پزشکیان گفته است: «مصمم هستیم هرمسئلهای که بهمثابه تحریم داخلی مزاحمتی برای فعالان اقتصادی ایجاد کرده است، اصلاح و رفع کنیم و در این مسیر دیگر سران قوا با دولت همراه، اما سؤال اینجاست؛ آیا صرف اصلاح موانع داخلی کافی است وقتی تحریمهای خارجی دست و پای اقتصاد را بستهاند و فرصت تنفس را از فعالان اقتصادی گرفته است؟
وضعیت امروز اقتصاد، نتیجه سالها فشار تحریمهای آمریکا و همپیمانانش است که روز به روز سختتر و پیچیدهتر میشود. تحریمها فقط محدود به کالاهای خاص نیست؛ بلکه جایی به زیرساختها، مبادلات بانکی و حتی واردات داروهای حیاتی رسیده است. در چنین شرایطی، چگونه میتوان انتظار داشت صرفاً با وعده رفع موانع داخلی، اقتصاد به مسیر بهبود بازگردد؟
از سوی دیگر، تهدیدات مکرر آمریکا و اسرائیل همچنان ادامه دارد، نه تنها امنیت ملی را تحت تأثیر قرار داده بلکه به سیاست خارجی و اقتصادی کشور لطمه زده است. این تهدیدها فضای ناامیدی را دامن زده و مانع از جذب سرمایه و همکاریهای بینالمللی شدهاند.
با همه اینها، رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد: «تا پای جان برای ایران خواهیم ماند و سر فرود نخواهیم آورد.» این روحیه مقاومت قابل تحسین است، اما در کنار آن باید پرسید آیا این مقاومت میتواند جلوی فشار معیشتی و افزایش فقر را بگیرد؟ یا اینکه این فریاد استقامت فقط صدای تلخی است که در برابر واقعیتهای تلخ اقتصادی پژواک مییابد؟ کمبود انرژی و ضعف زیرساختهای تولید، فشارها را چند برابر کرده است. بسیاری از کارخانهها به خاطر نبود برق و گاز کافی، فعالیتهای خود را محدود کردهاند و این خود به افزایش قیمت کالاها و کاهش توان خرید مردم منجر شده است. اگرچه اصلاح موانع داخلی قدم مهمی است، اما بدون رفع تحریمها و تضمین امنیت اقتصادی، این اصلاحات اغلب تنها شعار باقی میمانند.
واقعیت این است که گرانیها، کمبود دارو و ناتوانی در تأمین کالاهای اساسی، ریشه در عوامل ساختاری و تحریمهای خارجی دارد که با اراده یک دولت یا حتی هماهنگی کامل قوای کشور به راحتی قابل رفع نیست. در این شرایط، وعدههای رفع تحریمها بدون راهکارهای عملی و تضمینهای بینالمللی، بیشتر به وعدهای رؤیایی تبدیل میشود.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند واقعبینی، شفافیت و اقدامات عملی هستیم، نه شعارهای کلیشهای. مردم انتظار دارند مسئولان به جای وعده دادن، واقعیتها را به آنها بگویند و برنامههای ملموس برای عبور از بحران ارائه کنند. در غیر این صورت، فاصله بین وعدهها و واقعیتها، به ناامیدی دامن خواهد زد.