رویارویی رفورمیستها - رادیکالها یا موافقان - مخالفان برجام در دوره دوم انتخابات چه سرانجامی خواهد داشت؟ پیام ۴۰درصد مشارکت و ۶۰درصدعدم مشارکت در انتخابات چیست؟ نتیجه رأی به هر کدام از گفتمانهای باقی مانده در دور دوم انتخابات برای بحث توسعه، محیط زیست و توسعه مناسبات ارتباطی با جهان چه خواهد بود؟ این پرسشها و سایر پرسشهایی از این دست، بعد از مشخص شدن شمایل نامزدهای پیروز در دور نخست انتخابات، بازخوردهای بسیاری پیدا کرده است. اما نخستین نتیجه آرای شمارش شده، ضرورت تغییری است که اکثریت رایدهندگان خطاب به سیاستگذاران ارسال کردهاند.
به گزارش اعتماد، مردمی که در انتخابات مشارت کردهاند تغییر در مدیریت وضع موجود را خواستار شده و از تداوم وضع موجود ابراز نگرانی کردهاند. پیام مهم دیگر این انتخابات، عدم مشارکت ۶۰درصدی رایدهندگان بود که معانی بسیار زیادی میتوان از آن برداشت کرد. این در حالی است که چنانچه شورای نگهبان، نامزد جریان اصلاحات را تأیید صلاحیت نمیکرد، اوضاع مشارکت در انتخابات به مراتب کاهندهتر از وضعیت فعلی بود.
برای ارزیابی وضعیت انتخابات، گفتمانهای موجود و اولویتهای ضروری، گفتوگویی را با عیسی کلانتری، فعال سیاسی اصلاحطلب و کارگزار اجرایی در دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی تدارک دید تا درباره همه این بایدها و نبایدها در مسیر دور دوم انتخابات گفتوگو کند. کلانتری ضمن اینکه دور دوم انتخابات را صفکشی مخالفان و موافقان برجام میداند، معتقد است بدون حل مشکل تحریمها فرایند تولید ثروت در کشور به صورت راکد باقی مانده و رئیسجمهور آینده در خوشبینانهترین حالت تنها میتواند فقر را میان همه ایرانیان توزیع کند.
این فعال سیاسی برای دور دوم انتخابات از مردم میخواهد: «ببینند کدام نامزد از تنشزدایی و توسعه روابط بینالمللی صحبت میکند و کدام نامزد به دنبال توقف توسعه روابط و مذاکره است و به آن رأی دهند.»
با مشخص شدن نتایج دور نخست انتخابات، عملا یک دوگانه روشن میان مخالفان و موافقان برجام، موافقان و مخالفان مذاکره، مخالفان و موافقان مدارا و…شکل گرفت. نظر شما درباره این دوگانه چیست؟
از ابتدای انتخابات یک دوگانه جدی میان موافقان و مخالفان برجام شکل گرفت و این دوگانه نهایتا با پایان دور نخست انتخابات بهطور جدی نمایان شد. حضور پزشکیان به عنوان فردی که گفتمانی مبتنی بر تنشزدایی، مدارا، تعامل و شایستهسالاری را مد نظر دارد در برابر نامزدی که گفتمانی دقیقا در نقطه عکس این مفاهیم دارد، انتخاب را برای مردم آسان میکند.
واقع آن است که حل مشکلات اقتصادی کشور اساسا بدون حل مسائل بینالمللی و حل مشکل تحریمها، امکانپذیر نخواهد بود. تنها کاری که بدون حل مشکلات بینالمللی میتوان انجام داد آن است که تقسیم فقر را در کشور عادلانه کنند. چرا که تقسیم ثروتی وجود نخواهد داشت. اقتصاد ایران در شرایطی است که ثروت جدید نمیتواند تولید کند. افزایش تولید ملی، افزایش ثروت سرانه، کاهش فقر و… در زمان تحریمها امکانپذیر نیست. در کل در وضعیت تحریمها نمیتوان شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را ارتقا داد.
اگر ایدههای رادیکالها در خصوص تداوم وضع موجود تحقق یابد و تلاشی برای حل معادلات بینالمللی و رفع تحریمها صورت نگیرد، در خوشبینانهترین حالت، فقر به صورت عادلانه بین همه مردم تقسیم میشود. چرا که با تحریم، تولید ثروتی وجود ندارد که بشود میان مردم تقسیم کرد و تنها فقر است که به صورت عادلانه میان مردم توزیع میشود. این موضوع هم در شرایطی محقق میشود که دولتها بتوانند در برابر فساد، رانت و ویژهخواری بایستند.
برای تولید ثروت به چه گزارهای نیاز است که رادیکالها قادر به انجام آن نیستند؟
برای تولید و توزیع ثروت به سرمایهگذاری نیاز است. در حال حاضر وضعیت سرمایهگذاری در ایران منفی است. در شرایط فعلی در اقتصاد ایران حتی امکان جایگزینی استهلاک سرمایه هم وجود ندارد، چه برسد به تولید ثروت جدید. برای تولید ثروت باید زمینه جذب سرمایههای خارجی فراهم شود.
فردی و جریانی میتواند وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را بهبود بخشد که بتواند گشایشهای سیاسی و ارتباطی در حوزه بینالملل ایجاد کرده و از سرمایههای بینالمللی استفاده کند. همانطور که آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۶۹ دست به یک چنین اقدامی زد و طی ۸سال آن را ادامه داد. ایشان با وارد کردن بیش از ۳۰میلیارد دلار سرمایه از خارج، ابتدا زیرساختها و زیربناهای اقتصادی را ساماندهی کرد و ثروت عمومی را بالا برد.
روند جذب سرمایه خارجی در دولت سید محمد خاتمی هم ادامه یافت و اقتصاد ایران را در آستانه یک جهش قابل توجه قرار داد. دورانی که با انتخابات سال ۸۴ و ورود طیفهای رادیکال و تنشآفرین متوقف شد و ایران را وارد دورهای از تورم و رکود کرد. نامزدهایی که قصد دارند تولید ثروت کرده و با فقر مقابله کنند در وهله نخست باید روابط بینالملل را اصلاح کنند. مردم هم باید ببینند کدام نامزد از تنشزدایی و توسعه روابط بینالمللی صحبت میکند و کدام نامزد به دنبال توقف توسعه روابط و مذاکره است.
یکی از موضوعاتی که طیفهای رادیکال کمتر در خصوص آن صحبت میکنند موضوع محیط زیست و تأثیر آن در توسعه کشور است. از این منظر شرایط ایران را چگونه میبینید؟
بله درباره محیط زیست و موضوع آب به جز نامزد اصلاحطلب، سایر نامزدها بحثی را مطرح نکردهاند. اگر طی ۲۰سال سرمایهگذاری صورت گیرد و فقر ریشهکن شود، محیط طبیعی ایران هم روبه بهبود میرود. اگر فقر ریشهکن نشود، محیط زیست نخستین قربانی خواهد بود.
ایران نیازمند برقراری عدالت در همه حوزههای اجتماعی، سیاسی و ارتباطی است. ۲نامزد باقی مانده در انتخابات باید رک و راست درباره موضوعاتی چون محیط زیست، بحث زنان، گشت ارشاد و محدودسازی فضای مجازی و… صحب کنند تا مردم متوجه شوند راهبرد هر کدام از این ۲ نامزد چیست؟
نباید واقعیتها پنهان شود. متأسفانه نامزدهای جریان راست با توجیهاتی، واقعیتها را از مردم پنهان میکنند. همانطور که در دور اول مجری برنامه از یکی از نامزدها درباره گشت ارشاد سؤال میکرد و فرد مورد نظر مدام درباره عمق راهبردی زنان صحبت میکرد!
دوگانه انتخابات امروز کاملا شفاف پیش روی مردم قرار گرفته است. خطر حضور طیفهای رادیکال در عرصه مدیریت کلان کشور از نظر شما چیست؟
به نظرم اگر مردم در دور دوم مشارکت نکنند و طیف تندرو، سکان هدایت دولت را به دست بگیرد، کشور با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. در ونزوئلا قبل از قدرت گرفتن چاوز، دولتی سر کار بود که حمایت همه قدرتهای جهانی را داشت، اما زمانی که فقر و نابسامانی و ناکارآمدی شدت گرفت، چاوز روی کار آمد.
در واقع ناکارآمدی باعث نزول دولتها و ساختارها میشود. مردم باید بدانند اگر تندروها دوباره دولت را به دست بگیرند، ایران به خطر میافتد. دولتی نیاز است که رویکرد کارشناسی را بازگرداند و با فساد مقابله کند. انواع و اقسام مفاسد در ایران شکل گرفته که ریشههای آن به مدیریت رادیکالها بازمیگردد. فساد ۳میلیارد یورویی در دوران احمدینژاد و فساد ۳.۷میلیارد دلاری دبش در دولت سیزدهم نمونههایی از این نوع مفاسد هستند. کسی که ایران را دوست دارد، میخواهد آبادی، آزادی و استقلال ایران را ببیند باید پای صندوقهای رأی برود و به اصلاحات تدریجی رأی دهد.
در دوگانهای که در دور دوم انتخابات شکل گرفته به نظر شما کدام نامزد میتواند به این ضرورتها توجه کند و حامل مطالبات مردم باشد؟
فکر کنم صحنه کاملا شفاف شده است. از نظر من پزشکیان نامزد اصلح است. پزشکیان از ابتدا صادقانه و شفاف اعلام موضع کرد و حاضر به دادن وعدههای جذاب ولی ناممکن نشد. به نظرم مردم در دوگانه میان رادیکالها و رفورمیستها باید به نامزد اصلاحطلب رأی بدهند.
مهمترین چالش پیش روی انتخابات پزشکیان در مرحله دوم را چه میدانید؟
برخورد با محمد فاضلی در صدا و سیما نشان داد که رسانه ملی بیطرف نیست و در صدا و سیما نسبت به یکی از نامزدها اقبال وجود دارد. فردی که در شمایل کارشناس در میزگرد حضور داشت و برنامه را به حاشیه کشاند و شخصیت مستقلی نداشت. نهایتا هم میکروفن فاضلی خاموش شد، این برنامه کاملا از پیش تعیین شده بود. هرچند توطئه افراد پشت پرده، نتیجهبخش نبود و موج حمایتی پزشکیان بیشتر شد، اما من نگرانم که از این دست حاشیهسازیها در صدا و سیما دوباره تکرار شود. احتمال میدهم از این دست حاشیهسازیها در دور دوم هم علیه پزشکیان تدارک دیده شود. بنابراین باید مراقب بود و زمینه این نوع رفتارها را سد کرد.