۱۰ درصد از جی دی پی(تولید ناخالص) جهانی ز محل گردشگری است. وقتی قطر برای جام جهانی فوتبال 200 میلیارد دلار هزینه می کند یعنی چنین هزینهای در مقابل آورده گردشگری برای قطریها صرف دارد. درحالیکه ایران به لحاظ تاریخی و از جنبه اکوتوریسم ظرفیت بیشتر دارد و سهم گردشگری در اقتصاد ما باید افزایش یابد.
درآمدهای بینالمللی گردشگری تأثیر مثبت و منفی بر شاخص فقر دارد. بسیاری از کشور های کمتر توسعه یافته توانسته اند از این ویژگی جهت پیشرفت و توسعه کشورشان استفاده کنند.
توجه به صنعت گردشگری این امکان را برای مناطق محروم و دور افتاده پدید میآورد تا با تأمین زیر ساخت های لازم برای گردشگری، نظیر مسیر های حمل و نقل، آب و فاضلاب، انرژی و خدمات بهداشتی و درمانی به رفاه دست پیدا کنند. از این نظر است که گردشگری فعالیت دو سر برد است که یکی از روش های زود بازده در از بین بردن فقر است.
کاهش سفر های داخلی ارتباط مستقیم به افزایش نرخ فقر دارد. در دو سال گذشته هم زمان با افزایش تورم سبک زندگی بسیاری از ایرانیها تغییر کرد. تنها سفر از زندگی ما حذف نشده بلکه تغییر در سبک خرید، سفرهها و یا تغییر محل زندگی مشاهده میشود. وقتی سفره خالی باشد، سفر یک هزینه لوکس است و ترجیح بر حذف آن خواهد بود.
اما در شرایط فعلی سفر به عنوان تفریح یک ضرورت است. در زندگی شهری بسیاری از مشکلات روحی و روانی رنج میبرند. سفر تأثیر مستقیم بر عملکرد افراد در زندگی شخصی و زندگی اجتماعی دارد.
جامعه افسرده قابلیت تبدیل شدن به بحران اجتماعی و سیاسی را دارد. بنابراین توجه به عمومیت پیدا کردن تفریحاتی نظیر سفر است.
سیاستگذار میتواند با تأمین زیر ساخت های گردشگری و برنامه ریزی صحیح و تخصیص یارانه به این بخش، امکان استفاده از سفرهای ارزان را برای عموم مردم فراهم کند. هزینه در صنعت گردشگری زود بازده ترین سرمایه گذاری است.
صنعت گردشگری میتواند سهم زیادی در کاهش فقر ایفا کند. تسهیلات ارزان قیمت برای فعالان گردشگری و مردمی که میخواهند در این حوزه وارد کار شوند و تسهیل قوانین مربوطه، میتواند اقدامی باشد تا حوزه گردشگری رونق پیدا کند.