگتر از خود قرار دارند و در تلاش برای یافتن معنا در دل بیمعناییاند. آثار کراسناهورکایی، علاوه بر روایتهای تلخ و پراضطراب، حامل پیامهای عمیق فلسفی و هنری نیز هستند. آکادمی نوبل با اشاره به «قدرت هنر» در آثار او، به نقش مهم ادبیات در ایجاد امید و بازسازی معنای زندگی در مواجهه با بحرانها تاکید کرده است. این رویکرد، پیامی مثبت برای جامعه جهانی در روزگار ماست که در آن بیثباتیهای سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی به دغدغههای روزمره انسانها تبدیل شدهاند.
سفرهای کراسناهورکایی به نقاط مختلف جهان، به ویژه برلین غربی، مغولستان و چین، در شکلگیری جهانبینی و فضای آثار او نقش مهمی داشتهاند. او در سال ۱۹۸۷ برای نخستین بار توانست از مجارستان کمونیستی خارج شود و این تجربهها و آشنایی با فرهنگها و تاریخهای مختلف، به عمق و غنای آثارش افزودند. همزمان با این انتخاب، انتشار مجموعهای از شعرهای منتشرنشده شاعر ایرلندی، شیموس هینی، نیز توجه علاقمندان به ادبیات را جلب کرده است. هینی، که خود برنده نوبل ادبیات بود، شعرهایی را در مراسمهای خانوادگی و در لحظات خاص زندگی خود نوشته بود که اکنون برای نخستین بار منتشر میشوند. این موضوع یادآور اهمیت مستمر ادبیات در انتقال احساسات و تجربههای انسانی است و نشان میدهد که ادبیات چه جایگاه والایی در حفظ فرهنگ و تاریخ بشری دارد.
بازگردیم به لاسلو کراسناهورکایی؛ او قرار است مدال نوبل خود را در مراسمی در ماه دسامبر در استکهلم دریافت کند. این رویداد، نه فقط جشن یک دستاورد فردی، بلکه جشن پیروزی ادبیاتی است که فراتر از مرزها و فرهنگها سخن میگوید و قدرت کلام و هنر را در برابر سختیها و چالشهای انسانی به نمایش میگذارد. انتخاب کراسناهورکایی فرصتی است برای تامل در نقش ادبیات در تغییر نگرشها، بازتاب واقعیات اجتماعی و سیاسی و تقویت فرهنگ گفتگو و تفکر انتقادی. در جهانی که رسانهها و شبکههای اجتماعی گاه سطحینگرانه و مصرفی شدهاند، ادبیات عمیق و چندلایه او یادآور اهمیت بازگشت به عمق انسان، پیچیدگیهای زندگی و تفکر درباره سرنوشت جمعی ماست.