برای مواجهه با چالشهای ناشی از هم افزایی این بحرانها و یافتن راهبردهای برون باید همه منابع موجود به خصوص استعدادهای انسانی با بهره وری کامل به کار گرفته شوند.
از همه فرصتهای موجود بهره برداری شود. در اقتصاد فرصتهای تخصیص بهینه منابع، فرصتهای تصحیح خطای بازار و فرصتهای خلق بازارهای نو باید بهره برداری شوند. برای بهره برداری از این فرصتها یک پیش نیاز مهم وجود دارد و آن سرمایهگذاریهای سنگین در زیرساختهای اساسی است. منابع مهم سرمایهگذاری در زیرساختها درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز و سرمایهگذاریهای خارجی است. این هر دو منبع، به دلیل تحریمهای خارجی و قطع بودن رابطه بانکی بین ایران و جهان قابل دستیابی نیست. چشم اندازی هم برای تغییر امیدوارکننده وجود ندارد.
در حال حاضر انتخاب مدیران پستهای کلیدی کشور در جریان است. مهمترین سؤالی که مطرح است این است که چه افرادی شایستگی الزم برای تصدی پستهای کلیدی دولت را دارند؟ در اینجا قابلیتها و شایستگیهای یک مدیر توانا و سالم که دیگران به تفصیل به آنها پرداختهاند، تکرار نمیشود. بلکه به یک بعد مهم از شایستگیهای انسان که شایستگیهای کارآفرینانه است، اشاره میشود.
از این رویکرد یک مدیر دولتی کارآفرین در دو میدان فعال است. اول در سازمان خود به عنوان کارآفرین سازمانی مسئول بهره برداری از همه استعدادها، ایجاد فرصتهایتحقق پتانسیلهای انسانی در خدمت شایسته، توسعه نوآوری سازمانی، بهره وری بالا، جامعه محوری، بازارگرایی و ایجاد عملکرد متمایز است.
دوم در بخش اقتصادی- اجتماعی مربوط به سازمان باید زمینههای توسعه فرصتهای کارآفرینی را فراهم نماید. سازوکار الزام برای توانمندسازی کارآفرینانه جامعه هدف برای شناسایی و بهره برداری از فرصتهای کسب و کار را ایجاد نماید. خدمات حمایت از ایجاد و رشد کسب و کار در بخش خود را فراهم آورد و الزامهای رشد کیفی و کمی برای ورود این کسب و کارها به بازار جهانی را فراهم آورد. مدیر دولتی که باید این اقدامها را انجام دهد، باید درک درستی از شرایط فعلی جامعه، بحرانها و انتظارات موجود داشته باشد.
همچنین به ضرورت هم افزایی با سایر مدیران دولت برای کاهش عدم اطمینان، ابتکار و نوآوری و ترکیب خالق منابع به منظور برون رفت از بحرانهای موجود و طی مسیر تعالی ملی باور عمیق داشته باشد. تخریب خالق ساختار بحران زا و ناکارآمد و ایجاد ساختارهای گشایشگر و سازنده به تفکر کارآفرینانه نیاز دارد. این نوع تفکر فرصت گرا، نوآور، طراحی بنیان، انسان محور، امکان گرا و امیدآفرین است.
گفته مشهوری است که میگوید: راه حل بحرانها را نمیتوان از سیستم و افرادی انتظار داشت که خود عامل ایجاد آن بحرانها بودهاند. بنابراین مدیرانی که در ناکارآمدی های سیستم موجود تسلیم شدهاند و تفکر تداوم وضع موجود را دارند، نمیتوانند چاره گشای گره های متعدد کشور باشند. در نتیجه به مدیران کارآفرین نیاز است که نوگرا، نواندیش، نوآور، فرصت گرا، آغازگر تغییر و معرف چشم انداز مطلوب باشند.
انتظار میرود ریاست محترم جمهور منتخب مردم که با انبوهی از انتظارات مردم بر دوش و پیش روی خود روبهروست اهمیت شکل دهی به ترکیبی که «دولت کارآفرین و نوآور» و «مدیریت کارآفرینانه»را تداعی نماید مورد عنایت و توجه قرار دهد. وزرا و مدیران کارآفرین میتوانند با خروج از چارچوب های موجود دریچه های تازهای را برای بهبود شرایط کشور باز کنند و مسیری برای یک حرکت اجتماعی و اقتصادی کارآفرین برای آحاد مردم و جلب مشارکت آنان ترسیم نمایند.
این امر تجربه روشنی در کشورهای موفق دنیا داشته است. انجمن علمی کارآفرینی و نوآوری در مسیر تحقق این امر و توسعه مدیریت کارآفرینانه، با بضاعت خود آمادگی همه گونه همکاری را دارد.