این رفتار دیگر خطا نیست این ظلمی روشن است ظلمی علیه انسانهایی که زیر بار بیماری خم شدهاند. بحران دارو هم تیر خلاص است. دارویی که باید برای بیمار باشد یا پیدا نمیشود یا قیمتش هر روز بالاتر میرود. دارویی که باید در داروخانه باشد چطور سر از بازار سیاه درمیآورد چه کسی پاسخگوست مردم یا مسئولانی که پشت میز نشستهاند آنها نه صدای مردم را میشنوند نه دردشان را حس میکنند.
نتیجه این بینظمی و بیعدالتی آن است که بیمار با نسخهای در دست مقابل داروخانه میایستد و ناامید برمیگردد. این دیگر کمبود نیست، این تحقیر سلامت مردم است. گرانی دارو، کمی دارو، بیثباتی توزیع و پاسخهای تکراری مدیران تبدیل شده به صحنهای تلخ. صحنهای که نشان میدهد جان مردم در اولویت نیست. اگر بود بیمار مجبور نبود بین خرید دارو و خرید نان یکی را انتخاب کند. اگر بود خانواده مجبور نمیشد برای درمان عزیزشان قرض بگیرد و دارایی بفروشد.
بیمه تکمیلی اگر وظیفهاش را انجام میداد بیمار مجبور نبود با فاکتورهای مهر شده دنبال امضایی باشد که معلوم نیست چرا غایب است. فساد در این چرخه مثل سایهای سیاه نشسته است. از مسیر توزیع دارو تا روند پرداخت بیمه از زنجیره واردات تا تخصیص سهمیهها هر جا نظارت سست شده فساد قوت گرفته و هر جا فساد جان گرفته مردم جانباختهاند. این وسط مطالبهگری تنها سنگری است که باقی مانده، سنگری که اگر مردم رها کنند حقی به دست نمیآید تغییری رخ نمیدهد و همانهایی که سالها از سلامت مردم هزینه کردهاند راحت نفس میکشند.
حق مردم روشن است؛ دارو باید باشد بیمه باید پرداخت کند مسئول باید پاسخگو باشد نه این که بیمار و خانوادهاش قربانی چرخهای شوند که نه شفاف است نه عادلانه. مردم خستهاند مردم درماندهاند و حق دارند فریاد بزنند و بپرسند این همه پولی که برای بیمه میدهند کجاست چرا بیمه تکمیلی فقط در اسم تکمیلی است نه در عمل. سلامت مردم خط قرمز است و هیچ نهادی حق ندارد از آن عبور کند. اگر امروز مردم مطالبه نکنند فردا چیزی برای مطالبه نمیماند. این نبرد نابرابر ادامه دارد، مردم حق دارند پیروز شوند چون این بار موضوع نه سیاست است نه اقتصاد موضوع جان انسانهاست.