ستاره صبح، فائزه صدر: مناظرات بخش مهمی از انتخابات ریاست جمهوری است. گفتوگوی نامزدها از شبکه های تلوزیونی سهم بالایی در معرفی آنها به جامعه دارد. به طور طبیعی نامزدها باید محدوده مسئولیت رئیس قوه مجریه را بشناسند، ولی لابلای حرف های برخی از آنها وعدههایی داده میشود که محقق شدنشان از دایره اختیارات سیستم اجرایی کشور خارج است. برخی از نامزدها با بیان مطالبی آرمانی یا شعار های پوپولیستی، مرز توهم و واقعیت را جابهجا میکنند. برخی وعدهها با واقعیت تطابق پیدا نمیکند و به کلیت جریان انتخابات لطمه میزند. ستاره صبح در گفتوگو با میر قاسم مومنی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به بررسی برنامه ارائه شده نامزد های انتخابات ریاست جمهوری پرداخته که در ادامه میخوانید:
با توجه به برگزاری مناظرات نامزدها و انتشار مواضع هر کدام، چه استنباطی از جایگاه اجتماعی و سبد رأی داوطلبان تصدی پست ریاست جمهوری دارید؟ آیا سخنان نامزدها توانست رأی دهندگان را قانع کند یا خیر؟
سلایق نامزدها متفاوت است حتی در میان 5 نامزد اصولگرا نیز دیدگاه های متفاوتی دیده میشود. ولی دو نگاه برجسته است یکی نگاه اصلاحطلبانه مسعود پزشکیان که با آرا عموم مردم جامعه نزدیک است و نگاه متصلب برخی از نامزد های اصولگرا.
اگرچه مردم از دوران دولت اصلاحات خاطرات خوبی دارند ولی هنوز شور انتخابات در جامعه بالا نگرفته است و بدون مشارکت اکثریت، نامزد اصلاحطلب شانسی ندارد.
انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهور عرصه رقابت آقایان پزشکیان، جلیلی، قالیباف و زاکانی است، دو نامزد دیگر شانس رأی آوری ندارند و نامزد پوششی اصولگرایان هستند.
اگر توجه ما به مواضع نامزدها باشد، آقای پزشکیان رأی بالاتری خواهد داشت زیرا با جامعه رأی دهنده همدل است. صحبت های ایشان در مناظرات از عقل گرایی و تخصص محوری او نشان داشت که گوهر گمشدهای در عرصه کشور داری است.
اگر نامزدها بتوانند بی پرده نظر واقعی خود را در مورد مسائل بیان کنند، عملا انتخابی پیش روی رأی دهندگان جز مسعود پزشکیان باقی نمیماند، چون عقاید او به روزتر، شخصیت اش مستقل تر و نگاهش مردمی تر است. پزشکیان میتواند تکرار محمد خاتمی باشد، آن رئیسجمهوری که با مردم ارتباط خوبی برقرار میکند و از زبان عموم جامعه صحبت میکند.
ارزیابی شما از برنامه های ارائه شده در مناظرات تلوزیونی نامزدها چیست؟ آیا امروز میتوان با نقد برنامه های نامزدها به انتخاب اصلح رسید یا خیر؟
آنطور که من متوجه شدم تا اینجا خبری از برنامه های مناسب نیست. حرف برنامه زده میشود، ولی عملا بین این افراد کسی تیم برنامه ریز نداشته و برنامهای با توجه به مشکلات موجود و با هدف خلاصی از این مشکلات تدوین نکرده است. آنچه به عنوان برنامه گفته میشود کلیات مشکلات از نگاه نامزدها است راه حل ارائه نمیشود و کلی گویی میکنند.
چهار نفر از بین این افراد قبلا هم نامزد ریاست جمهوری بودهاند و برنامه های دوره های قبلی را آوردهاند درحالیکه کشور ما ایران یک سال پیش نیست چه برسد به کشور چهار سال گذشته!
آقای قالیباف و آقای زاکانی در بخش های مختلف قدرت حضور داشتند. جایگاه ریاست مجلس و مقام شهرداری تهران برای معرفی عملکرد یک مسئول کافی است. مردم با نقاط ضعف و قوت آقایان قالیباف و زاکانی آشنا هستند.
این افراد هر برنامه هم ارائه بدهند؛ توجه به کارنامه مسئولیت ها، اظهار نظرهایی که در سال های اخیر در مورد مسائل مختلف داشتند و موضع گیری هایشان در تصمیم گیری مردم نقش بیشتر و مهمتری دارد. در این دوره هم بازار وعده داغ است. با این که شعار های انتخاباتی محقق نشده نامزد های پیشین، در طول دوره ریاستشان بر قوه مجریه به ابزاری برای تخریب و تبلیغات منفی علیه دولت تبدیل میشود، اما نامزد های فعلی از این شیوه غلط درس نگرفتهاند و کماکان وعده های توخالی میدهند.
مردم آگاه و حساس هستند و برخی از نامزدها یا مشاورانشان درک بالای مردم و ویژگی های ارتباطاتی این عصر را فراموش کردهاند و همچنان قول های بی اساس میدهند. وعده های توخالی انتخاباتی برخی نامزدها به سلامت کلیت انتخابات لطمه میزند. نامزدها باید متوجه این امر باشند که شعار انتخاباتی تعهد یک رئیسجمهور به ملت است.
برخی از موضوعات که موکول به اینده است و عملا کسی از آینده خبر ندارد . برخی از مسائل در حیطه اختیارات رئیسجمهور نیست و نهاد های بالاتری در آن خصوص تصمیم میگیرند. دستهای از شعارها نیز سخیف و پوپولیستی هستند. چه معنی دارد نامزد ریاست جمهوری برای جلب نظر رأی دهنده اعلام کند گوشت را در خانه مردم تحویل خواهد داد؟!
شعار های نامزدها نشان میدهد کدام طبقه اجتماعی را هدف قرار گرفتهاند. در دوره های قبلی انتخابات ریاست جمهوری نیز از این اظهار نظرها شنیده شد و طیفهایی از جامعه مجذوب این وعده های عوام فریبانه شدند.
با توجه به مشکلات کشور و با دقت در سخنان نامزد های ریاست جمهوری، کدامیک از این افراد را به مسیر حل مسائل نزدیک تر دیدید؟
بزرگترین مسئله کشور برداشته شدن تحریمها است که نمیتوان به صورت وعده انتخاباتی نامزد های ریاست جمهوری به این موضوع پرداخت. لغو تحریمها به ارادهای حاکمیتی نیاز دارد. ارکان نظام باید در خصوص سیاست خارجی تصمیماتی مهم و متفاوت بگیرند. تلاش برای بهبود روابط ایران و غرب در برداشته شدن تحریمها نقش اساسی دارد.
مراکز پژوهشی زیادی وجود دارد که در مورد مسائل مختلف کار کردهاند و پژوهش های کاربردی زیادی تدوین شده است. این تلاشها نباید در کتابخانهها مدفون شود. چه نامزد ریاست جمهوری و چه سایر ارکان تصمیم گیر نظام باید با توجه به جدیدترین پژوهشها سیاستگذاری و عمل کنند.
کسانی که در پژوهشکدهها کار میکنند عموما از مدیران و مسئولین تراز اول کشور هستند. روال پژوهش این نیست که ما برای کاری که میخواهیم بکنیم پژوهشی ترتیب بدهیم و به آن آمار و ارقامی که میخواهیم برسیم! بلکه باید پژوهش را بر اساس مسئله طراحی کرد و به نتایج حاصل تمکین کرد.
عدم حل شدن مشکلات جامعه، با وجود داشتن چنین پژوهشکده های علمی و کاربردی نشان میدهد نقش علم و دانش در تصمیم گیری های کلان مغفول واقع شده است. نامزدی که با نگاهی عقلانی به مسائل و مشکلات بنگرد و تخصص گرایی را به قبیله گرایی ترجیح بدهد در اولویت است.