علی صالحآبادی – مدیرمسئول و دانشآموخته علم سیاست
پرسش اساسی این است که آیا ماهیت جنگها تغییر کرده است یا کماکان مثل آنچه در قرن 19 و 20 بود در قرن 21 هم جریان دارد؟ همه کشورها بهجز روسیه دریافتهاند که جنگ پدیده شومی است و نباید اتفاق بیافتد؛ اما «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه که از سال 1998 میلادی بر روسیه حاکم شده و حاضر نیست قدرت را ترک کند، همچنان به توسعه قلمرو و جنگ به سبک قرنهای قبل اعتقاد دارد. در مقابل غرب دریافته که نباید درگیر جنگ شود. غرب از ابزار تحریم علیه کشورهایی مثل کوبا، کره شمالی، سوریه، ترکیه، روسیه، چین، ایران و ... استفاده کرده و میکند و درگذر زمان «بنیه اقتصادی»، «توان مالی» و «قدرت ملی» کشورها را از درون میپوساند. تحریم مثل موریانهای است که وقتی پایه خانه چوبی را میخورد آن بنا فرو میریزد.
پوتین در ماههای گذشته بارها و بارها اعلام کرد که قصد حمله به اوکراین را ندارد. وقتی او چنین اظهارنظری میکرد دولتها و صاحبنظران از او میپرسیدند اگر قصد حمله نداری چرا 150 هزار نیرو در مرز اوکراین مستقر کردهای؟ در جریان مناقشه اوکراین، دروغهای پوتین بر دنیا و ایرانیها آشکار شد؛ اما غربیها بهویژه آمریکاییها چند بار اعلام کردند که پوتین قصد حمله به اوکراین را دارد. از منظر جامعهشناسی وقتی یک رئیسجمهور مثل پوتین چشم در چشم مردم جهان دروغ میگوید اعتبار او نزد مردم روسیه و جهان از بین میرود؛ زیرا کشورهای غربی اغلب با مردم خود روراست هستند و «دروغ» نمیگویند و به همین دلیل مردم حرف و سیاستهای آنان را باور میکنند.
آمریکا پس از حمله به افغانستان در سال 2001 و حمله به عراق در سال 2003 به این نتیجه رسید که به ایران و یا کشورهای دیگر حمله نظامی نکند، بلکه با ابزار تحریم که برایش کمهزینه و برای کشور تحریم شونده پرهزینه است، به مصاف کشورهای خصم رفته و میرود. اکنون غرب یکپارچه در مقابل حمله روسیه به اوکراین ایستاده و قرار است از ابزار تحریم بهجای حمله نظامی به روسیه استفاده حداکثری کند. «جو بایدن» گفته چند بانک روسی که سرمایه آنها 1000 میلیارد دلار است را تحریم کرده است. همچنین تمام سرمایههای روسیه در آمریکا و اروپا بلوکه شده، خط لوله «نورد استریم 2» که روسیه 11 میلیارد دلار برای انتقال آن از طریق دریای بالتیک هزینه کرده متوقف شده است. آمریکا در تلاش است تا نیاز انرژی اروپا و کشورهای دیگر را تأمین کند. روسیه سالانه حدود 100 میلیارد دلار گاز به اروپا صادر میکند. اگر رابطه ایران با غرب خوب باشد، صادرات گاز ایران برای اروپا بهصرفهتر است، ولی روسها نمیگذارند ایران در فروش گاز به اروپا سهم داشته باشد.
روسیه یک کشور مهم ازنظر نظامی، نفت و گاز است. این کشور روزانه حدود 10 میلیون بشکه نفت به ارزش یک میلیارد دلار صادر میکند. اکنون تحریم مانع صدور گاز روسیه به اروپا میشود. اگر ایران با غرب به تفاهم برسد میتواند روزانه حداقل 4 تا 5 میلیون بشکه نفت بفروشد. میزان فروش نفت ایران از سهم روسیه و دیگر کشورهای صاحب نفت میکاهد، به همین دلیل روسیه مایل نیست که مناقشه ایران با غرب پایان گیرد. امروز دولتها برای کسب منفعت از فرصتها استفاده میکنند تا برای کشورشان درآمد بیشتری کسب کنند. پرسش این است که چرا ما اینچنین نکنیم؟ روسها نزد مردم ایران منفور هستند. در این میان پرسش این است که چرا مقامات از حمله روسیه به اوکراین حمایت کردهاند؟ لااقل میتوانستند سکوت کنند. ایرانیها به خاطر دارند که روسها 100 سال پیش به حرم امام رضا (ع) حمله کردند و چه جنایتهایی در خراسان کردند. علاوه بر آن روسها در جنگ ایران و عراق در کنار صدام بودند و پول گرفتند تا نیروگاه اتمی بوشهر را تکمیل کنند، ولی نکردند. آنها همچنین در جریان مذاکرات برجام در دولت احمدینژاد با آمریکا بر سر خارج کردن سه شرکت روسی از تحریم با امریکا معامله کردند و به شش قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت رأی دادند و گفتنیهای دیگر...
به عقیده نویسنده اکنون روسیه به دلیل حمله به اوکراین از معادلات سیاسی حذف شده و این کشور دیگر نقش آنچنانی در احیای برجام نخواهد داشت. در چنین شرایطی به نفع مردم است که ایران از روسیه فاصله بگیرد یا حداقل «توازن» در سیاست خارجی با شرق و غرب ایجاد کند. همانطور که غربیها در سال 1991 توانستند اتحاد جماهیر شوروی -ابرقدرت دوم جهان- را از جغرافیای جهان حذف کنند، چهبسا اکنونکه پوتین در تله غرب افتاده است، بتوانند او را نیز حذف کنند.