ستاره صبح-
دکتر سعید نمکی در ستاد استانی پیشگیری و مدیریت بیماری کووید-۱۹ استان آذربایجان غربی گفت: هر شب آمارهای استانها را میخوانم. یکی از اضطرابهایم این است که به سیاهچالهای بیفتیم که درآمدن از آن کار دشواری است. وزیر بهداشت گفت: میزان تخت بیمارستانی ما در طرح تحول سلامت اضافه شد، اما هنوز هم شاخص تخت حدود ۱.۵ است. درحالیکه در ضعیفترین کشور اروپایی هفت تخت به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت است و پرستارشان سه برابر ماست.
داغ ژنرالهای بزرگ سلامت
نمکی افزود: در این مدت داغ عزیزان زیادی را بر دل دارم. فقط داغ سرباز بر دل ندارم، بلکه داغ ژنرالهای بزرگی را بر دل دارم. دکتر زارع را که همشهری من بودم از دست دادم که مانند پروانه دور بیماران مبتلابه کرونا میگشت، دکتر حسنی و... را از دست دادیم. برای دفاع از این عاشقان بیبدیل نمیتوانم بنشینم تا کاستیهای دیگران را کسی بهحساب این عزیزان بنویسد.
روند سخت مهار کرونا
نمکی گفت: وزارت بهداشت برنامهریزی مفصلی انجام داد، همه را جمع کردیم. اولین بار آمدیم و گفتیم راههای هوایی به چین را ببندیم. وقتی این حرف را میزدم عدهای با لبخندها و نگاههای عاقل اندر سفیه میکردند، به ما نگاه میکردند که چه میگویی. یکی از عزیزان به من گفت که شاهد بودم که در ابتدای اپیدمی اعلام کردی که آتشی بر نیستان این کشور خواهد افتاد که دامن تکتک خانوادهها را خواهد گرفت. در بهمنماه ایستادم تا در ۳۶ ورودی این مملکت گیت بازرسی بگذاریم. بعد از گرفتاری در گرداب قم، بعد از دو هفته تازه تعدادی کیت PCR بهصورت چمدانی یکی از دوستانم از ژنو آورد، اما در روز اول بهمنماه کیت PCR را برای شناسایی کووید-۱۹ در انستیتو پاستور طراحی کردیم و ۵۷ دانشجوی خودمان را که از ووهان آوردیم، در همینجا تست کردیم. بعد از ورود ویروس، دکتر جان بابایی را به تکتک استانها فرستادم که تخت آماده کنند. بر همین اساس ۲۰۰۰ تخت آی سی یو و ۹۰۰ ونتیلاتور در عرض دو هفته آماده شد. این رکورد در تاریخ جهان هم بیبدیل است. اولین موارد ویروس را شناسایی کردیم. وی افزود: ناجوانمردی که آمریکاییها و صهیونیستها در کرونا بر ما روا داشتند، هیچ ملت شیعهای تجربه نکرده است. هواپیما به فرودگاه عمان میآمد و خوشحال بودیم که دو بامداد ماسک و حفاظ برای پرستاران و پزشکان میآورد، اما زنگ میزنند که مسیر قفلشده است. یک فرمانده بیسلاح و سربازان خط مقدم بیدفاع بودند. به یکی از پزشکانی که مبتلا شده بود گفتم چرا ماسک نزدی، اما بغض کرد و گفت ماسک زده بودم، اما وقتی دیدم پرستارم ماسک ندارد، ماسکم را درآوردم. خود دکتر گویا رفت در قم بیماران را ویزیت کرد. بعد متوجه شدم که این نازنین برای اینکه رزیدنتها و پزشک و پرستار نترسند، ژنرال من تن به آتش زد تا سربازانش نترسند و بیمار را ویزیت کنند.
بمبهای ویروس
وی ادامه داد: فرق ما با دفاع مقدس این بود که در دفاع مقدس خط را میشناختیم و میدانستیم دشمن از کجا میآید، اما در اینجا نمیدانستیم صمیمیترین دوست بمب ویروس است. نمیدانستیم حریم کجاست و ناگهان نقطهنقطه بمبهای ویروس میخورد و نابود میکرد. از قم به گیلان از گیلان به نیشابور و... کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها. هیچکس نمیتواند عمق درد جامعه پزشکی و پرستاران را در این ایام در اوج تحریم، اوج خالی بودن خزانه و بانک مرکزی را درک کند.
ما ارز و ریال نداشتیم
نمکی افزود: با جیب خالی هم مملکت را اداره کردن، کار بسیار سختی است. درست است که در شرایط وفور منابع، مدیریت کار آسانی نیست، اما در شرایط بیپولی و بیارزی هم مدیریت بسیار کار بسیار صعبی است. ما ارز نداشتیم، ریال نداشتیم، مطالبات پرستار و پزشک در کارانه ماهها گذشته بود، اما این قوم شریف و نجیب، یکبار نگفتند که ما بستانکاریم، بلکه گفتند ما به ملت ایران بدهکاریم. وقتی همه فرار کردند، اینها مثل پروانه به آتش زدند و دور بیمار طواف کردند، وقتی عدهای پول پارو کردند، اینها در بیمارستانها رنج جارو کردند، وقتی عدهای در هوای خوش رمیدند، اینها بر سینه بیمار خمیدند و مبتلا شدند. در یک شهر من روزانه ۱۲ تا ۱۳ پرستار دارد مبتلا میشوند.
میخواهم واقعیتها را بگویم
وزیر بهداشت با اشاره به شرایط فعلی کرونا در کشور، تصریح کرد: اما امروز میخواهم واقعیاتی را بگویم. امروز روزانه ۱۲۰۰ تست را بهروزی ۲۵ هزار تست رساندهایم. انجام روزانه ۲۵ هزار تست یعنی روزی ۶.۵ میلیارد تومان هزینه. حال میخواهیم این میزان را به ۴۰ هزار تست برسانیم یعنی روزی ۱۰ میلیارد تومان هزینه. حال در حصر اقتصادی و وقتی ۱۰ ماه کارانه پرستاران را عقب هستیم، روزی ۱۰ میلیارد هزینه تست برای من تحریم زده هزینه کمی نیست. بههرحال شروع کردیم و تمام موارد مثبت در سامانه سیب ثبتشده و ردیابی میشوند، تمام افرادی که با موارد مثبت ارتباط داشتند، پیگیری میشوند و ردیابیهای مکرر ادامه دارد تا در مراحل اولیه بیماری را زمینگیر کنیم. کاری که در دوره قبل با سامانه سیب و در کنار بسیج و با ۴۰۳۰ انجام دادیم و ۸۰ میلیون نفر را در مرحله اول غربالگری کردیم و با ۳۲۰ هزار اکیپ و در مرحله دوم بیش از ۴۰ میلیون افراد پر ریسک و در مرحله سوم حدود ۳۴ میلیون نفر را غربالگری کردیم. مجدداً باید این اقدامات را با همدلی با سایر دستگاهها انجام دهیم، اما اینها کافی نیست.
چقدر من و همکارانم
باید التماس کنیم؟
وی گفت: یکی از دردهای درونم این است که نمیتوان اپیدمی را با خواهش جمع کرد. طرف بمب ویروس است و وقتی به او میگوییم چرا ماسک نزدی، میگوید به کرونا اعتقاد ندارم! چند وقت است که ما داریم التماس میکنیم، اما کدامیک از پروازهای ما منطبق با پروتکلهای بهداشتی است؟ نمیدانم چه کسی باید اینها را حل کند. چند ماه است که داریم خواهش میکنیم؟ چقدر من و همکارانم باید التماس کنیم؟ کجای دنیا وزیر بهداشت و پرسنل بهداشت و درمان دارند التماس میکنند. در کشورهایی که در جمعکردن اپیدمی توفیق حاصل کردند، وزیر بهداشت مینویسد و میخواهد و همه مکلف به اجرا هستند. اینجا وزیر بهداشت تمنا میکند، خواهش میکند و زانو میزند، اما کسی گوش نمیدهد. کدامیک از اتوبوسهای ما منطبق با اصول پروتکلهای بهداشتی است؟. در تهران اعلام کردهایم که داخل شهر منبع توسعه ویروس است که با جهشهایی که ویروس پیداکرده، قدرت سرایتش ۱۰ برابر شده است. گفتند تا پایان اردیبهشت اتوبوس اضافه میشود، اما یک اتوبوس هم اضافه نشد. نمکی ادامه داد: اعلام شد که هرکس ماسک نزند، جریمه میشود. من در سه چهار روز قبل در خیابان تماشا کردم که ۴۰ درصد از افرادی که در اتوبوس بودند ماسک نزدند، آیا میتوان به این صورت عفونت جمع کرد؟ فقط من و همکارانم باید ته رودخانه جنازه و زخمی جمع کنیم؟ بیماری که نه دارو دارد و نه واکسن و فقط راهش پیشگیری و فاصلهگذاری است. از عالمترین دانشمندان ویروسشناسی بپرسید که این ویروس کی تمام میشود، میگوید نمیدانم. بپرسید کی دارو پیدا میکند، میگوید نمیدانم، اما میگوید یکچیز را میدانم که این ویروس با پیشگیری قابلکنترل است. پیشگیری هم شامل فاصلهگذاری، ماسک، شستن دست و... و. است.
من آدم ندارم
نمکی گفت: یکی از همکاران چند شب قبل به بیمارستان ضیاییان رفته بود و گفت که بهطور وحشتناکی بیماران جوانتر و بدحالتر جمع شده، بعد آمده بیرون و به من زنگزده که ایستگاه صلواتی زدند و ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر بدون ماسک در صف هستند که چایی بگیرند و بخورند. میدانید این چه رنجی برای وزیر بهداشت و برای رهبر این کشور است؟. کسی که میفرماید آیا رژه نیروهای مسلح با پروتکلها منطبق است و وقتی میگوییم خیر، میگوید کنسل شود. ایشان روضه میگذارند و فقط یک نفر در حسینیه است و چقدر رعایت میکنند. حال این رنج بزرگی است که در یک بیمارستان غلغله از بیمار، اما ۱۰۰ متر آنطرفتر ایستگاه صلواتی زدهاند و یک نفر هم نمیآید که این افراد را جمع کند. من که نمیتوانم. من وقتی پرستار یا پزشک اورژانسم را کتک میزنند، نمیتوانم از او هم دفاع کنم و باید دونیرو از ناجا بیاید و او را جمع کند. من آدم ندارم، خودم و آدمهای خودم را جمع کنم، چه برسد به اینکه بروم و جلو متخلف را بگیرم.
چند نفر را جریمه کردید
و چه تعداد از جادهها را بستید؟
نمکی افزود: در ستاد ملی تقاضا کردیم که هر کس که ماسک نزد، جریمه کنید، اما بروید آمار را دربیاورید که چند نفر را جریمه کردند. گفتیم جاده ببندید، چند تا را بستند؟. اینطور که نمیشود اپیدمی جمع کرد. اگر این بال شکسته ما را ترمیم نکنند، اپیدمی در این مملکت جمع نمیشود و ما ته رودخانه باید جنازه جمع کنیم. بعد از مدتی هم پرسنل من هم میبُرند و میروند. البته آنها به خیابان نمیروند، بلکه به خانههایشان میروند. امیدوارم خداوند چنین روزی را نیاورد.
ضعف در عدمحمایت
از پروتکلهای بهداشتی
وزیر بهداشت گفت: ما این ضعف را که ضعف بزرگی است، داریم. یعنی ضعف عدمحمایت از اجرای پروتکل و ضعف عدم ایستادن در مقابل پروتکل شکن و قانونشکن و برخورد با آنها. عده زیادی از مردم گوش میدهند، اما عدهای هم گوش نمیدهند.
عدم برخورد با پروتکل شکن
وزیر بهداشت بابیان اینکه من در میان مردم حضور دارم، میروم میبینم نانوا میگوید چه کنم همه بیرون در هم و بدون فاصلهگذاری هستند. ایها الناس بدانید که من بهعنوان وزیر بهداشت نمیتوانم بهتنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمعکردن آن اصل بسیار فراتر از این میخواهد. روزی چند اتوبوس از مرزهای جنوب شرق این سرزمین را با انواع آلودگی طی میکند و به چالدران میآید. من که نمیتوانم جلواش را بگیرم، کجا باید اجازه ندهد که اینها بیایند؟. اینها پرواز که نمیکنند، بلکه در طول این سرزمین با خودشان آلودگی میآورند. در کجای دنیا اجازه چنین تخلفی را میدهند؟. نه یک روز و دو روز، بلکه آمار دارم که تعداد زیادی از اینها در خانههای افراد در شمال استان شما پذیرایی میشوند تا بتوانند از مرز خارج شوند. من آمارش رادارم و خیلی چیزهای دیگر هم دارم که صلاح نمیبینم رو کنم.دو یا سه اتوبوس میخواهد از مرزی خارج شود، استاندار آنها را جمع میکند و به اردوگاهی در ورامین میفرستند و دوباره برمیگردند و کل مسیر را آلوده کرده و در آنجا ما کانون آلودگی داریم. اینها دردهایی است که اگر برای علاجش فکر نکنیم، این اپیدمی ما را گرفتارتر میکند. مدتی حرف نزده بودم و این درد دلها داشت خفهام میکرد و اینجا که همدلان و همرزمان خودم را دیدم، حرفهایم را گفتم.