تصمیمات دولت ها و بانک مرکزی در وضعیت اقتصادی امروز و شاخص های اقتصادی نقش دارد. البته نمی توانیم قاطعانه بگوییم دولت قبلی بد عمل کرد و دولت فعلی نتیجه بهتری ثبت می کند. دولت فعلی در شرایط سخت دولت دوم آقای روحانی قرار ندارد حتی به دلیل یک دست بودن قوا و همراهی تمامی نهاد ها می توان گفت شرایط دولت آقای رییسی در اخذ تصمیم و اجرا مساعدتر از شرایط آقای روحانی و دولت او است.
البته برخی از تصمیمات گذشته خوب و به جا بود. اما تا زمانی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور متعادل نشود و اقتصاد به ویژه حوزه بانکی و مالیاتی اصلاحات زیر ساختی را تجربه نکنند، هر دولتی می تواند با حواله دادن مشکلات به کارکرد نادرست این بخش ها، از زیر بار مسئولیت خود در مشکلات شانه خالی کند.
در گذشته کسری بودجه دولت ها در تشدید تورم نقش مهمی داشت. امروز هم واقعیت ها نشان می دهد وضعیت اقتصادی مطلوب نیست و سیاست های دولت برای بهبود بخشیدن به این وضعیت تا اینجا موفق نبوده است. بخشی از این وضعیت نامطلوب اقتصادی محصول تورم است. در کنار نرخ تورم، کاهش ارزش پول ملی، بالا رفتن نقدینگی و مشکلات واحدهای تولیدی، ناترازی بانک ها، کسری بودجه همه زنجیره به هم متصلی از مشکلات اقتصادی کشوراست.
تمرکز دولت در اقتصاد باید بر روی کاهش نرخ تورم باشد و از استقراض از بانک مرکزی یا بانک ها و شرکت ها و چاپ پول اجتناب کند. هم زمان باید چارچوب نظارتی و مقرراتی بانک مرکزی باید تقویت شود و با مقررات بین المللی هم سو گردد.
هزینه های بانک مرکزی و زیر مجموعه هایش باید کاهش پیدا کند. نباید رسیدگی به مشکلات موجود در بدنه بانکی کشور را به تعویق بیاندازیم، اگر مشکلات در زمان خود حل نشوند به صورت تصاعدی افزایش پیدا می کنند و به بخش های دیگر اقتصاد ضربه می زنند.
کشور از تورم و رکود رنج می برد. افزایش نقدینگی به بخش مولد کشور صدمه زده است. بانک ها در چنین شرایطی باید بازوی کمک به اقتصاد کشور برای کاهش تورم و حمایت از تولید باشند نه اینکه بنگاه داری کنند.
وقتی شرایط برای سرمایه گذاری مولد مناسب نیست، سرمایهگذاران دارایی خود را به بازارهای مطمئن تر منتقل می کنند. در نتیجه بازار هایی مثل بازار طلا و ارز دچار شوک قیمتی ناشی از افزایش تقاضا می شوند.
اگرچه برخی سیاست های بانک مرکزی در دولت های گذشته آسیب هایی به دنبال داشت و نگرانی هایی ایجاد کرد، اما یک بانک مرکزی مستقل می تواند از پس آن اشتباهات، روند حرکت منطقی خود را ادامه دهد. بانک مرکزی ضمن حمایت از بانکها، باید دستور العمل ها را بهبود بدهد و در حوزه پولی و مالی شفاف سازی کند.
ریشه التهابات در بازار ارز عمدتا سیاسی است و به عواملی خارج از بازار ارز مربوط می شود. ممکن است ایراد به سیاست های ارزی بانک مرکزی وارد باشد، اما سهم اشتباهات تصمیم گیران در حوزه سیاست خارجی در التهابات ارز، بیش از مسئولین بانک مرکزی است.
بخش اصلی مشکلات بازار ارز، بازتاب اخبار و وقایعی است که در بخش های دیگر کشور از جمله در حوزه سیاست خارجی رخ می دهد. نمی شود بدون درمان ریشه های اصلی انتظار داشته باشیم با تغییر سیاست های ارزی بانک مرکزی مشکلات حل شود.