روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: اگر شهرداری تهران خواهان اشاعه خداپرستی و اخلاق و ایمان است، باید آن را تشویق و ترغیب کند که مردم خود با جان و دل به آن اقدام کنند، نه با قهر و زور و تیری به چشم دشمنان زدن باشد. چنین اقدام نابخردانهای جامعه را از بزرگترین نمادهای اجتماعی که دین و مناسک راستین آن است و عامل مهمی در «بههمپیوستگی اجتماعی» است، محروم میکند و مردم را در مقابل هم قرار میدهد. سرمایه اجتماعی ناشی از نمادها و مناسک را بهشدت کاهش میدهد و «بههمپیوستگی اجتماعی» را به خطر میاندازد.
در کشورهای توسعهیافته تولید و تقویت سرمایههای اجتماعی جدید را در نهادهای سطوح عمومی و مردمی جامعه مثل کلیسا، مجامع مذهبی، مجامع تفریحی و فرهنگسراها جستوجو میکنند و آن را تشویق میکنند.
در کشورهای عربی مثل مصر، اردن و عمان رابطه دولتها و ملت جدا از هم قرار دارد؛ ولی روابط درون جامعه دستکم در سطوح دین و مذهب بسیار قوی است و محلی برای تولید سرمایه اجتماعی و بههمپیوستگی اجتماعی است. در ایران رابطه حکومت و مردم به سستی میگراید. حال اگر در جهت کاهش سرمایه اجتماعی درون جامعه و سستکردن بههمپیوستگی اجتماعی با اقداماتی نظیر کارهای شهرداری تهران حرکت کنیم، جامعه با مشکلات فراوان مواجه میشود.
توصیه جامعهشناسان آن است که از نهادهای اجتماعی سطوح شهری و مردمی برای تولید سرمایه اجتماعی استفاده کنید؛ ولی ما عکس آن عمل میکنیم و سرمایههای دینی جامعه را با ایجاد تنفر و موضوع قراردادن آن در منازعات سیاسی و حکومتی به چالش میکشانیم و آنها را میسوزانیم.
حتی از منظر برنامهریزی شهری پارکها در طرح تفصیلی تهران کاربری فضای سبز دارند و البته میتوان «لایههای تثبیت مذهبی» را به کاربری پارک تحمیل کرد؛ ولی کاربری پارکها برای تفرج درست شده است، نه مساجد عمومی. در پارکها میتوان چنانچه هست، نمازخانههایی برای مراجعان ساخت؛ ولی مسجد عمومی خلاف کاربری معقول آن است که پارک و تفرجگاه است. از هر منظری نگاه کنید، مسجدسازی با زور و غیرمنطقی و خلاف خواست مردم در مکان عمومی با کاربری غیر از کاربری مذهبی، کاری پسندیده نیست و چیزی علیه ایمان مردم، باعث کاهش سرمایه اجتماعی ناشی از کارکردهای دینی جامعه و سستکردن بههمپیوستگی اجتماعی خواهد بود.