مشکلات بابیان روانشناسی به چهار بخش تقسیم میشود:
- 1. عوامل زمینهساز مشکلات، شامل: جو خانواده، سبک دلبستگی، سبک فرزند پروری والدین، طرد شدن از سوی خانواده و اطرافیان و طرحوارههای فرد.
- 2. عوامل آشکارساز نقطه بروز مشکل میباشند.
- 3. عوامل تعدیل گر مشکل را برای فرد تا حدودی قابلتحمل میکنند. مانند: تحصیلات، اوضاع اقتصادی، نگرش مراجع.
- 4. عوامل تداومبخش که باوجود درک و فهم فرد از مشکل با آن روبهروست. فرد همچنان به روشهای قبلی در مواجهه با آن ادامه داده و اثرات مخرب آن را به دوش میکشد.
درمانگر بدون جهتگیری
«راجرز» دانشمند شخص-محور در خصوص چگونگی عملکرد اتاق درمان، درمانگر را بدون جهتگیری خاص و فقط هدایتگر مشکل مراجع میداند. دستور دادن، عقل کل بودن، نگاه بالا به پایین، موجب برهم ریختن تعادل نقش مراجع - درمانگر میشود و ادامهی رابطه درمانی را مخدوش میکند.
برتری کیفیت رابطه
برای مثال فردی که اتومبیلش در خیابان خرابشده و آنقدر عصبانی است که وقتی از او سؤال میشود: امروز چگونه بود؟ باخشم میگوید: «خراب شدن ماشین در آن موقعیت بدترین اتفاقی بود که میتوانست بیفتد.» در اینجا باید با همدلی و تقویت نگاه بیقیدوشرط و بهصورت شفاف گفت: «خراب شدن ماشین اتفاق خوبی نیست اما اینکه بدترین اتفاق ممکن باشد اغراقآمیز است.»
هرگونه عدم همدلی که منجر به همدردی شود و فرد احساس کند برای آنکه موردپذیرش قرار گیرد باید طبق خواستههای دیگران عمل کند و از فرد رفتاری بروز کند که خودش آن را دوست نداشته باشد، منجر به انکار یا انحراف فرد از مسیر درستشده و احساس ارزشمندی در فرد پایین میآید. هرچه شکاف واقعیت فرد با آنچه در افکارش میگذرد بیشتر شود ازخودبیگانگی و بهتبع آن ناسازگاری بیشتر میشود. بیان شفاف درد توصیه میشود. صداقت و اصالت فرد در گفتار میتواند کلام را شفاف و هرگونه ماسک را از چهره بردارد. درمانگر روی این فرایند تمرکز دارد.
سؤالات پرکاربرد در همدلی
- -چگونگی توصیف موقعیت یا رویداد بهصورت واضح
- -چگونگی اتفاقی که رخداده است؟
- -چگونگی واکنش فرد در اتفاق؟
- -چگونگی واکنش دیگران؟
- -چه احساسات و هیجاناتی تحریک شدند؟
انتخاب تغییر
صحبت کردن درباره اتفاق و مشکل از منظر این سؤالات باعث میشود تا با پرسش و پاسخ مراجع - درمانگر به دیدگاه جدید دست یابند. مطرحشدن موضوعات جدید در حین گفتوشنود فعال و آگاهانه موجب شفافسازی مشکل شده و با شفاف شدن عمق مشکلات در اتاق درمان، فرد تشویق میشود که به فکر افتد تا با تأمل بر آنچه رویداده است چیزی جدید یاد گرفته و آن را به بخشی از تجربههای جدید در مواجه با مشکلات بعدی زندگی مورداستفاده قرار دهد.
فرد پسازآنکه اتومبیلش وسط خیابان خراب شد بهوسیلهی این رویکرد میتواند تجاربی بسیاری را در جعبهابزار ذهنش بهعنوان اندوخته داشته باشد و در موقعیت و وضعیت مناسب بکار بندد. تجاربی مثل: اول حفظ خونسردی و کمک گرفتن از دیگران، اقدامات پیشگیرانه از وقوع شرایط مشابه، فاجعه ندانستن رویداد و...
شرایط موفقیت در اتاق درمان
محیط مناسب اتاق درمان مانند دما متعادل، محل نشستن مراجع-درمانگر (همسطح بودن)، صحبت کردن راحت و صمیمی بدون استفاده از کلمات سخت، فشار روانی شخص را کم کرده و با به وجود آمدن احساس صمیمیت رابطه خوب پیش میرود و درمان از همین نقطه آغاز میشود.
مدتزمان یک جلسهی درمان 45 دقیقه هست. زمانبندی برای بیان مشکل، تکلیف جلسه بعد، بررسی تکالیف جلسات قبل و جمعبندی مطالب توسط درمانگر صورت میگیرد. بهغیراز دو مورد در بقیه موارد درمانگر موظف به رعایت اصل رازداری " است.
1-جان فرد یا دیگری درخطر باشد.
2-رابطهی هیجانی –عاطفی بین درمانگر - مراجع شکلگرفته باشد. در چنین حالتی درمانگر بایستی فردی جایگزین را به مراجع پیشنهاد دهد و از ادامه روند درمان خودداری کند.
منابع
مشاوره گلادینگ
اصول مصاحبه بالینی اوتمر