آریو راقب کیانی-منتقد سینما و تئاتر
ستاره صبح آنلاین-امروز ۲۱ شهریورماه مصادف با یکصد و بیست و یکمین سالگرد ورود «سینما» به ایران، در حالی «روز ملی سینما» را جشن میگیریم که پردههای نقرهای سینماها بیش از همیشه دلتنگ حضور پرشور مخاطبان هستند. بیتردید سینمای ایران در 121 سال گذشته فرازوفرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است، اما احتمالاً کمتر دورانی را به یاد میآورد که همچون 18 ماه گذشته اینچنین ناگزیر از تن دادن به یک رکود خودخواسته بوده باشد! در این شرایط هر سه ضلع سینمای ایران شامل «فیلمساز»، «مخاطب» و «سیاستگذار» دچار چالشهای جدی شدهاند. امروز روز ملی سینما را در شرایطی جشن میگیریم و با امیدواری نسبت به آینده به یکدیگر تبریک میگوییم که چرخه تولید فیلمها به دلیل شرایط کرونایی به حالت نیمه تعلیق درآمده، مخاطبان رمق و انگیزهای برای حضور در سالنهای نمایش ندارند و سینماداران در آستانه ورشکستگی قرار دارند؛ اما واقعیت این است که «سینما» هنوز زنده است. در ادامه نوشتاری درباره روز ملی سینما به قلم آریو راقبکیانی، منتقد سینما و تئاتر میخوانید.
نمیدانیم در روز ملی سینما گل از گلمان بشکفد یا غم و حسرت را به آغوش بکشیم! نمیدانیم بابت عمر فرای 120 ساله سینمای این مرزوبوم با دستبهکار شدن سینماتوگراف عکاسباشی، به یکدیگر تبریک و تهنیت عرض کنیم و یا چون برای این عمر عریض و طویل انتظار با عزتتری داشتیم، تعزیت معصومانهای داشته باشیم! نمیدانیم دلمان در چنین روزی به قیمت نیمبهای بلیت سینما خوش باشد یا برای رشد 600 برابری قیمت بلیت از دهه 60 تاکنون بگوییم دل خوش سیری چند! نمیدانیم در این روز به این بیندیشیم که این تعطیلی گاهوبیگاه سینما به واسطه شیوع کرونا فرصتی دست میدهد تا فیلمنامه نویسان و فیلمسازان چندی به دنبال سوژههای بکرتری روند و این سری دوزی فیلمهای خنثی را از برق بیرون بکشند و یا تأملی کنیم بر اینکه کرونا صرفاً به عدم استقبال مخاطب از سینما منتج و تهدیدی شده است تا سینمای سلیقهای و دوپینگی شده از نفت، در زمینی بدون مسابقه به حال خود و بی حریف رها شده است! نمیدانیم باید به خود ببالیم که در کنار هم برای فروش 1136 میلیارد تومانی سینما در دهه 90 دستبهکار و سرگرم شدیم و به تماشای پرده نقرهای نشستیم یا نشانی این تفاخر را در کیفیت فیلمهای پرمخاطب پیدا نکنیم، حتی اگر در این محاسبه تورم را در بهای بلیت ضرب و تقسیم نکنیم! نمیدانیم با دلتنگیهایمان برای بازیگرانی که زمانی قهرمانهای داستانهای ما شدند و بودند و از اشکهای آنها در قابهای دوربین گریستم و با لبخندهایشان به شور رسیدیم، چه التیامی پیدا کنیم؛ ولی اطمینان قلبی داریم که بازیگرانی مانند عزتالله انتظامی، خسرو شکیبایی، هادی اسلامی، منوچهر حامدی، پرویز فنیزاده، شهلا ریاحی، حمیده خیرآبادی و ... با هزاران نقشآفرینی و نقش زنده ساز، بااینکه دیگر در جمع ما نیستند، اما چیزی را تا ابد در ما زنده نگه داشتند که غایتی برای حیات آن نیست.
روز سینما را دوست میداریم و آن را مایه مباهات قلمداد میکنیم، زیرا با آن حرفهای ناگفتهمان را زدیم و میزنیم و میدانیم روزی فرا خواهد رسید که به سبب ذات سخاوتمندی و گشادهدستی سینما هیچ حرف باقیماندهای از ما در کمد فیلمهای توقیفی و چند قفله وزارت ارشاد باقی نخواهد ماند. هرچند که این حرفهای زده نشده کمی خاک خورده و دچار مرور زمان شده باشند، ولی بههرحال روزی قصه و روایتشان به تصویر کشیده خواهد شد.
روز سینما را گرامی میداریم و آن را ارج مینهیم، ازاینجهت که قرار است نقطه عطفی باشد تا پیمانه ظرفیت اقشار، نهادها و تکتک افراد جامعه را افزایش دهد و زبان مشترکی باشد که قصد همدلی ملی را در سر میپروراند و اگر نقدی بر هر صنف، طبقه و پیشهای وارد میکند، پیشتر در اذهان عوام و خواص خاطرجمعی به بار آورده است که جنس این ناسره گویی از صحبتهای یومیه لغز وار و متلکگو نیست و نتیجه آن باشد که درد و دل واقعبینانه و دلسوزانه سینما، این موتیف آزادیخواه ره به تعبیر سیاه نمایی نداشته باشد، ولو اینکه سیاهی نیز رنگی است که باید دیده شود!
روز سینما مبارکِ ما که جهانی و بینالمللی شدهایم با کارگردانهای مؤلفی که با فیلمهایشان، دغدغههایشان را ابراز داشتند و به مسایل روزانه ما جور دیگری نگریستند و پرداخت کردند که ما جور دیگر دیدن را تا قبل از آن بلد نبودیم!
روز سینما را بهعنوان روز گفتگوهای تعاملآمیز به فال نیک میگیریم، آنجا که پشتگرمی و دلگرمی داریم به اینکه فیلمهایی که مجوزشان صادر شده، هیچگاه سلب مجوز نخواهند شد!
روز سینما را به سینمایی سلام میکنیم که برای ما تاریخساز شد، به جغرافیای ما ارجمندی و غرور بخشید و اجتماع ما را بهگونهای دیگر تعریف کرد. روز سینما قدردان سینمایی هستیم که مناسبت های دیگر مانند روز پرستار، روز کارگر، روز زن، روز دانشجو، روز ناشنوایان و ... را به شکل شایستهای در برگرفت و به مخاطب نشان داد که فراموشی و چشم بستن در حرفه سینما ره به جایی نمیبرد.
روز سینما ممنون افرادی هستیم و خواهیم بود که سینمای اقتباسی و الهامی از ادبیات پارسی و جهانی را برای ما به ارمغان آوردند، آنجایی که وقت نداشتیم تا سری به ادبیات منظوم و منثور بزنیم و تورقی بر آنها داشته باشیم! روز سینمایی را پاسداشت میداریم که حافظه و سرگذشت یک ملت، نوستالژی همگانی و تلخ و شیرینیای شد که طعم آن و مزه کردن آن جاویدان ماند؛ از دختر لر و گاو و طبیعت بیجان و گوزنها تا مادر و ناخدا خورشید و باشو غریبه کوچک و آبادانیها و روسری آبی و درباره الی.
روز سینما را به یکدیگر شادباش بگوییم، آنجا که ساعاتی را صبورانه کنار هم و زیر سقف یک سالن تاریک و با نور تابیده ویدیو پروجکشن به پرده، چشم و گوش و جان سپردیم به راوی گری هنر هفتم! روز سینما مبارک ما که به ما صبر آموخت، انتظار پیشکش کرد و سرانجام خیره ماندن در سکوت و لذت بردن از صحنهای معادل موج نیل گون دریا و غروبی نارنجیرنگ و نغمهسرایی پرندهای بر بید مجنون!
روز سینما روزی است که جشنوارههای مربوط به این هنر چشمنواز و گوشنواز قرار است با یکدیگر آشتی کنند و نه در مقابل یکدیگر باشند؛ خواه جشنواره فیلم فجر باشد، خواه جشن خانه سینما! زیرا میدانیم جنس سینما آن است که خط بطلانی میکشد بر مرزبندی دولتی و مردمی بودن. روز سینما، سخن ایراد میکنیم در باب شرافت و قداست هنر هفتم با همان زبان فاخر و ارزشمندش که زمانهای را حدیث نفس کردند؛ روز ملی سینما باید به جشن مردمی سینما بدل شود نه فقط جشن صنفی و این روز قطعا روزی است که صف های سینما بار دیگر طولانی و صندلی های آن مملو از مخاطب شود.
روز سینما مبارک ...