به نظر میرسد جبهه اصلاحات فقط برای جمعکردن و کشیدن مردم بهپای صندوق مفید است و کار دیگری در مدیریت کلان کشور از آنها ساخته نیست! تاریخ انقلاب نشان داده که بعد از ارتحال امام جبهه مقابل اصلاحات همواره یا در حاکمیت بوده و یا در رأس امور! اکنون این سؤال مطرح است چرا مرحوم رئیسی شعار وفاق ملی نمیداد اصلاحاتیها را از دولت اخراج کردند و به فکر وفاق ملی نبودند! انتخاب افراد خنثی برای مصادر مهم دولتی و مدیریت کلان کشور، اهداف و راهبرد ریس جمهور را محقق نخواهد کرد. تورم کماکان رو به افزایش است و خط فقر افزایش و طبقات محروم نیز افزایش مییابند. فیلترینگ کماکان پابرجاست و بازار فیلترشکنها توسط آقازادهها گرم است.
سیاست خارجی که قرار بود بر تشنجزدای بهویژه با کشورهای همسایه استوار شود کماکان بر اساس همان افزایش تشنج است و آثار جنگ تمامعیار بر کشور سایه افکنده است. قرار بود دانشجویان و استادان بیگناه اخراجی بهسرعت به دانشگاهها باز کردند تا در شروع سال تحصیلی از پیشرفت علمی بازنمانند. قرار بود به استناد روش امام علی (ع) عدالت در کشور حاکم شود و زندانیهای دگراندیشی آزاد شوند. قرار بود کولبرها با ایجاد بازارهای مرزی به کار شرافتمندان مشغول شوند و از دشواری بردگی سرمایهداران نجات یابند. قرار بود میلیونها زن بیسرپرست و بد سرپرست از فقر و تنفروشی نجات یابند و بکار شرافتمندان اشتغال ورزند.
قرار بود با توجه به خیل مهاجرت نخبگان، جذب آنها بدون تشریفات گزینش تنگنظران انجام شود و جریان مهاجرت معکوس و استعدادهای درخشان به کشور صورت پذیرد. قرار بود ارزش پول ملی افزایش یابد تا قدرت خرید مردم نیز افزایش و سفره آنها رونق یابد. قرار بود برجام پیگیری وزنده شود تا کشور قدرت یابد و دشمنی با نظام کاهش یابد و تحریمها را بردارند ولی تحریمها از امریکا به اروپا نیز راه یافت و حلقه تحریم تنگ ترشد! و دهها قرار دیگر در تعهدات رئیسجمهور و دولت چهاردهم که مردم منتظر تحقق آن هستند. با این چینش مدیران کلان تحقق آن بعید به نظر میرسد، مراقب باشید که مردم به این نتیجه برسند که حق با پنجاهدرصدی بود که رأی ندادند! بقول حافظ (ره): مازیاران چشم یاری داشتیم پر غلط بود آنچه ما پنداشتیم.