نگرانی چیست؟
«پل استار» جامعهشناس و نویسنده کتابهای بیوگرافی میگوید: «مردم، جهنم ما هستند.» ایجاد نگرانی در افراد یکی از عوامل نارضایتی و ناخشنودی در تعامل بین فردی است. افرادی که مدام نگران احتمال رخ دادن اتفاقات بد در زندگی خود و دیگران هستند، نهتنها زندگی را برای خود تلخ و ناامن میکنند بلکه اطرافیان را نیز مضطرب و نگران میکنند. گویی انگار در جهنم زندگی میکنند. نگرانی افراطی باعث میشود تا افکار منفی، جایگزین افکار مثبت شود و فرد تصور کند خوبیها بربادرفته است. فرد نگران بهتدریج برای رفع حس بد خود به سلطهجویی، حسادت و مداخلهگری خو میگیرد. نگرانی منجر به تحمل فشار عصبی زیاد توسط فرد میشود. این فشار عصبی علاوه بر خود فرد بر اطرافیان هم تحمیل میشود. ماجراهای زیادی در زندگی افراد رخ میدهد که با نگاه روانشناسان میتوان به الگوهای مکرر آن پی برد. دلهره و اضطراب فراگیر، زندگی فرد نگران را مختل میکند. فرد نگران با هدر دادن انرژی خود در مواجه با یک مسئله بر ترس و نگرانیاش نمیتواند غلبه کند. فرد وقتی از لحظات بحران فاصله میگیرد، متوجه میشود بدترین اتفاق رخ نداده و به دلیل نگران بودن افراطی، موضوعی عادی در ذهن او چنان ساختهوپرداخته شده که کنترل هیجانات را برای فرد مضطرب غیرممکن کرده است. احتمال دارد فرد مضطرب به دلیل فشار عصبی رفتار نامناسب و پشیمان کننده از خود بروز دهد.
علت نگرانی
افلاطون فیلسوف بزرگ و شاگرد سقراط حکیم در کتاب «دهم جمهور» نوشت: «آفت روح افراد نگرانی، زیادهروی، ترس و نادانی است». او معتقداست همگی این احساسات آفت هستند ولی قدرت تخریب روح را ندارند. پس میتوان با شناسایی مشکل در جهت اصلاح افکار و روان قدم برداشت. نگرانی و اضطراب زیاد افراد را در زندگی کمطاقت و آسیبپذیر میکند و آنها را در معرض مشکلات قلبی، سردرد، اختلالات روانی و ... قرار میدهد.
راهکار
مهمترین راه کمک به فرد نگران و مضطرب این است که افکار تقویتکننده مثبت را در روان خود گسترش و تقویت کند. القای افکار مثبت توسط اطرافیان فرد نگران نیز اثربخش است.
روانشناس مشهور ایرانی، دکتر کلانتری جملات خود گویی قوی که در هنگام هجوم افکار نگرانکننده، تنظیمکننده نگرانی هستند و باعث به تعویق انداختن حس ناامیدی و درماندگی در فرد نگران میشود را چنین معرفی میکند:
1- حس نگرانی برای حال و اکنون فقط یک انتخاب است. انتخابهای دیگری هم وجود دارد باید با به تأخیر انداختن آگاهانه حس نگرانی بر آن غلبه کرد.
2- نگرانی قابلتحمل است. انجام دادن برخی کارهای آرام و موردعلاقه ازجمله فعالیت مذهبی، دیدن فیلم، سرگرمی، پیادهروی و... میتواند در کاهش نگرانی مؤثر باشد.
3- فرد میتواند با تکرار و تمرین، افکار آزاردهنده را متوقف یا کنترل کند.
توصیه
باید پذیرفت که نگرانی بخشی از زندگی است. فرد توانمند حس نگرانی را میپذیرد و بهجای آنکه با انتخاب نگرانی منجر به کاهش عملکرد خود شود با مدیریت و آگاهی و شناخت خود، حس بد را پشت سر گذاشته و مراقبت از روان خود را مهمتر از تداوم حس نگرانی میداند. فرد توانمند باید بتواند مسائل را ساده کند و آنها را مدیریت کند.
«لیلیان گلاس» نویسنده کتاب «آدمهای سمی» نتایج تحقیقات خود را اینگونه بیان میکند:
«در برقراری ارتباط با افراد باید پذیرفت انتقال نگرانی و اضطراب غیرواقعی به آنها باعث کمرنگ شدن دوستی و فاصله گرفتن افراد از یکدیگر میشود. با هدایت گفتار در مواجهه با افراد نگران میتوان از تشویش و فشار عصبی قابلانتقال از فرد نگران به اطرافیان جلوگیری کرد. افراد خوشحال و موفق در جامعه نگرانی را طرد نمیکنند بلکه با دانستن اینکه چگونه با منفیبافی برخورد کنند، خود را از انرژی منفی در امان نگهداشته و با رضایتمندی از این حس نوعدوستی، هم اعتمادبهنفس خود را بالابرده و هم احساس کامیابی در فرد نگران به وجود میآورند. بهتر است اطرافیان فرد نگران با طرد نکردن او بار سنگین انزوا و فشار روانی او را کاهش دهند. بدین ترتیب حس خوب دوطرفه باعث درک متقابل بین فردی شده و بهجای از هم گسستگی رابطه، تقویت آن را به شیوه منطقی ممکن میکند.»