ستاره صبح آنلاین-بشر در زندگی امروزی دائماً در حال استفاده از وسایل و ابزارها است تا چرخ زندگیاش بچرخد که با توجه به میزان استفاده و کیفیت آنها احتمال خرابی هم وجود دارد. مردم واکنشهای مختلفی نسبت به خرابی وسایل دارند. مثلاً انسانهای لاکچری نسبت به تعمیر لوازم حس خوبی ندارند و بهمحض اینکه وسیلهای کمی بازی درآورد، با یک تماس تلفنی آن را با نوع بهتری جایگزین میکنند؛ اما بیشتر مردم که درآمد پایینی دارند و نتوانستهاند کالای باکیفیتی بخرند، بهمحض خرابی وسیلهای یا بدون جایگزین آن را از زندگی حذف میکنند یا دائماً با تعمیرکار سروکار دارند؛ اما اگر در انتخاب تعمیرکار دقت کنید کمتر کلاه سرتان میرود. برای این کار از همه دوستان و فک و فامیل سراغ تعمیرکار خوب را بگیرید. بعد با افراد معرفی شده تماس گرفته و با بیان مشکل دستگاه بگویید: «داداش آخرش چند؟» درنهایت چندین راه جلویتان قرار خواهد داشت:
مراجعه به شرکت
شرکتها معمولاً تا مدتی کالاهایشان را ضمانت میکنند؛ البته به شرطی که نصب توسط سرویسکار مجاز خودشان انجام شده باشد. درست است که نصب رایگان است، اما برای نصب صحیح باید کلی لوازم و قطعات یدکی با قیمت چند برابری از سرویسکار بخرید. درنهایت هم باید هزینه ایاب و ذهاب نجومیشان را بپردازید. فرض کنیم که همه اینها را به جان خریدهاید و کالایتان ضمانت دارد. برای استفاده از خدمات ضمانت در ابتدا باید از شرکت وقت قبلی بگیرید. چند روزی پای تلفن شرکت که مدام بوق اشغال میزند، تلاش میکنید تا بالاخره برای ماه آینده به شما وقت میدهند. اگر شانس بیاورید و نگویند: «این شامل گارانتی نمیشه!» یا «فلان قطعه رو نداریم! باید از شرکت بفرستن که چند ماه طول میکشه!»؛ وسیلهتان باید تا مدتها در نمایندگی بماند. چند روز بعد از تعمیر هم دوباره همان مشکل یا مشکلات جدیدتری سراغ وسیلهتان میآید.
مراجعه به تعمیرکار با قیمت پایین
در نگاه اول انتخاب منطقی همین است، اما بههرحال هر چیزی دردسرهای خودش را هم دارد. این تعمیرکاران بسیار گرم و صمیمی برخورد کرده و معمولاً میگویند: «داداش بعضی از همکارای ما خیلی بی انصافن! شما باید راضی باشی! نونی که میبرم خونه باید حلال باشه!» درنهایت خدا را شکر میکنید و پیش خودتان میگویید: «آها! حتماً به خاطر اون 500 تومنه که ماه قبل به فقیره دادم» و موسیقی کلید اسرار در ذهنتان پخش میشود؛ اما درنهایت وقتی موعد تحویل کالا میشود آنقدر امروز و فردا میکنند که حاضر هستید چندین برابر مبلغ طی شده را پرداخت کنید تا فقط کالای خرابتان را پس بدهند. یا اینکه بهمحض اینکه وسیلهتان را به برق میزنید، دود از آن بلند میشود و وقتی سراغ تعمیرکار بعدی میروید متوجه میشوید چه کلاهی سرتان رفته است.
مراجعه به تعمیرکار با قیمت نجومی
ازآنجاکه با توجه به تجربیات قبلی، حس مثبتی نسبت به تعمیرکاران با قیمت پایین ندارید ترجیح میدهید سراغ تعمیرکارانی بروید که قیمت بالایی دارند. اینها معمولاً سینهشان را جلو داده و بادی به غبغب انداخته و میگویند: «منم میتونم نصف این مبلغ رو ازت بگیرم فردا بیای بگی خراب شد! ولی وجدانم قبول نمیکنه! قطعه خوب میندازم عوضش شش ماه گارانتی میکنم». ازآنجاکه حوصلهتان از این تعمیرگاه و آن تعمیرگاه رفتن سر آمده، وسیلهتان را به او میسپارید. صبح یک روز وقتی از خواب بیدار میشوید، میبینید که وسیلهتان کار نمیکند. خوشحال و شاد و خندان از اینکه هزینه خوبی کردهاید و خدمات با گارانتی انتخاب کردهاید به سراغ تعمیرکار نجومی میروید؛ اما او یا کاملاً گارانتی را انکار میکند و میگوید: «من چنین چیزی نگفتم» یا اینکه شمارا قانع میکند که این کار جزو گارانتی نیست.
مراجعه به تعمیرکار با قیمت متوسط
ازآنجاکه از افراطوتفریط خیری ندیدهاید تصمیم میگیرید سراغ تعمیرکارانی بروید که قیمت متوسطی دارند و شما از پشت تلفن احساس کردهاید که انسان شریفی و درستکاری هستند. در ابتدا میگویند: «این قطعه مشکل داره که هزینهاش فلان قدر میشه». به نظرتان معقول به نظر میرسد؛ اما هر بار که برای تحویل گرفتن وسیلهتان مراجعه میکنید، میگویند: «فلان قطعه هم مشکل داشت، عوضش کردم تا با خیال راحت استفاده کنی!» آنقدر قطعه عوض میکنند که درنهایت هزینه تعمیر از خرید وسیله نو هم بیشتر میشود؛ اما هر بار که به هزینههای انجام شده فکر میکنید، با خود میگویید: «این همه که خرج کردم! حیفه ولش کنم! اینم عوض کنه، عوضش چند سال کار میکنه» و دوباره برای تعمیر هزینه میکنید.