تشکیل کابینه به ریاست سرلشگر اذهاری
در جريان انقلاب و در پي كناره گيري شريف امامي از نخست وزيري، شاه در اين روز در سال 1357 (6 نوامبر 1978) يك كابينه نظامي به رياست ژنرال غلامرضا ازهاري را روي كار آورد كه نتوانست بيش از دو ماه دوام آورد. ازهاري که در آن زمان 61 ساله بود قبلا دوره کالج فرماندهي ارتش آمريکارا بپايان رسانيده بود.وزيران كابينه ازهاري ژنرالهاي ارتش و از جمله فرماندهان نيروهاي سه گانه با حفظ سمت نظامي خود بودند، ولي در آن دو ماه سازمانهاي دولتي عموما درحال اعتصاب بودند و عملا فعاليت اداري وجود نداشت و چون روزنامه ها هم در حال اعتصاب بودند، فعاليت اين كابينه جز درگيري هايش با تظاهركنندگان و مقابله بي نتيجه با شعارهاي شبانه در پشت بامها، و رو به رو بودن با كمبودها به ويژه نبودن بنزين و سوخت هاي خانگي انعكاسي نداشت.
تغییر نام معابر تهران در سال 1358
در ادامه تجديد نام اماكن و معابر، در اين روز در آبان 1358 (9 ماه پس از انقلاب) خيابان «تخت جمشيد» به آيت الله طالقاني و ميدان ارگ به 15 خرداد تغيير يافت. نام كوروش بزرگ بنياد گذار ايران و مرد محبوب جهانيان، شاه عباس يکم كه دو بار با پاي پياده از اصفهان به زيارت مشهد رفته بود و پدر بزرگش شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايران اعلام داشته بود و نادر شاه - ناپلئون شرق - که شرط آشتي با عثماني را برسميت شناختن شيعه قرارداده بود قبلا از سه خيابان تهران برداشته شده بود. برخي از اين تغيير نامها خودسرانه بود براي مثال: به تصميم مدير مدرسه اي در كوي نيروي هوايي (شرق تهران)، نام يعقوب ليث صفاري ـ قهرمان استقلال وطن كه خوزستان را از چنگ خليفه عباسي خارج ساخت و همانجا درگذشت و ما از نفت آن بهره مي بريم و نانمان از آنجاست ـ از اين مدرسه حذف شد! و ....
انتخاب ابراهام لينکلن
به رياست جمهوري در آمریکا
ششم نوامبر سال 1860 ابراهام لينکلن براي يک دوره چهارساله به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد که در دوران رياست جمهوري او، ميان وي و ايالات جنوبي اختلاف بروز کرد و اين ايالات و عمدتا بخاطر تصميم لينکلن (لينکن) به رهايي سياهپوستان از بردگي سفيدپوستان، از اتحاديه جدا شدند و (باهدف تامين استقالا هرچه بيشتر ايالتها در امور خود و کاهش اختيارات دولت مرکزي) کنفدراسيون آمريکا را تشکيل دادند که اين اقدام جنگ داخلي خونين آمريکا را به دنبال داشت.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
15آبان سال 1377: در منزل بودم. براى خطبههاى جمعه در مورد زندگى امام على(ع)، مطالعه كردم. در دانشگاه تهران اقامه جمعه نمودم. خطبه اول را دربارة حضرت على(ع) و دوم را در مناسبتهاى هفته و فراموشكردم، دربارة 13 آبان و فلسطين صحبت كنم. در ركعت اول نمازجمعه يادم آمد؛ متأثر شدم و اين حالت باعث شد كه سهو مهمى بشود و از قنوت بدون ركوع، يكسره به سجده بروم. با فرياد ركوع آقاى [محمود] مرتضایىفر، [وزیر شعار] كه معمولاً در ركعت اول مىگويد كه مأمومين اشتباه نكنند، متوجه شدم و به ركوع برگشتم. ظهر بچهها جمع بودند. معصومه اينجا بود. براى پسرش كه در دانشگاه آزاد چالوس قبول شده، دستور انتقال به تهران مىخواست؛ دادم. گفت، چند ماه است كه كارخانه جامكو كه در آن كار مىكند، حقوق كارگران را نداده است؛ كمكاش كردم. پيش از ظهر، فاطى هم آمد. با ارایه مداركى، خواست كه در نمازجمعه در مورد ترويج پيوند اعضای مرده به زنده - مرگ مغزى كه اعضاى ديگرش از كار نيفتاده- صحبت كنم و مهدى خواست كه هنگام نصب سكوى دوم پارس جنوبى، به آنجا بروم.