این درحالی است که 40 درصد از محدوده میدان آرش در آب های ایران قرار دارد. طرف کویتی ادعا کرده ایران تاکنون تمایلی برای تعیین حدود و سهم خود از این میدان گازی نشان نداده است. ستاره صبح برای بررسی این موضوع با فرزین سواد کوهی، کارشناس حوزه انرژی گفتوگو داشته که در ادامه میخوانید:
چرا میدان گازی آرش از یک منبع طبیعی ارزشمند به یک مسئله تبدیل شد؟ شروع این مشکل از کجا بود؟ آیا این چالش پیش بینی پذیر و قابل حل بود یا خیر؟
میدان گازی آرش به یک موضوع مسئله ساز تبدیل شده است به این معنی که با حل مشکل حاضر، مسئله حل نشده و شاید چالش یا چالش های دیگری نیز به دنبال داشته باشد.
امروز مشکل میدان گازی آرش، فقط مسئله وزارت نفت نیست و به چالشی برای دیپلماسی کشور تبدیل شده است.
آرش یک میدان مشترک است. ایران، عربستان و کویت در این منبع شریک هستند. اما کار به جایی رسیده که طرفین به طور کلی سهم ایران را انکار میکنند و بهره برداری ایران از این میدان را قبول ندارند.
در دهه 80 قرار بر این بود که مذاکراتی ما بین 3 کشور صورت بگیرد و محدوده بهره برداری هر کشوری از این میدان مشخص شود و سهمها برآورد شده و شفاف سازی شود. متأسفانه در آن سالها سر دولت از درآمد های هنگفت نفتی پر باد بود و در حق میدان آرش کوتاهی شد.
قرار بر این بود که طرفین در این مذاکرات چالشها را برطرف کنند و بعد از مشخص شدن سهمها روند توسعه آغاز شود. حتی از طرف ایران دکلی به منطقه فرستاده شد. ایران در دولت احمدی نژاد در آن بازه زمانی حساس کم کاری کرد. صاحب نظران و مسئولینی هستند که میتوانند بر این موضوع شهادت بدهند.
در دورهای که ارتباط خوبی با عربستان داشتیم، کویتیها به خاطر میدان آرش به ایران آمدند. در آن سالها روابط دیپلماتیک ایران و کشور های منطقه تیره نبود. متأسفانه نماینده ایران در مذاکرات مربوط به میدان گازی آرش حاضر نشد. گویی ارادهای به تعلل در حل چالشها وجود داشت. موضوع آرش آنقدر از طرف طرف ایرانی سرسری گرفته شد که کار به اینجا بکشد.
توسعه میدان گازی آرش قبل از اینکه طرفین سهم ایران را انکار کنند، از طرف ایران کنار گذاشته شد. ایران خود خواسته از حق بهره برداری اش در میدان آرش محروم شد.
شروع چالش دیپلماتیک میان ایران و عربستان تمام مشکلات از جمله مسائل مربوط به میدان آرش را تشدید کرد.
دلیل کم کاری ایران در حوزه گازی آرش چه بود؟ چرا توسعه این میدان گازی نادیده گرفته شد؟
متأسفانه حوزه توسعه نفت صرفا اقتصادی نیست و از نحله های فکری و جریان های سیاسی متاثر شده است. دههها است که برخورد مدیران ارشد وزارت نفت با منافع ملی، سیاسی و جریانی است. توسعه اولویت برخی از گروه های سیاسی نیست و حتی در مواردی با آن مقابله میکنند.
غرایض و آرای، افراد و گروه های سیاسی و اندیشه های خاص در بخش های اقتصادی از جمله در وزارت نفت حاکم است. امروز هم این معضل را در وزارت نفت داریم، مدیران، مهندسان و کارشناسانی که قبل از فکر کردن به توسعه و کار مشترک، به گرایش سیاسی خود وفادارند و به فکر خوش خدمتی و پاسخگویی به گروه سیاسی هستند که آنها را تا آن مرحله بالا آورده است.
این وضعیت باعث میشود توسعه و منافع ملی نادیده گرفته شود و منافع گروهها و جریان های سیاسی اولویت پیدا کند. در سال های دهه 80 که باید در مورد میدان گازی آرش تعیین تکلیف میشد، این وضعیت پر رنگ بود.
در تمام این سالها کسانی بودند که از سر دلسوزی و وطن پرستی سعی داشتند برای میدان گازی آرش کاری بکنند، اما این طیف با گره های کور مواجه شدند که نتیجه سیاسی کاری در وزارت نفت بود. شاید عجیب باشد، ولی بسیاری به خاطر تلاش برای منافع ملی مجبور به کناره گیری از کار خود شدهاند.
البته این وضعیت مانع از آن نمیشود که مشکلات سرمایهگذاری را نادیده بگیریم چون سال های بعد از دولت های نهم و دهم کشور با کمبود منابع، تحریم و عدم جذب سرمایه و سرمایهگذار خارجی روبهرو بود. دولت توانایی سرمایهگذاری در حوزه نفت را ندارد و باید از سرمایهگذار بخش خصوصی یا سرمایهگذار خارجی دعوت کند، ولی پنجره های تعاملاتی ایران با تحریم بسته شد و امر توسعه در حوزه نفت و گاز دچار مشکل شد.
فرسودگی بر صنعت نفت ما حاکم شده، این وضعیت معضل بزرگی است. بدون تکنولوژی روز از پیشرفته ترین کشور منطقه به کشوری که از همسایگانش عقب مانده تبدیل خواهیم شد، صنایع باید به روی سرمایهگذار آغوش باز کنند.
در حل مشکل میدان آرش سهمی برای حوزه دیپلماسی در نظر گرفتید. با توجه به تغییر دولت و تیم دیپلماسی، چقدر برای حل این مسئله و سایر مسائل منطقهای امیدواری وجود دارد؟
بهترین کار تقویت و گسترش ارتباطات دیپلماتیک و پرهیز از حرکات، تصمیمات و حتی سخنرانی های تنش زا است. جهان تغییر کرده و قواعد چهار دهه پیش بر دنیا حاکم نیست. حوزه دیپلماسی ایران هم با تغییر دولت جانی تازه گرفته و باید تعریفی جدید از ارتباط با کشور های جهان و منطقه ایجاد کند.
وقتی تلاش کنیم فرصت های از دست رفته در سیاست خارجی و اقتصاد را احیا کنیم، میدان گازی آرش تنها یکی از هزاران خواهد بود. کشور به از میان برداشتن محدودیت های اقتصادی، پولی و مالی نیاز دارد. باید بپذیریم که کشوری از کشور های جهان هستیم نه جزیرهای جدا افتاده از دنیا!
تا ارتباطات با دیگر کشورها احیا نشود و مشکلات فی ما بین ما و قدرتها حل نشود، همچنان با هم پیمانان منطقهای آنها مسئله خواهیم داشت. تخاصم برای ما دور باطلی ایجاد کرده که همچنان میچرخیم و به جایی ره نمیبریم.
ارتباطات دیپلماتیک با جهان و منطقه به تحول نیاز دارد. هر هدفی تعیین کنیم به این میرسیم که باید در روابط خود روش جدیدی انتخاب کنیم.