استانهای شمالی، جنگلهای دامنههای زاگرس، جنگلهای آذربایجان کردستان بهگونهای است که هر کس آنها را ببیند احساس میکند انگار اینجا فلات خشک و نیمهخشک ایران نیست بلکه در قاره سبز اروپا است جنگلها در دهههای گذشته مورد هجوم و تجاوز سودجویان، بسازوبفروشها، تجار چوب، ویلاسازان یا صنایع قرار گرفتند. این پدیده شوم مثل کوه خواری و جنگل خواری باعث تغییر اقلیم فلات ایران شده است.
*تجاوز به جنگلها:
بر اساس برآوردها وسعت جنگلهای هیرکانی که جزو زیباترین گونههای گیاهی جهان به شمار میرود حدود 3 میلیون هکتار است. از این مقدار بیش از یک میلیون و 300 هزار مترمربع آن به بهانههای گوناگون مثل ساخت ویلا، حوزه علمیه و... تخریبشده و جیب سودجویان پر و در مقابل طبیعت نابود شده و اکنون کمتر از دو میلیون مترمربع آن باقیمانده است. جنگلهای هیرکانی حدود 24 روز پیش طعمه حریق شده و حدود 50 هکتار از جنگلها در استانهای مازندران طعمه آتش شده و سوختند و هنوز هم حریق ادامه دارد. ماجرای این آتش سوزی باید بررسی شود که آیا عامل انسانی و سودجویان در آن نقش داشتهاند یا خیر؟
*امدادرسانی ضعیف
روستاییان از همان ابتدای حریق، وقوع آتش سوزی را به مقامات محلی و استانی اطلاع دادند، ولی اقدامی اقدام جدی صورت نگرفت. اهالی روستای الیت وقتی دیدند خبری از امدادرسانی نیست خود دست به کار شدند و با پای پیاده و قاطر آب به ارتفاعات بردند تا حریق را خاموش کند. متأسفانه عدم بارش و وزش باد بر حجم آتش افزود و به زیباترین جنگلهای کشور و بلکه دنیا خسارت جبران ناپذیر وارد کرد. هلال احمر و سازمان محیط زیست به علت سوء مدیریت و نداشتن تجهیزات مدرن و پیشرفته اطفای حریق نتوانستند به موقع آتش را مهار کنند. در نتیجه جنگلها بیش از ۲۰ روز سوختند و درختان نابود شدند تا اینکه دو الی سه هواپیما از فرودگاه مهرآباد با تأخیر وارد منطقه شد ولی این دو نیز نتوانستند آتش را خاموش کنند. مقامات دست کمک به سوی ترکیه و روسیه دراز کردند. ترکیه دو فروند هواپیمای آبپاش به منطقه اعزام کرد که در اطفای حریق نقش مثبت داشتند. آنچه مایه تأسف است این است که حدود ۵۰ هکتار از اراضی بکر و زیبا در استانهای مازندران و گلستان سوختند و دود شدند و حیوانات صدمه دیدند.
البته آتش سوزی در همه کشورها صورت میگیرد ولی فرق آتش سوزی در آنجا با اینجا این است که آنها مجهز به پیشرفتهترین تجهیزات اطفای حریق هستند ولی ایران به دلیل تحریمها و سوء مدیریت از چنین امکاناتی برخوردار نیست. جنگلها جزو سرمایه ملی به شمار میروند وقتی از بین بروند سالیان دراز طول میکشد تا احیا شوند. آتش سوزی اخیر باید بررسی شود تا درس عبرت شود، چرا به جنگلها دستبرد زده شده است؟ چرا باغات در شهرها و مزارع در روستاها نابود شدند؟ و جای آنها پدیده شاندیز، ایران مال، مال مشهد و... سبز شدند. مشهد مال در محل یک باغ چند هکتاری در مشهد ساخته شد و ایران مال هم در غرب پایتخت و ... .
آلودگی هوا و دلایل آن
دلایل آلودگی هوا یکیدو تا نیست؛ زیاد است و بیشتر آنها ساخته دست انسان است. دخالتهای بیرویه در طبیعت، سوءمدیریت و سودجویی، بستر را برای آلودگی هوا و به خطر انداختن سلامت افراد فراهم کرده است که به چند نمونه آن اشاره میشود:
1. کمربند سبز تهران: پیش از انقلاب قرار بود تهران با یک کمربند سبز جلوی گسترشش گرفته شود. جنگلهای لویزان، چیتگر و همچنین جنوب شهر تهران به همین دلیل مصنوعی ساخته شدند. اما پس از انقلاب این پروژه متوقف شد و تجاوز به این جنگلها آغاز شد. شگفت آنکه در داخل جنگل لویزان خانه ساخته شد و افراد خاص در آن سکونت دارند. چند شهرک در شمالشرق و غرب آن که قرار بود فضای سبز باشند، به مناطق مسکونی تبدیل شدند که گسترش بی رویه و الودگی هوا و ترافیک نفس گیر نتیجه آن است.
2. نبود فضای سبز: پارکها، درختان و مزارع اطراف شهرها از بین رفتند و جای آنها را ساختمانها گرفتند.برجها مانع وزش باد از غرب، شمال غرب و شمال شرق به تهران شدهاند.
3. خودروها: خودروها بیشترین سهم آلایندگی در شهرها و هوای ایران را ایجاد کرده و میکنند.
4. وسایل نقلیه متحرک: مطابق برآوردها حدود ۴۱ میلیون وسیله نقلیه شامل خودروهای شخصی، اتوبوس، کامیون،مینی بوس، تاکسی و موتورسیکلت در کشور تردد و دود و آلایندهها به فضا پمپاژ میکنند. از این تعداد، ۱۲ میلیون موتورسیکلت هستند که بیش از ۹۰ درصد آنها فرسوده و از رده خارجاند و دودزا هستند.
5. آلایندگی موتورسیکلتها: بر اساس مطالعات، یک موتورسیکلت فرسوده کاربراتوری به اندازه ۱۲ برابر یک خودروی استاندارد یورو ۴ آلاینده تولید میکند.
6. افزایش آلودگی شبانه: اگر دقت شود، معلوم میشود آخر شبها که خودروهای شخصی کمتر در معابر حضور دارند، شاخص آلودگی هوا بیشتر از روز و عصر است. علت آن حضور خودروهای سنگین و پرمصرف مانند نیسان، کامیون و تریلی است که بیش از ۲۰ لیتر سوخت در هر ۱۰۰ کیلومتر مصرف میکنند.
7. صنایع آلاینده: کارخانههای شن و ماسه، آسفالت و دیگر صنایع آلاینده در اطراف شهرهای بزرگ عامل انتشار دود و آلایندهها هستند.
8. مازوتسوزی: مازوت بیشترین آلاینده را تولید میکند. متأسفانه به دلیل کمبود گاز و منابع آبی، کشور ناچار به استفاده از این سوخت خطرناک شده که برای سلامت جامعه خطرآفرین است. در مجموع حدود هفتاد درصد خودروها و موتورسیکلتها فرسوده و دودزا هستند.
ریشههای مدیریتی آلودگی هوا
بیشتر دلایل آلودگی هوا مربوط به سوءمدیریت، دستکاری در طبیعت، سودجویی و عدم بهکارگیری افراد متخصص و تکنوکرات در مدیریت شهری است. در کشورهای پیشرفته، شهرداران از میان افراد متخصص و تکنوکرات با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند نه توسط شورای شهر. اما در ایران، معلوم نیست چرا در مدیریت شهری که ارتباطی با ایدئولوژی ندارد، ورود افراد به شوراها نیازمند تعیین صلاحیت است. پرسش این است: فردی که میخواهد زبالههای شهر را جمع کند، فضای سبز ایجاد کند، نمای شهر را زیبا سازد، ترافیک را سامان دهد، جلوی شهر فروشی و تبدیل پارکها به ساختمان را بگیرد و آسمان شهر را از دود نجات دهد، چرا باید بر اساس معیارهای غیرتخصصی انتخاب شود؟ چنین فردی باید تکنوکرات و فنسالار باشد، نه کسی که صرفاً به دلیل وابستگی یا رشته تحصیلی نامرتبط وارد مدیریت شهری شده است. وقتی چنین فرایندی وجود دارد شهردار پایتخت یک پزشک هستهای میشود که سابقه مدیریت شهری نداشته است.
راهکارها
برای جلوگیری از خفگی شهرها و حفظ جان مردم در برابر آلودگی هوا باید دو اقدام مهم انجام شود:
• باز کردن راه ورود تکنوکراتها به شوراها تا شهرداران متخصص و آشنا به امور شهری انتخاب شوند، نه شهرداری با رشته تحصیلی نامرتب وبدون تجربه در مدیریت شهری.
• انتخاب مستقیم شهرداران توسط مردم همانند کشورهای پیشرفته، تا مدیریت شهری بر پایه تخصص و کارآمدی شکل گیرد. نه بر پایه جناح و ایدئولوژی.