مسعود پزشکیان: اگر مردم را از دست دهیم چیزی برای ماندن نداریم
اگر آنها که برای مردم و دغدغهی آنها تلاش میکنند رد صلاحیت شوند دیگر کسی در انقلاب نمیماند که بتواند از آنها دفاع کنند و سرمایه اجتماعی را از دست میدهند. گفتند ما به نظام اعتقاد عملی نداریم حال کسانی که آنجا نشستند سابقه ما را در اعتقاد دفاع از نظام را ببینند اگر قابل قیاس بودیم ما را حذف کنند.
اعتراض نمی کنم
اعتراض نخواهم زد. کاری به آنها ندارم و از نظر من قابل هضم نیست که افرادی بیایند به ما که تمام زندگی و عمر خود را برای انقلاب گذاشتیم و تلاش کردیم آنوقت بگویند، عدم اعتقاد عملی به نظام! و آنها که اعتقاد داشتند چه کسانی هستند نمیدانم!
بمب و موشک انقلاب را حفظ نمی کند
با این روند فکر میکنم با مشکلات زیادی روبرو شویم، ما سرمایه اجتماعی را از دست دهیم چیزی نداریم، بمب و موشک و ... انقلاب را حفظ نمیکند بلکه آن سرمایه اجتماعی است که انقلاب را حفظ میکند و اگر مردم را از دست دهیم چیزی برای ماندن نداریم.
چرا انتخابات برگزار می کنید
روندی را که در پیش گرفتند و به سادگی صلاحیتها صورت نمیگیرد طبیعتا مشارکت را پائین میآوردند به علت اینکه کسی نمیماند رای بدهد. کسانی را خود انتخاب کردند بیایند مجلس، پس چرا انتخابات برگزار میکنند همان افراد بیایند./ برگرفته از جماران
علی مطهری: عدم وفاداری به قانون اساسی و ولایت فقیه فقط با اقدامات عملی ثابت میشود نه با اظهارنظرها
۱. عدم احراز صلاحیت به معنی کافی نبودن اسناد و مدارک برای صدور رأی قطعی است و نمیتواند حاکی از عدم صلاحیت داوطلب باشد زیرا تقصیری متوجه داوطلب نیست بلکه مدارک هیئت اجرایی کافی نبوده است. آنچه میتواند ملاک باشد احراز عدم صلاحیت داوطلب است که رخ نداده است.
۲. استناد به بند ۲ ماده ۳۱ به این معنی است که بنده التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ندارم. عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی یا با اقدام مسلحانه ثابت میشود و یا با ایجاد آشوب و تخریب. بدیهی است که اینجانب نه اقدام مسلحانه داشتهام و نه سطل آشغالی آتش زدهام و اساساً این کارها را بلد نیستم.
۳. استناد به بند ۴ ماده ۳۱ به این معنی است که اینجانب به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه وفادار نیستم. عدم وفاداری به قانون اساسی و ولایت فقیه نیز فقط با اقدامات عملی ثابت میشود نه با اظهارنظرها. ممکن است به اصلی از اصول قانون اساسی ایراد داشته باشیم و خواهان اصلاح آن باشیم. این به معنی عدم وفاداری به قانون اساسی نیست.
همچنین ممکن است با نظر ولیفقیه در موضوعی موافق نباشیم و این مخالفت را ابراز کنیم. این هم به معنی عدم وفاداری به ولایت فقیه نیست. خود مقام رهبری چند بار فرمودهاند «ممکن است کسی در موضوعی نظری مخالف نظر من داشته باشد، باید آزاد باشد حرفش را بزند». البته اگر کاتولیکتر از پاپ و کاسه داغتر از آش باشیم مانند هیئت اجرایی این اظهارنظرها را مصداق عدم وفاداری به ولایت فقیه تلقی میکنیم و اساساً ولایت فقیه را منافی با آزادی بیان و مردمسالاری میدانیم، ولی تصور من از ولایت فقیه چنین چیزی نیست و نظر بزرگانی چون امام خمینی(ره) و آیتالله مطهری(ره) و خود رهبر انقلاب نیز همین است.مستدعی است اعتراض اینجانب بررسی شود.