ستاره صبح - مصطفی فروغی: رضا میرپنج که جثه قوی داشت به خدمت قزاقها درآمد و از خود رشادت به خرج داد، اما طولی نکشید که او عنوان سردار سپه مورد حمایت مجلس و حتی روحانیون مثل سیدحسن مدرس قرار گرفت.
سیدضیاء طباطبایی به کمک انگلیسیها کودتا کرد و قدرت را به رضاشاه سپرد. در جریان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، مدرس و مصدق با پادشاهی رضاخان مخالف بودند. آنها بر این عقیده بودند که او بهتر است در سمت سردار سپه باقی بماند. زیرا در آن زمان ناامنی در کشور فراوان بود و مردم به دنبال فرد قدرتمندی بودند که بتواند در کشور امنیت ایجاد کند. رضاشاه در ایجاد امنیت موفق بود، به همین دلیل علما و مردم از او حمایت کردند. رضاشاه پس از به قدرت رسیدن، به انگلیسیها که در آوردن او نقش کلیدی داشتند، پشت پا زد و با آلمانیها که درگیر جنگ با روسیه انگلیس و آمریکا بودند طرح دوستی ریخت. رضاشاه به کمک آلمانیها بسیاری از کارهای عمرانی ازجمله راهآهن، ساخت دانشگاه تهران، ساختمان دادگستری در میدان ارگ و سهنقطه را به سرانجام رساند.
دوستی رضاشاه با آلمانیها برای سه کشور پیروز جنگ یعنی شوروی، انگلیس و آمریکا ناخوشایند بود و به همین دلیل استالین رهبر شوروی، روزولت رئیسجمهور آمریکا و چرچیل نخستوزیر انگلیس بدون اطلاع شاه به تهران آمدند و تصمیم گرفتند ایران را از جنوب و شمال اشغال کنند. تا جایی که اوضاع آنقدر وخیم شد که متفقین روز سوم شهریور 1320 ایران را از جنوب و شمال موردحمله قراردادند و کشور را اشغال کردند. همچنین به رضاشاه دستور دادند که استعفا کند. او تمکین کرد و روز 30 شهریور خودش به همراه خانوادهاش ایران را زمینی ترک کرد.