دولت پزشکیان برآمده از دولتی حزبی و تشکیلاتی نیست. تشکیل این دولت محصول تصمیمی ناگهانی است که بعد از فوت مرحوم رییسی گرفته شد. ایشان آمد و کاندیدا شد، بدون اینکه از قبل برنامهای داشته باشد یا برآمده از اجماعی عمومی و ملی باشد، هیچ کدام از اینها نبود.
نبود برنامه
مسعود پزشکیان چند ماه قبل از ثبت نام برای ریاست جمهوری، برای مجلس رد صلاحیت شده بود. روزی که پزشکیان به جبهه اصلاحات آمد گفت که برنامهای از پیش تعیین شده ندارم و تمام برنامههایی که در سالهای گذشته نوشته و تصویب شده و رهبری تأیید کردهاند را اجرا خواهم کرد.
لذا من که از ابتدا در جریان کاندیدا شدن ایشان هستم می دانم که پزشکیان فاقد هر گونه برنامهای بود و از برنامههای سند چشم انداز حرف میزدند که سند متروکهای بود و اجرا نشد و حرفی در موردش زده نمیشد.
از این رو پزشکیان نه پشتوانه حزبی و نه پشتوانه سیاسی داشت و نه خود برای خود تبلیغی کرده بود. جامعه ایشان را به عنوان آدمی خوب و سالم میشناخت نه به عنوان سیاستمداری ورزیده که به امور سیاسی کشور مسلط باشد. از این رو ایشان رییس جمهوری پیش بینی نشده بود.
وقتی ایشان اعلام کرد که برنامه و پلانی ندارد معلوم بود که برنامهای ندارد. پزشکیان میگفت من برنامههای تصویبی گذشته و سیاستهای رهبری و سند چشم انداز را اجرا خواهم کرد. باید او را در چهارچوب همین ظرفیتهایی که داشته و دارد درک کنیم. جامعه سفرهاش را میبیند و دولت را با وضع معیشتی و با شرایط زندگی خود میبیند. ما به عنوان فعال مدنی و اجتماعی دیدگاه متفاوتی داریم.
بداقبالی رییس جمهور
پزشکیان در بحث شهادت اسماعیل هنیه در تهران، تشدید جنگ غزه و سراییت تنش و درگیریها به لبنان و سوریه و درگیر شدن ایران نیز دچار بداقبالی شدند. این اتفاقات ناخواسته با دولت پزشکیان مصادف شد.
همه این موارد را باید ارزیابی کرد و نمیتوان از مسعود پزشکیان انتظار زیادی داشت زیرا پزشکیان تنها آمده است. تیمی ندارد و حرفهای حوزه سیاست نیست. ایشان مدیر اجرایی خوبی بود و هست ولی آدم سیاسی نبوده و نیست.
کارهای خوب دولت
در این حدوداً 100 روز چند کارکرد خوب از او دیدهایم. همینکه اقلیتهایی که چهل سال در حوزه مدیریتی در محرومیت بودند بخصوص اهل سنت و دیگر اقوام مطرح شدند یک حرکت مثبت از دولت چهاردهم بود.
پزشکیان در محدودهای که به او اجازه داده شد و در حدی که توانایی و شناخت داشت از این افراد استفاده کرد. مساله اجازه دادن اهمیت دارد زیرا وی تصمیم داشت از افراد برجستهتری از اهل سنت و سایر اقوام در دولت خود استفاده کند ولی برای به کار رگفتن آن نیروها اجازه داده نشد.
ساختار گزینشی تأیید صلاحیتها ایجاد شده و بسیاری از کسانی که او میخواست به کار بگیرد در دستگاههای امنیتی تأیید نشدند.
شاید این سهل انگاری پزشکیان بود که وزیر اطلاعاتی را که به برنامههای وی اعتقادی نداشت دوباره در همان پست منصوب کرد. پزشکیان تلاش کرداقوام، مذاهب و ایرانیانی که در مجموعهها حضور دارند را بر سر کار بیاورد.
حمایت از حجاب اختیاری
من شنیدهام پزشکیان در مقابل لایحه حجاب که خلاف مصلحت اجتماعی است ایستاده است. خلاف عقل و خرد است که دولتی با مردم خود که نحوه پوشش و اعتقاداتشان با استاندارد حاکمیت متفاوت است دربیفتد. ما نباید انتظار داشته باشیم که هر دستوری در حوزه خوراک و پوشاک و... دادیم فوراً توسط مردم تبعیت شود.
ایران کشور پهناوری است که سلایق، ادیان و قومیتهای متنوعی در این سرزمین زندگی میکنند، چطور با دین یهود و مسیحیت کنار میآییم و می گوییم پیروان این ادیان ایرانی هستند و برخوردی با ان ها نداریم ولی با شهروندانی که متفاوت با سبک زندگی مطلوب حاکمیت رفتار میکنند برخورد میکنیم.
مدارا با شهروندان
من شنیدهام که پزشکیان عقیده دارد نباید با مردم برخورد کنیم و باید با صبر و حوصله با مردم رفتار کنیم و با شهروندان مدارا کنیم.
دولت پزشکیان قوی نیست. این دولت توانایی حل مشکلات کشور را ندارد ولی میتوانست بهتر از این باشد. انتظار ما این است که این دولت بتواند مشکلات اقتصادی مردم را حل کند وقتی مشکل ارز از 50 تومان به 70 تومان میرسد توجیه ندارد وقتی قیمتها رشد میکند توجیه ندارد. وقتی هواپیمایی ایران ایر تحریم میشود توجیه ندارد. امیدواریم پزشکیان بتواند مسائل را آنطور که مردم انتظار دارند حل کند.