اینکه بین قیمت تولید ومصرف تناسب منطقی برقرار شود امری لازم وبرای ماندگاری وبهسازی وبازسازی صنایع ضروری است .ولی دل بستن به گران کردن وندیدن واقعیت های اقتصادی وافزایش هزینه های تولید به دلیل ساختارهای ناکارآمد گرهای از کار نخواهد گشود. خودرو هر روز گرانتر میشود.ولی تلاش برای بهبود کیفیت وکاهش هزینه های تولید وسازماندهی بهینه نیروی انسانی کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
از ارزانی بنزین سخن میرود که سخن درستی است وهزینه های تولید فراتر ازقیمتی است که به مردم داده میشود، ادامه این روند ممکن نیست ولی توجه به کیفیت خودروهای ساخت داخل وتولید خودروهای باسوخت کمتر پایه کار قرار نمیگیرد. خودرو گران وبنزین ارزان هردو بلای جان اقتصاد کشور و نابودکننده سرمایه های ملی شدهاند. قیمت گذاریهای دستوری درکنار افزایش هزینه های تولید و تورم نیروی انسانی توان نوآوری وبه روز شدن از مهم ترین صنعت کشور را گرفته است. گزارشی از هزینه های واقعی تولید و یا خرید بنزین داده نمیشود و یا گفته نمیشود نقش خودروهای با کیفیت وکم مصرف درکاهش هزینهها چه خواهد بود .رابطه سالم وسازندهای بین حاکمیت ومردم برقرار نیست
. ارز اختصاصی به وارادات با قیمت فروش محصولات ومواد به مردم همخوانی ندارد وپشت واردات هرکدام از آنها ویژه خواری آشکار و پنهانی وجود دارد.با اختصاص ارز ترجیحی وارزان تغییری درقیمت کالاها صورت نمیگیرد. هیچ گزارشی درباره هدر رفت ویرانگر آب وانرژی ناشی از فرسایش خطوط انتقال داده نمیشود، سهم بودجه اختصاصی به نهادهای رنگارنگ تبلیغاتی درکنار سهم محیط زیست نشان میدهد که سیاستگذاران محیط زیست یعنی عامل ماندگاری کشور را فدای نگاه ایدئولوژیکی کردهاند که ضد خود عمل کرده است. دولت و حاکمیت باید درگام نخست این همه هزینه سر بار را از بودجه کشور زدوده و برای کارشناسان توانمند و برنامه ریزان آینده نگر جائی باز کند، توسعه پایدار جز با تکیه برنیروی انسانی آگاه و توانمند و آینده نگر فارغ ازنگرش سیاسی و مذهبی ممکن نیست.
در جهان درهم تنیده امروز روشهای کهنه ره به جائی نخواهند برد. کشمکش های بنیاد برباد ده زندگی را از مردم و آینده را ازکشور گرفته و باز هم خواهد گرفت. بحرانها چنان سر باز کرده و درهم آمیخته شدهاند که توان انکارهم ازدست رفته است. این بحرانها یک شبه و دربازه زمانی کوتاه ساخته نشدهاند ولی انباشتگی بحرانها توان پنهان کردن آنها را از همه گرفته است. دیگر خبری از قله های ذهنی اغواگر درمیان نیست .زمینی مانده است خشکیده و درهم شکسته ولی هنوز کسانی هستند که به جای روی آوردن به اندیشه و خرد و کارشناسی دانش را مبنا قرار دادن پوشش زنان را اسباب خشم آسمان میبینند و نمیخواهند بدانند که دوران این خرافهبافیها سپری شده است اقای پزشکیان تنها از دردها میگوید ولی کار دولت روی آوردن به درمان وگاهی جراحی های سخت است . دوصد گفته چون نیم کردار نیست. به عمل کار برآید نه به سخندانی نیست.