ستاره صبح آنلاین- ریزگردها یکی از مشکلاتی است که طی چند سال گذشته روند طبیعی زندگی شهروندان و سلامتی مردم را تهدید میکند. منشأ ریزگردها از کجا میآید؟
در مورد ریزگرد ها ایران علاوه بر مشکلات داخلی که دارد با معضلات مشکلات همسایگانش ازجمله عراق، افغانستان و ترکیه هم درگیر است. یکی از کانونهای اصلی ریزگرد ها در منطقه سوریه و عربستان هستند. سوریه کشوری جنگزده و محروم است. امروز مدیریت داخلی ریزگردها خوب نیست. در مورد عربستان هم این کشور در حال حاضر با ایران روابطی ندارد. در این موارد اگر دیپلماسی خارجی ما میتوانست با همسایگان روابط خوبی داشته باشد میتوانستیم با گفتگو و بده بستان و اجرای طرحها و پروژههای مشترک مشکل را حل کنیم. حدود 18درصد از کانونهای ریزگردها داخلی است.
ما در این موارد هم کاری نکردهایم. البته رفع مشکلات ازنظر عملیاتی حدود 10 تا 15 سال طول میکشد، گیاه و کاشت درخت که چند سال بعد بهره خود را نشان میدهند ولی هر کاری تابهحال کردهایم کافی نبوده، بههرحال امروز میدانیم که هرسال گرفتار ریزگردها خواهیم بود. ریزگرد با روادید وارد کشور نمیشود که از ورودش جلوگیری کنیم. این مهمان ناخوانده هرسال میآید و ما باید مهیای آن باشیم. متأسفانه کشورهای همسایه مثل عراق و سوریه نمیتوانند یا نمیخواهند مقابل عربستان و ترکیه بایستند و با ما همکاری کنند. اینجا خود ما باید برای بخشی از مشکل که داخلی است برنامه داشته باشیم.
به کشورهایی اشاره کردید که تمایلی به همکاری سازنده با ایران ندارند. اگر بخواهیم یکی از کشورهای همسایه را مقصر بدانیم اولین متهم به نظر شما کیست؟
ببینید دولت ترکیه باسیاست آبی خود، عامل تشدید خشکسالی در سوریه، عراق و ایران شده است. این کشور در یک منطقه کوچک 22 سد میسازد. سد «ایل سو» بزرگترین سد جهان است که در ترکیه احداث میشود. ساختن بزرگترین سد جهان در منطقهای کم آب چه معنایی دارد؟ یعنی خشک شدن زمینهای پاییندست و ایجاد بحرانهایی مثل ریزگرد ها. وقتی 31 کشور برای کنفرانس به ایران آمدند، نمایندهای که از ترکیه آمد معاون وزیر نیروی ترکیه بود ولی بقیه کشورها وزرا و افراد شاخص خود را فرستاده بودند. سفیر ترکیه هم در ایران هم از عملکرد کشورش در اجرای پروژههای عظیم سدسازی دفاع میکند.
من این سدها را که ترکیه روی فرات و ارس ساخته دیدهام. در انتهای این سدها یک قطره آب به عراق نمیرسد. ایران باید مسئله خشکسالی و بحران ریزگردها را در جریان دیپلماسی خارجی دنبال کند. بحران ریزگردها شرایط زندگی مردم ایران را به مخاطره انداخته و دیری نمیپاید که به بحرانی خطرناک تبدیل شود.
امروز حتی مناطقی مثل شمال غرب و شمال کشور که با کمآبی درگیر نیستند ریزگردها را تجربه میکنند، آیا اینجا باید مشکل را در حوزه داخلی جستجو و حل کرد؟
بله صد درصد همینطور است. مثلاً ریزگرد دریاچه ارومیه عواقب خشکی بستر این دریاچه شده است که از هماکنون من آن را منشأ آلودگی هوای منطقه معرفی میکنم. نمکهایی که بر اثر کاهش آب دریاچه ارومیه از بستر آن بیرون آمده هنوز به شکل صخره است. عوامل فرسایش روی آن اثر نگذاشته و اکسید و نرم نشده است. وای به روزی که چند زمستان و تابستان بگذرد و ذرات ریز نمک دائماً در هوا پراکنده شود.
در این صورت فاجعهای انسانی رخ میدهد و سلامت حدود 12 میلیون نفر از به خطر میافتد. در شمال کشور هم در حفاظت از جنگلها تعلل کردهایم. متأسفانه میزان بارش در شمال کشور کاهش پیداکرده است، اگر با اهالی گلستان، مازندران و گیلان صحبت کنید میشنوید که همگی از گرما مینالند. البته زمین در حال گرم شدن است.
متأسفانه ما تجربه آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی در جنگلهای شمال کشور را داشتیم. یعنی در جایی که سرمایهای خدادادی داریم که از آنجا هم محافظت نکردهایم.
در برابر معضلی که کشور را اینچنین به خطر کشانده و تعطیل شدن فعالیتهای اقتصادی کمترین صدمهای است که بهجا میگذارد، چه اقدامات مفیدی میتوان داشت؟
اقدام فوری برای مقابله با ریزگردها مالچ پاشی است که پرهزینه است و هرچند سال باید تجدید شود وگرنه خودش تولید ریزگرد میکند. اینبار ریزگردهای نفتی هستند و وضعیت را خطرناکتر میکند. راه درست این است محیطزیست حفظ شود. تالابها و جنگلها و دریاچهها حفظ شوند.
حفاظت از جنگل در این امر مؤثر است هر هکتار جنگل در سال 7 تن ریزگرد را مهار میکند. متأسفانه ما در کشوری زندگی میکنیم که کسی زمینی از جنگلهای هیرکانی را متعلق به خودش میداند اینجا دیگر مسئله محیطزیست مطرح نیست مسئله منافع شخصی است. مردم هم نسبت به مسائل زیستمحیطی آگاهی ندارند و نسبت به تخریب محیطزیست نیز بیتفاوت هستند.