روایت جهانگیری از ردصلاحیتش و "بانیان وضع موجود"
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور با اشاره به عدم احراز صلاحیت خود برای اعضای شورای نگهبان گفت: بعد از ظهر دوشنبه یکی از مقامات امنیتی با حضور در دفترم اطلاع داد که چنین تصمیمی گرفته شده و من با کمال آرامش به او گفتم که من شخصا از این تصمیم خوشحال هستم ولی حتما برای کشور این رد صلاحیت ها گران تمام خواهد شد. وی با اشاره به سخنان نامناسب برخی افراد که مشکلی از کشور را مطرح می کنند و میگویند فلان اشخاص بانی مشکلات هستند، گفت: من در دوره ای که نفر اول دستگاه اجرایی بودم چه در استانداری و چه در وزارتخانه، معتقدم با هر دوره ای قبل و بعد از انقلاب هر کس مدعی است ارزیابی کند، قطعاً جزو افتخارات مدیریتی است. در تمام دوره ای که وزیر صنعت و معدن بودم رشد صنعت کشور دو رقمی بود و بخش خصوصی ارتباط مناسبی با صنعت داشت و فعالان اقتصادی و صنعتی بسیار با روحیه و با نشاط بودند. البته شرایط پیرامونی که در دولت آقای خاتمی ایجاد شده بود نیز حتما کمک کننده بود. جهانگیری تصریح کرد: اما وقتی جایی انسان معاون باشد باید در چارچوبی که رییس سیاستگذاری می کند و از او میخواهد فعالیت داشته باشد و اینگونه نیست که بتوان دو مدیریت مجزا در سیستم حاکم کرد. به هر حال یک مدیریتی که از مردم رأی گرفته و رییس جمهور است و برای پیشرفت کارش معاونی نصب می کند و لذا کار این طور پیش می رود.
انتقاد شدید سیدحسن خمینی
جماران: حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن خمینی با اشاره به ردصلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ هشدار داد: «هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوری باشد، یک حرکت ضدانقلابی است. مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟ اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است، ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است». کار بزرگ و استثنائی و ممتاز امام خمینی آن بود که عنصر مردم و رأی ملت را در حکومت دینی و در مشروعیت این حکومت دخیل کرد. تا قبل از آن تنها بحث «بیعت» مطرح بود و این فکر امام بود که این هویت جدید را پدید آورد. یادگار امام تأکید کرد: هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوریت باشد، یک حرکت ضدانقلابی است. مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟ اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است، ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است. این فکر ناشی از اندیشه تحجر یا اندیشه غربگراست. اگر روزی جمهوریت نظام لطمه دید و مردم در آن نادیده گرفته شوند یا مثلا امروز عدهای حق جمهور را محدود کردند، همان اندازه جمهوری اسلامی لطمه خواهد دید که اگر اسلام و آموزههای آن زائل شوند. سیدحسن خمینی با اشاره به ردصلاحیت گسترده داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ افزود: به نظر میرسد عامل اصلی چنین ردصلاحیتهایی توجهنداشتن به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و ماندن در همان اندیشه بسته و ناکارآمد است. اگر ما سخن میگوییم فقط از این جهت است والا اگر بحث اشخاص مطرح بود، میگذاشتیم آنها تا هروقت که بخواهند باشند. در قرآن میفرمایند: «وَاتَّقوا فِتنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَموا مِنکُم خاصَّةً وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ العِقابِ» (و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد؛ (بلکه همه را فراخواهد گرفت؛ چراکه دیگران سکوت اختیار کردند) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد!). امروز واقعا باید به همه دستاندرکاران مضمون این آیه را یادآور شد. او یادآور شد: البته من شک ندارم که روح تفکر مردمگریز و جمهورستیز از جان دشمنان مردم در کالبدها دمیده میشود و عدهای ناآگاهانه آن را در جان خود میپذیرند. سیدحسن خمینی گفت: واقعا کافی است آقایان یک لحظه از کسوت خود بیرون آیند، آیا عملکرد خود را میپذیرند؟ پشت عبارتپردازیهای زیبا و رفتارهای مقدسمآبانه سنگرگرفتن و پاسخگونبودن و درعینحال تیشه به ریشه اصیل انقلاب زدن را نمیدانم چه بنامم! البته در این میان رقبای انتخاباتی هم که سالم از گردنه عبور کردند، آسیب دیدهاند و من اگر جای آنها بودم، انصراف میدادم؛ چراکه دولت برآمده از این انتخابات توان حل هیچ مشکلی را ندارد و خود را هم در مقابل مردم و هم در مقابل خدا مسئول خواهند یافت و ناتوان در حل مسائل صحنه را ترک خواهند کرد.
ردصلاحیتها و دولت رئیسی
انصافنیوز: سردار صنیعی در گفتوگو با این وبسایت خبری و در واکنش به ردصلاحیتهای گسترده گفت: خیلیها در گذشته میگفتند ما در انتخابات شرکت نمیکنیم اما با ثبتنام برخی کاندیداها یک مقداری تمایل پیدا کردند که شرکت کنند ولی با این ردصلاحیتها تعداد بیشتری از انتخابات روی گرداندند؛ اصلاح طلب و اصولگرا هم ندارد، حتی داد اصولگراها هم درآمده که «چرا این اتفاق افتاده و نباید چنین میشد». او دربارهی اینکه چشماندازی که برای سالهای آینده خواهیم داشت و رد صلاحیت کنندگان میخواهند داشته باشند چیست، گفت: بهترین اتفاق عبرت گرفتن آنهایی است که باعث این رویداد شدند. اینها بحثشان این است که آقای رئیسی انتخاب شود، خب آقای رئیسی با همان وضعیت هم میتوانست انتخاب شود اما این رئیسی الان دیگر در اذهان مردم آن رئیسی یک هفته پیش نیست؛ کسانی میگویند که شبیه ... است. از رییس جمهوری که برخوردار از حمایت مردمی نباشد چه کاری برمیآید؟! ، مگر اصلا شدنی است؟! آن هم کسی که هیچ سابقهی اجرایی ندارد –ایشان سابقهی قضایی دارند اما در دستگاه اجرایی نبودهاند- با همهی این حرفها، اگر پشتوانهی مردمی هم نداشته باشد و او را انتصابی تلقی کنند، حتی چنین رئیس جمهوری در جامعه جهانی هم نمیتواند جایگاه مناسبی داشته باشد. صنیعخانی گفت: نمیدانم چکار میشود کرد. وقتی مردم پای کار نباشند وضعیت این خواهد بود؛ انشاالله کاری کنند که وضعیت عوض شود. شاید هم رهبری تصمیمی بگیرند و تغییری کند. اما نمیدانم چه اتفاقی بیافتد؛ نمیدانم که حتی اگر رهبری هم در این شرایط از اختیاراتشان استفاده کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد.
جامعه قانع نشده است!
انصافنیوز: علی مطهری هم در یادداشتی نوشت: درباره عملکرد عجیب و غیرطبیعی شورای نگهبان در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری و سؤالاتی که این شورا باید پاسخ بدهد باید جداگانه بحث کرد. آنچه که تاکنون برخی حقوقدانان این شورا مانند آقایان کدخدایی، رهپیک و دهقان گفتهاند وجدان جامعه را قانع نکرده است. شخصاً هرجا میروم، مردم اعم از نانوا و میوهفروش و قصاب و عابرانی که در خیابان به من برخورد میکنند در یک شوک فرو رفتهاند، همه میپرسند چرا این طور؟ و من میگویم از خودشان بپرسید. من درباره خودم میپرسم اگر علت رد صلاحیتم احتمالا کمبود سابقه اجرایی بوده است، پس تأیید آقایان زاکانی و قاضیزاده هاشمی را چگونه توجیه میکنید و اگر به دلیل اظهارنظرها بوده است که حق چنین کاری را نداشتهاید چون اظهارنظر حتی برخلاف نظر رهبری به نصّ خود ایشان آزاد است. یا درباره آقایان پزشکیان و جهانگیری که سابقه اجرایی کافی هم داشتهاند میپرسم چرا اینها را رد کردهاید؟ مگر شما میتوانید به جای مردم تصمیم بگیرید که ورود فلان شخص مصلحت نیست؟ در مورد آقای لاریجانی که مطلب کاملاً روشن است.
بیانیهی رهامی
جماران: محسن رهامی در بیانیهای در واکنش به ردصلاحیتش گفت: اکنون که توفیق ادامه مسیر فراهم نگردید ، لازم می دانم جهت استحضار عموم مردم و ثبت در تاریخ سیاسی کشور متذکر شوم که وضعیت پیش آمده برای اینجانب و تعدادی دیگر از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری، حاصل تفسیر نادرست و گسترش اختیارات نهادهایی است که برای پاسداری از قانون اساسی تشکیل شدهاند، است. این حقوقدان سیاستمدار با انتقاد از روش بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان، بیان داشت:«در حال حاضر، که پس از اعلام عدم احراز صلاحیتها، تکلیف شرعی و ملی از اینجانب در این خصوص ساقط گردیده است، ضمن سپاس از تمامی برادران و خواهران عزیز، علما و مراجع محترم، احزاب و گروه های سیاسی که در این مدت نسبت به اینجانب اظهار لطف و همراهی و همکاری نمودهاند و جلب توجه مسئولین امر و تصمیمگیران نسبت به عواقب روند موجود و آرزوی موفقیت برای ملت بزرگ ایران، اطمینان می دهم که مانند گذشته، در کنار شما و همراه شما خواهم بود و همچنان امیدوارم که زمینه های مشارکت شما ملت فهیم و تاریخساز ، در تصمیم گیری نسبت به آینده کشور و سرنوشت خویش و فرزندان این مرز و بوم فراهم گردد و خداوند رحمت واسعه خودرا شامل حال این ملت بگرداند.»
واکنشها به رد صلاحیتهای کاندیداهای ریاست جمهوری
جبهه اصلاحات ایران: نامزدی برای معرفی به مردم نداریم
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم: شورای نگهبان جمهوریت و آرای مردم را به رسمیت نمیشناسد و سلیقه و خواست خود را بر آرای مردم مقدم میداردهمه میدانند انتخابات 1400 بیرونق، فاقد رقابت و با مشارکت حداقلی خواهد بود و مسئولیت آن با شورای نگهبان است
قوام و بقاء اسلامیت نظام از منظر امام خمینی وابسته به جمهوریت آن بود
امام خمینی (ره): «رژیم اسلامی و جمهوری اسلامی یک رژیمی است متکی بر آرای عمومی و رفراندوم عمومی.»
جبهه اصلاحات ایران و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم پس از انتشار فهرست نهایی شورای نگهبان و رد صلاحیت ۵۸۵ نفر از 592 نفر که نامزدهای ریاست جمهوری، بیانیهای صادر کردند که متن آن در ادامه میآید.
بیانیه جبهه اصلاحات
ملت بزرگ ایران جبهه اصلاحات ایران، تمام تلاش خود را بکار گرفت تا انتخاباتی پرشور و مشارکتی و با حضور نمایندگان همه جریانها و اقشار مختلف برگزار گردد و زمینه برای حل مشکلات اساسی کشور و وضعیت ناگوار اقتصادی و معیشت مردم فراهم شود؛ اما فرآیندی که در جریان رسیدگی به صلاحیتها اتفاق افتاد، ضربه شدیدی بر اعتماد و امید مردم برای اصلاح امور از طریق انتخابات و صندوق رأی زد. شورای نگهبان در اقدامی از پیشزمینه سازی شده نمایندگان همه جریانهای سیاسی مختلف کشور را به غیر از یک جریان مشخص حذف کرد. اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، نه نفر را برای نامزدی در انتخابات پیشنهاد کرده و به دنبال انتخاب یک نامزد واحد از میان آنها بودند؛ اما با رد صلاحیت همه آنها، اینک جبهه نامزدی برای معرفی به مردم ندارد. این اقدام از نظر ما فقط به معنای حذف اصلاحطلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیمگیری در امور کشور است. اصلاحطلبان با معرفی طیف گستردهای از افراد و گرایشها کوشیدند تا از هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند اما مشخص شد که گروهی مصرانه میخواهند کاری کنند که شما مردم و صاحبان سلایق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنید و انتخابات با حضور حداقلی شرکتکنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود. این گزارش را به مردم بزرگ ایران میدهیم تابه عنوان مالکان اصلی کشور، در جریان تلاشهای ما و تخریبهای دیگران باشند. بیانیه تفصیلی جبهه در این زمینه و همچنین برنامههایی که جبهه برای اداره کشور و خروج از وضعیت ناگوار کنونی تدوین کرده بود، به زودی منتشر خواهد شد.
چرا سرنوشت این کشور پهناور به سلیقه معدود افرادی گره خورد؟
به گزارش افتاب نیوز، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در اعتراض به رد صلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ توسط شورای نگهبان بیانیهای صادر کرد و نوشت: مشخص نیست چه افکاری در این نهاد حساس کشور نفوذ کرده تا مردم را دلسرد کرده و جوانان را به نظام، اسلام، انقلاب و امام بدبین نماید و ایران را در این شرایط حساس در سطح جهانی منزوی سازد؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نظام حاکم بر ایران پس از انقلاب را نظامی برآمده از خواست مردم معرفی کرده است، اصول متعددی از قانون اساسی ازجمله اصل سوم، اصل ششم، اصل هفتم، اصل پنجاهوشش و پنجاهوهفت و برخی دیگر از اصول آن بیانگر منطق جمهوریت و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است. اگر بنا به فرضی، اصل جمهوریت را اصلی مقدم و بنیادین در قانون اساسی ندانیم، حداقل جمهوریت را در کنار اسلامیت نظام، کماهمیتتر نمیدانیم. باید بر این نکته تأکید کرد که قوام و بقاء اسلامیت نظام از منظر امام خمینی وابسته به جمهوریت آن بود. محدود کردن رأی مردم و جمهوریت نظام زمانی آغاز شد که شورای نگهبان به اعمال نظارت استصوابی روی آورد و آن را رویه غالب خود ساخت. این رویه بیشتر درباره کاندیداهای مجلس اعمال میشد تا اینکه پس از دولت دوم اصلاحات به ریاست سید محمد خاتمی، تنگنظریها را بیشتر در مورد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اعمال کرد و عرصه را بر انتخاب مردم تنگتر نمود. بیتوجهی به مردم به جایی رسید که در این چند روز اخیر سخنگوی شورای نگهبان، مشروعیت نظام را از مشارکت مردم در انتخابات جدا دانست و آشکارا اعلام کرد مشارکت پایین مردم تأثیری در مشروعیت نظام نمیگذارد. سخن سخنگوی شورای نگهبان گویای این مطلب است که شورای نگهبان جمهوریت و آرای مردم را چندان به رسمیت نمیشناسد و سلیقه و خواست خود را بر آرای مردم مقدم میدارد. امروزه شورای نگهبان قانون را پشت سر گذاشته و خود را در مقام نهادی قانونگذار گذاشته تا عرصه را بر انتخاب مردم و سلایق مختلف مسدود نماید و صندوق رأی را تشریفاتی و بیمحتوا سازد. چرا باید سرنوشت این کشور پهناور به سلیقه معدود افرادی گره خورد که برخی از آنان سابقه چندانی در انقلاب ندارند و یا اگر دارند، شرایط کشور را در این روزگار به خوبی درک نمیکنند؟ کسانی که دغدغه شرکت حداکثری در انتخابات را ندارند، چگونه میتوانند درباره منصب ریاست جمهوری که یکی از حساسترین مناصب کشور است، تصمیم بگیرند؟ با توجه به رد صلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، همه میدانند این انتخابات فرمایشی، بیرونق و فاقد رقابت و با مشارکت حداقلی خواهد بود و مسئولیت آن با شورای نگهبان است که با تلاش برای تضعیف جمهوریت نظام، وجاهت قانونی خود را از دست داده است.