ستاره صبح - فائزه صدر: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل پس از سالها تلاش برای حمله نظامی به برنامه هسته ای ایران، بالاخره در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (23 خرداد 1404)، به این فرصت دست پیدا کرد. اگر چه ترامپ از نتانیاهو خواسته بود تا زمانی که مذاکرات ایران و آمریکا ادامه دارد، دست به اقدامی علیه ایران نزند؛ اما نیروی هوایی و واحدهای کماندویی اسرائیل دو روز مانده به موعد ششمین جلسه مذاکرات، حمله ای چند جانبه را علیه تأسیسات غنی سازی نطنز، سایت تولید موشک در خرم آباد، مجتمع نظامی پارچین، مقر سپاه پاسداران و محل اقامت فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای آغاز کردند. اولین هفته جنگ ایران و اسرائیل بسیاری از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که شرایط جهانی و نظامی به نفع دولت نتانیاهو و به ضرر جمهوری اسلامی است. ستاره صبح در گفتوگو با علی بیگدلی، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
علی بیگدلی با اشاره به عدم توازن نظامی در دو طرف درگیر گفت: باید تا امروز این تشخیص ایجاد شده باشد که ما در جنگ از نظر امکانات نظامی، اطلاعاتی و اشراف بر اهداف، توانایی اسرائیلیها را نداریم. اسرائیل در جنگ تجربه بیشتری دارد و از ابزار مدرن و به روز استفاده میکند، بنابراین ما در موقعیت جنگی نابرابری قرار گرفته ایم.
وی افزود: اگر چه ما مورد تجاوز قرار گرفته و آلوده این جنگ شده ایم، ولی حاکمیت باید این جنگ را نابرابر تشخیص دهد و متوجه این نکته باشد که ما از نظر ابزار و تسلیحات نظامی از اسرائیل عقب هستیم به ویژه در مورد هواپیماهای جنگی، ایران شرایط مطلوبی ندارد.
این تحلیلگر سیاسی در این رابطه اضافه کرد: تصور من این است که پرونده هستهای ایران در این نزاع بسته خواهد شد، چرا که امروز بقای توان هستهای ایران بقای نظام و هستی مردم را تهدید میکند. اگر این جنگ با این روال، بیش از یک ماه ادامه پیدا کند، تمام زیر ساخت های ایران را نابود میکند. تا اینجا هم زیرساختهایی از بین رفته که با سرمایه ملت ساخته شده بود.
این کارشناس و پژوهشگر با یادآوری هزینه های پروژه هستهای جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: هستی مردم نباید درگیر یک موضوع پر چالش باشد. غنی سازی برای ما بسیار پر هزینه بود. گفته میشود چیزی در حدود دو تریلیون دلار برای تأسیسات اتمی ایران هزینه شده است که امروز در آمریکا به سادگی حرف زدن درباره نابود کردن این تأسیسات تصمیم گرفته میشود!
وی افزود: ایران به جایی رسیده که باید با یکی از راه های پیش رو کنار بیاید. صحبت از جان و مال مردم ایران است، هستی ملت جای بحث ندارد، باید خطوط قرمز را جابهجا کنیم.
این استاد علوم سیاسی ضمن انتقاد از تصمیمات پیشین گفت: سیاست تابع زمان و مکان است. نمیتوان حرفی که 30 یا 40 سال پیش گفته شده را باز تکرار کرد. سیاست کشورها انعطاف پذیر و تابع منافع ملی آنها است. اگر تا امروز راهی پر هزینه طی شده، از این پس نباید همان راه را ادامه داد.
وی اضافه کرد: نمیتوان در یک نقطه و روی یک حرف ایستاد. رفتار ما در گذشته، نسبتی با شرایط امروزمان ندارد. دیپلماسی پیشینی ایران، امروز کاربردی نخواهد داشت. آن سالها ایران یک قدرت منطقهای بود، امروز جایگاه منطقهای و بینالمللی کشور تضعیف شده است. در این جنگ اسرائیل کاملا بر میدان نبرد مسلط است و شرایط ایران دشوار ارزیابی میشود.
بیگدلی با یادآوری فرصت های از دست رفته متذکر شد: چند سال پیش رهبران اروپایی از رئیسجمهور ایران تقاضا میکردند که دعوت ترامپ برای دیدار را بپذیرد، امروز سطح انتظارات آمریکا از ایران بسیار بالا است و ایران حتی اگر بخواهد هم نمیتواند به تمام خواسته های آمریکا پاسخ مثبت بدهد.
وی گفت: از سوی دیگر جامعه ایران به دلیل بستر معیشتی نامطلوب و فشار جنگ، آبستن اعتراض است. خواسته من این است که تا بیش از این منافع ملی به خطر نیفتاده، فکر عاقلانهای در راستای خاتمه جنگ و حلوفصل پرونده هستهای ایران بکنند. ملاقاتها باید تلاشی برای چاره اندیشی در این موضوع باشد که چگونه به جنگ خاتمه بدهیم؟ علی بیگدلی در پایان سخنان خود تاکید کرد: ایران باید به این درک برسد که از نظر نظامی، اقتصادی و سیاسی در چه موقعیتی قرار دارد. برخی از رجزخوانیها در شرایط فعلی کاربردی ندارد. برخی از اقدامات یا تصمیمات در مسیر تشدید جنگ است، با شدت گرفتن درگیریها فرصت های بیشتری را از دست خواهیم داد.