ستاره صبح، فائزه صدر: اگرچه آهنگ جدید روابط میان واشنگتن و مسکو با احتمال نزدیکی دو رقیب دیرینه، به گوش جهان غریب است؛ اما رفتار روسیه در قبال شرکای خود ریتمی آشنا دارد. مواضع جدید آمریکا در قبال روسیه در مراحل شکل گیری است، اما در همین مقطع نیز موجب شده چند کشور مهم جهان در سیاست های خود تجدید نظر کنند. آیا در کشور ما نیز فهم درست از تغییر مناسبت های بینالمللی به ادراک تصمیم گیران رخنه خواهد کرد یا خیر؟! ستاره صبح در گفتوگو با مهدی مطهر نیا، تحلیلگر سیاسی و آینده پژوه به بررسی ابعاد دیپلماسی جدید آمریکا و روسیه پرداخته که در ادامه میخوانید:
مهدی مطهرنیا با اشاره به پیشینه تصمیمات کنونی قدرت و نسبتی که با آیین بینالملل برقرار میکند گفت: تشخیص جهانی از سخنرانی بوش پدر در یازده سبتامبر 1990 شروع شد. دوران تحکیم آن از ضد واقعه یازده سبتامبر ادامه پیدا کرد و اکنون بعد از ضد واقعه هفت اکتبر، دوران تثبیت آن آغاز شده است.
وی افزود: آیین قدرت به مجموعهای از فرمولها و مکانیزمهایی گفته میشود که با دورادور اندیشی زمینه های ایجاد بایسته ترین سناریوها را در جهت تحقق اهداف خود فراهم میکند . گهواره آن امروز در ایالات متحده است.
مطهر نیا با اشاره به مسیر پیشرفت نظم نوین جهانی یادآور شد: از دهه های پیشین گام به گام زمینه های ایجاد نظم نوین جهانی در فراز و نشیب های گوناگونی که در نهایت به چهار سناریوی شایسته رسید، یعنی دنیای تک قطبی بوش پسر، دنیای تک چند قطبی اوباما، دنیای دو قطبی منعطف ترامپ در دور اول و اکنون دنیای واقعیت مجازی یا واقعیت موازی، که من سال 1392 به این چهار سناریو اشاره کرده و آنها را ترسیم نمودم.
وی خاطرنشان کرد: اکنون ما شاهد تلفیقی از دو سناریوی زمان اوباما و دنیای واقعیت موازی توسط سرمایهداری فرامدرن در ایالات متحده هستیم که ایلان ماسک آن را رهبری میکند و به مدیریت ترامپ است.
این تحلیلگر سیاسی در رابطه با رویکرد ترامپ در حوزه سیاست خارجی گفت: به این نکته تاکید دارم که در وضعیت فعلی ترامپ مکعب اقدام خود را همانطور که در اولین روز انتخاب او به عنوان رئیسجمهور نگاشته و ثبت کردم، مورد پروا قرار داده است. ترامپ پارادایم اوتوریته تهاجمی دارد، دکترین فشار دیپلماتیک، اقتصادی و احیانا نظامی را بعد از آنها بر میگزیند.
وی در این رابطه افزود: سوم انزوا طلبی فعال معطوف به بالا بردن قدرت ملی آمریکا را در دستور کار دارد و از این سیاست کلان و دکترین و پارادایم، استراتژی فشار و تقابل را شکل میدهد. از طرف دیگر بحران سازی و بحران آفرینی را بولد کرده و برجسته مینماید و با رسانهای کردن آنها اوتوریته تهاجمی خود را به نمایش میگذارد.
مطهر نیا با اشاره به سیاست جدید کاخ سفید در قبال روسیه گفت: در وضعیت کنونی باید بپذیریم که وی وارد اریکهای شده است که بتواند شرکای استراتژیک آمریکا، شرکای کلیدی و شرکای مهم را بر مبنای تلفیقی از سناریوی سوم و چهارم در نظم نوین جهانی اجرایی کند. روسیه در وضعیتی قرار دارد که بعد از این همه فراز و نشیب باید در بین شرکای کلیدی ایالات متحده آمریکا و شرکای درجه دو آمریکا قرار گیرد همانگونه که آنکارا در برابر اسرائیل و عربستان خواهد بود.
وی اضافه کرد: این معنا را باید مورد توجه قرار بدهیم که آمریکاییها نمیگذارند و نگذاشتند که روسیه به اروپا پیوند بخورد. آلمان هزینه های آن را پرداخت کرده و پرداخت خواهد کرد، چرا که سعی کرد با نزدیک شدن به روسیه آن طور که در زمان هیتلر رخ داد، زمینه های بازپروری قدرت اروپا را فراهم کند و اجازه نمیدهند به چین نزدیک شود. همانگونه که دیدیم بعد از جریانات اوکراین چین را در منگنه این معنا قرار دادند. این آینده پژوه با تحلیل چرخش سیاست های ایالات متحده در دوره دوم ترامپ گفت: روسیه اکنون نه دشمن ایالات متحده، بلکه در حال تبدیل شدن به شریکی کلیدی برای ایالات متحده است و در کنار شرکای استراتژیکی چون کانادا، ژاپن، کره، استرالیا و ایران آینده قرار میگیرد. باید بر این نکته تاکید کنیم که جهان آینده جهان هارتلند و ریملند بزرگی است که شرکای دریایی ایالات متحده آمریکا در این مسیر، شرکایی حیاتی خواهند بود و شرکایی چون انگلستان، روسیه، عربستان، ترکیه و اسرائیل به شرکایی کلیدی تبدیل خواهند شد.
وی متذکر شد: این نظم آینده جهانی است که منطقه بندی های خاصی ایجاد میکند و براساس غلضت سناریوی چهارم، یعنی دنیای واقعیت موازی نسبت به سناریوی دوم یعنی دنیای تک چند قطبی پیش خواهد رفت لذا تبیین وضعیت روسیه کار چندان مشکلی نیست. این استاد علوم سیاسی در تحلیل پیامدهایی که در این چهارچوب متوجه ایران است، گفت: نزدیک شدن مسکو به واشنگتن و ایجاد فضای بده بستان های سیاسی از منطقه حاشیه روسیه و پیامد آن در خاورمیانه حمایت های روسیه از ایران کاهش پیدا میکند و برگ امتیاز ایران از روسیه گرفته خواهد شد.
وی ادامه داد: بعد از انگلیسیها که از سال 2018 به بعد سیاست های خود را در قبال نظام جمهوری اسلامی بازتعریف کردند، روسها نیز از این به بعد همانگونه عمل خواهند کرد. مطهر نیا با اشاره به نقش قدرت های منطقه در تحولات سیاسی اخیر گفت: ترکیه، عربستان، قطر، اعراب و... در ائتلاف علیه ایران مربعی را تشکیل خواهند داد که اسرائیل از آن بهره خواهد جست اما همه اینها نوک پیکان ایجاد نظم نوین جهانی برای آینده در منطقه است. تهران شریک استراتژیک ایالات متحده آمریکا در نظم آینده در نظر گرفته شده است، لذا جمهوری اسلامی ایران یا باید بپذیرد در برابر آمریکا قرار بگیرد یا در کنار امریکا باشد.
وی در این رابطه تشریح کرد: کشور های دیگر در منطقه خواهان آن نیستند که ایران به قدرت بزرگ منطقهای و ابرقدرت تبدیل شود و برای دیگر کشورها خطرناک باشد. لذا ایالات متحده فعلا در پی استقرار دولتی توسعه گرا در تهران است که قابلیت محدود شدن از منظر جاه طلبی های نظامی و منطقهای را دارد.
این پژوهشگر در ادامه گفت: این امر برای اسرائیل نیز مطرح است به این معنا که تل آویوی میخواهد که بسیار قدرتمند ولی قابل کنترل باشد. لذا ماجرای ایران و اسرائیل با هم پیوند میخورد و از منظر قدرت ملی در صحنه آینده جهانی همگرایی های موجود برخلاف واگرایی های چهار دهه اخیر در آینده تغییر و تحول میپذیرد و ادبیات دیگری در این منطقه شکل میگیرد.
وی تصریح کرد: عربستان، ترکیه، پاکستان، کشور های حاشیه خلیج فارس و دیگر کشور های پیرامونی ما تحت عنوان شبه جزیره عرب چندان خواهان قدرت گرفتن تهران به عنوان یک ابر قدرت نیستند. همانطور که ناصر یا دیگر کشور های عربی دیگر در دوره پهلوی خواهان این معنا نبودند. اما برای ایالات متحده امریکا و آیین قدرت در جهان ایران به عنوان یک سرزمین کد دار با کد ژئوپولتیک و ژنوم ژئو استراتژیک بسیار مهم جایگاهی بسیار رفیع دارد.
مهدی مطهر نیا در پایان سخنان خود تاکید کرد: از این رو بازی بازنده برنده را باید در آینده دید بسیاری در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند تا ایرانی ضعیف شده داشته باشند. بسیاری از کشور های عربی در این دههها هزینه کردند تا در برابر ایران و اصالت ایران بایستند. اما در نهایت ایران است که دارای ویژگی های خاصی است که در اینده میتواند با بهره برداری از آنها به برگ برنده بالاتری دست یابد این منوط به خرد ورزی در میان ایران و ایرانیان و تحولات بالا در صحنه سیاستگذاری در داخل کشور، تغییر عاملیتها و ایجاد فضای مثبت در این زمینه است.