ستاره صبح، فائزه صدر: چند سال است که به دلیل استمرار تحریمها و اعمال محدودیت های اجتماعی و اقتصادی، فضای مناسبی برای فعالیتهای اقتصادی وجود ندارد. نبود ارتباط با بیشتر بازار های جهانی و سیستم بانکی بینالملل سبب شده تا فعالیتهای اقتصادی در شرایط سختی انجام گیرد. ارتباط اقتصاد با امنیت و تأثیر تحریم بر اقتصاد، کوچک و خالی شدن سفره های مردم، اهمیت و تبعات تصمیمگیری در عرصه سیاست خارجی را یادآور میشود. وقتی سیاست و جنگ میان اسرائیل و حماس یا حزب الله، بر اقتصاد و سفره مردم ایران تأثیر منفی میگذارد، آیا وقت آن نرسیده است که در سیاستها به نفع معیشت و سفره مردم تجدید نظر صورت گیرد. ستاره صبح در گفتوگو با به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
نقش دولت در مدیریت بازار چگونه است؟ آیا دولت قادر خواهد بود بدون داشتن صددرصد اختیار در حوزه سیاست خارجی در اقتصاد موفق ظاهر شود یا خیر؟
با روی کار آمدن مسعود پزشکیان، شکل گرفتن تیم اقتصادی دولت و به ویژه با تعیین مدیریت جدید سازمان بورس، بازار شرایط بهتری را تجربه کرد. اما دولت در ابتدای راه خود با تنش های سیاسی روبهرو شد و اخیر بازار متلاطم شده است. اگر چه وضعیت پر تنش اخیر شوک مهم به اقتصاد وارد نمیکند زیرا زیر سایه تحریمها از مدتها پیش تا به امروز در وضعیت جنگ هستیم. بازار در این سالها رکود و رشد تورم را تجربه کرده است. در سال های گذشته بازار تنش پس از ترور سردار سلیمانی را از سر گذراند. ترور اسماعیل هنیه در تهران و ترور سید حسن نصرالله باعث شد باز مشابه همان وضعیت تجربه شود. از این رو اثرات ترورهایی که رخ میدهد روی بازار ها به صورت شوک دیده نمیشود. شاید اخبار بد یک روز وضعیت را بدتر کند، ولی شرایط دوباره به حالت عادی بر میگردد. تا اینجا تنش اخیر اثر جدید و مضاعفی بر اقتصاد نشان نداده است. تولید نخوابیده و صادرات ما متوقف نشده است. حتی طی روزهای گذشته در یکسری از نماد ها صف خرید داشتیم. تأثیر تنش های سیاسی در بازار مسئله جدیدی نیست که بگوییم بازار شوکه شده چون ریسکی مشابه اش را ندیده است! نه اینطور نیست. ما سالها تنش های متعددی را تجربه کردهایم رفتار اخیر بازار نشان داد از اتفاقات اخیر شوکه نشده است.
آیا این وضعیت به معنی بی تأثیر شدن یا کاهش اثر اخبار تنش و جنگ بر بازار داخل است؟
تأثیر از بین نرفته بلکه دامنه اثر محدود شده است. متغیرهای اقتصادی تحت تأثیر تحولات منطقهای و فرامنطقه ای است. به جز تصمیمات و عملیات نظامی و... حتی اخبار هم بر روی بازارها تأثیر می گذارد. هیجانات ناشی از اخبار سیاسی وجود دارد و با تحریک انتظارات تورمی در بازار آثاری به جا می گذارد.
پدیده جنگ تأثیر مستقیم بر شاخص های اقتصادی دارد. بازار ایران پس از تهدید، اثر میپذیرد و نسبت به وضعیت جدید چسبندگی دارد و دیر به حالت قبلی باز میگردد یا نرخها بر نمیگردند. ولی در خصوص برخی از بازارها نرخها سقف خوردهاند و رکورد زدهاند و به نظر نمیرسد بیش از این رشد داشته باشند.
آیا به عقیده شما نرخ ارز به سقف رشد خود رسیده و بیش از این تحت تأثیر متغیرهایی نظیر تنش منطقه افزایش قیمت را تجربه نخواهد کرد؟
متغیر اصلی نرخ ارز، تنش منطقه و احتمال وقوع یا گسترش جنگ است. اما تا اینجا دولت برای کنترل بازار ارز تصمیمی نگرفته، درحالیکه میتوان با مسکنها حداقل به طور کوتاه مدت آرامش را به بازار تزریق کرد.
البته دولت چهاردهم سعی دارد با متغیر های غیر اقتصادی از جمله با تلاش دستگاه دیپلماسی فضا را آرام کند. در این فاصله اگر بانک مرکزی عرضه ارز را بالا ببرد، نرخ ارز کنترل خواهد شد.
درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل سناریویی خطرناکی برای منطقه، جهان و اقتصاد ایران است. زیرا جنگ محرکی برای رکود اقتصادی و تورم خواهد بود.
درگیر شدن ایران و اسرائیل با کاهش عرضه نفت و افزایش قیمت انرژی همراه خواهد بود که ضربه مهمی به رشد اقتصادی وارد میکند و تورم را یک پله بالاتر میبرد.
اگر ایران تصمیم به بستن تنگه هرمز بگیرد، با توجه به عرضه یک پنجم نفت جهان از این منطقه، بازار جهانی انرژی بحرانی بی سابقه را تجربه خواهد کرد. شاید همین تحلیل باعث شده تا سناریوی جنگ ایران و اسرائیل، امروز روی میز هیچ کدام از قدرت های جهان نباشد.