بعد از انتشار فهرست نامزد های چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، دو سناریو محتمل است. در نگاه اول به نظر میرسد حاکمیت یکپارچه و خالص ساز در تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان محاسبه درستی انجام نداده است.
چرا که به نظر میرسد آقای پزشکیان را هم تراز با آقای همتی نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ در نظر گرفتهاند که محاسبه غلطی است.
سناریو دوم این است که یک دستی قوا امتحان خود را پس داده و حاکمیت درصدد ایجاد گشایشی سیاسی است. از این جهت میبینیم شخصیتی مثل مسعود پزشکیان در سال ۱۴۰۰ رد صلاحیت شد، در این دوره تأیید میشود و به عنوان کاندیدای اصلاحطلب وارد عرصه رقابتها میشود.
اگر سناریوی اول درست باشد و فرض کنیم متولیان امر بدون شناخت کامل از مسعود پزشکیان پروژه حضور این نماینده اصلاحطلب را در انتخابات کلید زدهاند.
در این صورت نیر باید گفت ایشان همانطور که پزشکی حاذق است، سخنران توانمندی نیز هست و در ادامه رقابت های ریاست جمهوری و به ویژه در جریان مناظرهها همگان را شگفت زده خواهد کرد.
شخصیت مسعود پزشکیان و توانمندی های کلامی وی در روابط بینالملل یک امتیاز به شمار میآید. از این رو نباید این فرصت بدست آمده را از دست داد.
سناریوی دوم، ایجاد تغییر است که بدون حضور مردم ممکن نخواهد شد. بدون رأی دهنده برای هیچ دولتی مشروعیت حاصل نمیشود. حاکمیت به درستی دریافته که اصلی ترین مؤلفه قدرت، پشتوانه مردمی است لذا با تأیید نامزدی که پایگاه اجتماعی مطلوبی دارد درصدد جلب مشارکت است.
ایجاد تغییر و خروج قوه اجرایی از دست تندروها با رأی حداقلی ممکن نمیشود. حاکمیت از پایگاه مردمی اصلاحطلبان برای جلب مشارکت بهره میبرد.
جریانات تندرو همچنان ثبت مشارکت حداقلی مردم در انتخابات را در دستور کار قرار دادهاند. ولی با آمدن مسعود پزشکیان معادله تغییر کرده و امید به مشارکت بالا در انتخابات قوت گرفته است.
پروژه خالص سازی با تغییر نگاه سیاسی دولت آینده متوقف خواهد شد. شرایط جدید قدرت وضعیت نیروهای رادیکال را پیچیده میکند زیرا آنها باید هشت سال دیگر منتظر و امیدوار باشند تا قوه اجرایی از اراده نخبه گرایی خارج شود.