ستاره صبح-پرونده پدیده شاندیز یک نقطه عطف در فساد و کلاهبرداری کلان آن هم زیر سایه نهادهای نظارتی کشور است. در این کلاهبرداری افرادی حضور داشتهاند که پدرانشان پستهای مختلف مدیریتی از نمایندگی مجلس گرفته تا استانداری، فرمانداری و حضور در مجموعه شورای نگهبان را در کارنامه خود داشتهاند. چنین اتفاقاتی این پرسش را برای جامعه پیش میآورند که چرا فرزندان یا نزدیکان مسئولان پیشین کشور چنین تخلفاتی انجام میدهند؟ پرسش از نهادهای نظارتی این است که آیا آنها آگاه نبودند چنین کلاهبرداری در حال رخ دادن است؟ شرکت پدیده پس از ثبت سهامی به ارزش 100 تومان داشت که پس از ثبت در بازیهای سیاسی-تجاری ارزش سهام آن به 12 هزار تومان رسید. درواقع بانیان این مجموعه فساد، «تورم پولی» در داخل این مجموعه ایجاد کردند. نویسنده گناه مسئولان و نهادهای نظارتی را کمتر از افرادی همچون پهلوانمقدم، محسنیثانی و دیگر متخلفان پدیده نمیداند. چگونه میشود که نهادهای نظارتی که در برخی مسائل فریادشان بلند است، چنین کلاهبرداری را تشخیص ندادند؟ چگونه صداوسیما در پربینندهترین ساعات خود پدیده را تبلیغ میکرد؟ این آقایان و مسئولان باید پاسخگو باشند. به عقیده نویسنده رسیدگی به پرونده پدیده و احکامی که صادر شده، هرچند پسندیده است، اما ناقص است. اصل موضوع به بستری بازمیگردد که موجب شد بانیان پدیده شاندیز به فساد مبتلا شوند. در حالی که در مشهد عدهای دغدغه تار موی زنان و کنسرت داشته و دارند، چپاولی در این شهر صورت گرفته که زیان آن حالا حالاها جبران نخواهد شد. مشهد پایتخت زیارتی ایران و دارای آستان قدس است. این شهر سالانه 23 میلیون زوّار دارد. پرسش این است که چگونه در این شهر پدیده شاندیز به وجود آمد و تبلیغات روی آن صورت میگرفت؟ فراموش نشود نخستین شعارهایی که علیه فساد داده شد در سال 96 در مشهد بود. نویسنده به عنوان یک حقوقدان پیشنهاد میکند پرونده پدیده مختومه نشود تا معلوم شود چه کسانی بستر کلاهبرداری پدیده را فراهم آوردند؟ پدیده آیا سرآغاز مفاسد دیگری در کشور نبوده که در نهایت رئیسجمهور گفت: دست در جیب مردم کردیم تا خسارت این کلاهبرداریها را از بیتالمال پرداخت کنیم؟